این کاملا طبیعی است که گاهیاوقات پارتنرها از دست یکدیگر عصبانی باشند، هیچ رابطهای عالی نیست. اگر دوستپسرتان درحال حاضر از دست شما عصبانی است، نترسید! فهرست نکات ما را بررسی کنید تا به شما در رفع مشکلاتتان با دوستپسرتان کمک کند. ما با به اشتراکگذاشتن ایدههایی برای نحوه صحبت با او در مورد این مشکل شروع میکنیم. سپس، در مورد استراتژیهایی برای حل مشکلات صحبت میکنیم و توصیههایی در مورد چگونگی حرکت رو به جلو بعد از اینکه همه چیز را درست کردید، ارائه میکنیم. پس همراه ادامه این مقاله از زردنیوز باشید.
به او زمان و فضا بدهید تا آرام شود
در این مرحله، او احتمالا بیش از حد خسته و ناراحت است که نمیتواند چیزی را درست کند. ممکن است بخواهید فورا مشکل را حل کنید و این قابل درک است. اما امکان دارد دوستپسر شما آماده نباشد، و شما باید به آن احترام بگذارید. پیشنهاد کنید که هر دوی شما زمانی را برای آرامشدن و داشتن نقطهنظری اختصاص دهید.سپس، میتوانید هر زمان که او آماده است، بحث منطقیتری داشته باشید.ممکن است بگویید:
- · “الکس، تو ناراحت هستی و من درک میکنم، اما این گفتگو کمکی نمیکند. قبل از اینکه دوباره در مورد این موضوع صحبت کنیم، به من بگو چقدر زمان و مکان نیاز داری.”
- اگر ایده صحبتنکردن با دوستپسرتان برای چند روز به دردتان نمیخورد، از او بپرسید که آیا اشکالی ندارد که هر یکی دو روز یکبار و خیلی مختصر از طریق پیامک چک کنید تا مطمئن شوید که حالش خوب است.
- مهم است که در این مدت به حریم خصوصی او احترام بگذارید. سعی کنید از پیگیری صفحات رسانههای اجتماعی او برای پیداکردن “سرنخ” یا درخواست از دوستانش برای چککردن او خودداری کنید.
علت ناراحتی واقعی او را پیدا کنید
آیا او بهطور ناگهانی شروع به سرد برخوردکردن با شما کرد؟ شاید شما دو نفر دعوای بزرگی نداشتید. فکر میکردید همه چیز خوب است، اما امروز او شروع به رفتار متفاوتی کرد. او به وضوح از چیزی عصبانی است، اما چه؟ در این مرحله سعی کنید از نتیجهگیری سریع خودداری کنید. اگر درباره مشکلی نمیدانید، نمیتوانید آن را حل کنید، پس رک باشید و از او بپرسید که چه خبر است.
- ممکن است بگویید: “اریک، میتوانم متوجه شوم که از دست من ناراحتی، اما صادقانه میگویم که دلیل آن را نمیدانم. لطفا به من بگو چه چیزی تو را آزار میدهد تا بتوانم آن را حل کنم.”
- اگر او هنوز آماده صحبت در مورد آن نبود، بهتر است به خواسته او احترام بگذارید. به احتمال زیاد وقتی او آماده حرفزدن شد، میتوانید مسائل را حل کنید.
با ذهنی باز به حرف او گوش دهید
سعی کنید خود را جای او بگذارید و ببینید دلخوری او از کجا میآید. به دوستپسرتان این فرصت را بدهید تا هر آنچه را که میخواهد، بدون اینکه حرفش قطع شود را، بگوید. به این ترتیب، شما میتوانید تمام افکار و احساسات او را در مورد شرایط بشنوید. اگر سوالی دارید، وقتی حرفش تمام شد، از او بپرسید. در این زمان، فقط با تمام وجود گوش دهید و تمام تلاش خود را بکنید تا مسائل را از دیدگاه او ببینید.
- اگر حرف او را قطع کنید یا قبل از اینکه فرصتی برای گفتن حرفش پیدا کند، برای دفاع از خود وارد شوید، احتمالا تصور میکند که علاقهای به حرفهای او ندارید.
احساسات او را در مورد شرایط پیشآمده تایید کنید
برای تایید آن لازم نیست با نظر او موافقت کنید. شاید دوستپسر شما همه حقایق را نداند. به همین دلیل، نظر او نسبت به شرایط نادرست است، اما همچنان میتوانید درک کنید که چرا عصبانی است. شما قبول نمیکنید که کار اشتباهی انجام دادهاید یا با دیدگاه او موافق هستید. شما به سادگی فقط نظر او را تایید میکنید. چیزی مانند این بگویید:
- · “بن، من کاملا احساس تو را که آشفتگی و سردرگمی است، متوجه میشوم. من اگر جای تو بودم دقیقا همین حس را داشتم.”
- · “خوشحالم که این را به من گفتی، رندال. نمیدانستم این چیزی است که تو به آن فکر میکنی! کاملا درک میکنم که چرا بابت چنین چیزی از دست من عصبانی هستی.”
- · “احساسات تو کاملا منطقی هستند، درک. خیلی خوشحالم که به من گفتی.”
موضع خود را توضیح دهید
اکنون فرصتی پیشآمده که دیدگاه خود را با او به اشتراک بگذارید. اگر حقایق یا نظری دارید که او نمیداند، اکنون آن را با او به اشتراک بگذارید. اگر اشتباهی مرتکب شدید، بدون اینکه سرزنش کنید یا بهانهای برای رفتارتان داشتهباشید، آن را بپذیرید. از کلمه “من” برای صحبت در مورد احساسات خود استفاده کنید. کلمه “تو” بحثبرانگیز است. برای مثال، ممکن است چیزی شبیه به این بگویید:
- · “میدانم که باید در مورد رفتن به آن مهمانی به تو میگفتم و به نظر خیلی بد شد که چیزی نگفتم. به تو نگفتم چون نمیخواستم نگران شوی. تمام شب با کتی و شریل بودم. و ما مراقب هم بودیم.”
- · “وقتی تصمیم گرفتی شنبه گذشته به جای قرار ملاقات با من با دوستانت بیرون بروی، احساس کردم کمی به من بیتوجهی میکنی. من به تو اعتماد دارم و میخواهم با دوستانت واقعا اوقات خوبی را سپری کنی. من نباید این کار را انجام میدادم. بارها به تو پیام داده و شب را برای تو خراب کردم.
برای نقشی که در ایجاد این شرایط داشتید، عذرخواهی کنید
اگر کار اشتباهی انجام دادید، مسئولیت آن را بپذیرید. حتی اگر سخت است، اعتراف کنید که خراب کردهاید و از او عذرخواهی واقعی کنید. اگر مرتکب اشتباهی شدید، سعی نکنید بدبودن رفتار خود را کم جلوه داده یا منطقی نشان دهید. بخشش او احتمالا بستگی زیادی به حس عذرخواهی از صمیم قلب و واقعی شما دارد، پس تمام تلاش خود را بکنید. ممکن است چیزی شبیه این بگویید:
- · “من واقعا متاسفم که این را به تو گفتم، دیلون. با عصبانیت بدون اینکه مکث کنم تا اول فکر کنم، صحبت کردم. منظورم آن چیزی نبود که گفتم. از این به بعد، مراقب خواهمبود که دیگر چنین کاری را انجام ندهم.”
مراقب لحن و زبان خود باشید
زبان تند و افراطی مانند “همیشه” و “هرگز” تمایل به دو قطبیکردن دارد. این زبان به نوعی احساس اتهام میدهد (حتی اگر منظور شما واقعا اینطور نباشد) و بهنظر میرسد که دوستپسر خود را به نوعی قضاوت کردهاید. زبان ملایمتر مانند «این گاهی مطرح میشود» و «تو همیشه این کار را نمیکنی، اما دیروز انجام دادی…» تمایل بیشتری به احساس عدالت دارد.
- به عنوان مثال، به جای اینکه بگویید: “تو هرگز به من گوش نمیدهی!” سعی کنید بگویید: “بعضی وقتها نگرانم که نشنوی چه میگویم.”
برای حل مشکل به دنبال سازش باشید
توافق راهحلی است که هر دوی شما از آن راضی میشوید. اگر در حال دعوا هستید که در این آخر هفته چه کسی باید انتخاب کند که کجا غذا بخورید یا چه کاری انجام دهید، میتوانید با تصمیمگیری نوبتی توافق کنید. این آخر هفته، او میتواند انتخاب کند؛ آخر هفته آینده، نوبت شماست. سعی کنید حد وسطی پیدا کنید که هر دو از آن راضی باشید. مثلا:
- اگر در این آخر هفته در مورد گذراندن وقت با دوستان شما یا دوستان او بحث میکنید، روزهای متفاوت را امتحان کنید تا با هر دو گروه وقت بگذرانید: جمعه با دوستان خود باشید و شنبه با دوستان او. اینگونه آرام میشوید.
- اگر وقتی بیرون میروید از اینکه او همیشه پول غذا، بنزین و نوشیدنی را پرداخت میکند، ناراحت است، به او بگویید که از این به بعد شروع میکنید و نصف هزینههای بیرونرفتن را میپردازید.
اگر نمیتوانید سازش کنید، موافقت کنید که مخالفت کنید
سعی کنید نیاز به “برندهشدن” در هر بحث را کنار بگذارید. اگر شما و دوستپسرتان نمیتوانید یک مشکل جزئی را با هم حل کنید، گاهیاوقات بهتر است این موضوع را بهطور کلی کنار بگذارید. از این گذشته، آیا مسئلهای به این کوچکی واقعا ارزش این همه وقت و انرژی را دارد؟ برای حرکت رو به جلو لازم نیست حتما حرف آخر را بزنید یا کاملا موافق باشید.
- آیا این بحث ارزش زمانگذاشتن به اندازه یک هفته را دارد؟ اگر نمیتوانید به توافق برسید و این موضوع هم واقعا جزئی است، فقط با مخالفت موافقت کنید. هدف این است که با دوستپسر خود رو به جلو حرکت کنید.
اگر نمیتوانید مشکل را حل کنید، آن را جبران کنید
اگر نمیتوانید مشکل اصلی را برطرف کنید، شاید بتوانید کار بعدی را به بهترین نحو انجام دهید. بهعنوان مثال، اگر چیزی را که متعلق به او بود قرض کردید، سپس آن را گم کردید یا شکستید، آن را با جایگزینکردن کالای جدید برای او جبران کنید. تعویض آیتم وضعیت را بهطور کامل درست نمیکند، اما این یک حرکت خوب است که باعث میشود دوست پسر شما از آن قدردانی کند.
- بهعنوان مثال، اگر هودی مورد علاقه او را قرض گرفتید و به آن آسیب رساندید، برای او یک هودی جدید بخرید. میتواند دقیقا مانند مدل قبلی او باشد، حتی میتوانید یک هودی باحالتر بخرید، یا از او بخواهید که خودش، هودی که خوشش میآید را انتخاب کند.
از تکرار مجدد همان اشتباه خودداری کنید
شما نمیتوانید گذشته را تغییر دهید، اما تمام تلاش خود را بکنید تا آن را تکرار نکنید. عذرخواهی واقعی بسیار مهم است، اما اگر آن را با اقدامات پیش رو پشتیبانی نکنید، عذرخواهی شما واقعا معنای خاصی ندارد. سعی کنید این درگیریها را بهعنوان فرصتهایی برای یادگیری بیشتر در مورد روحیات دوستپسر خود و نزدیکشدن بیشتر به آن ببینید. مثلا:
- اگر دوستپسرتان از ارسال پیام به پارتنر سابقتان ناراحت بود، قول دهید که دیگر این کار را انجام نمیدهید. حتی میتوانید یک قدم فراتر بروید و اطلاعات پارتنر سابق خود را از لیست مخاطبین و حسابهای رسانههای اجتماعی خود پاک کنید. شما مشکل اصلی را حل نکردید، اما در نهایت وضعیت را درست کردید.
اگر خیلی از دست شما عصبانی شد، با کسی صحبت کنید
آیا دوستپسر شما بر سر هیچ چیز عصبانی میشود یا دعوا راه میاندازد؟ فقط به این دلیل که دوستپسر شما از دست شما عصبانی است، به این معنی نیست که شما کار اشتباهی انجام دادهاید. اگر بهنظر میرسد که دوست پسرتان عمدا بین شما بحث ایجاد میکند و سپس شما را به خاطر ایجاد آن سرزنش یا تنبیه میکند، این یک رفتار سوءاستفادهگرانه و توهینآمیز است. با فردی که به او اعتماد دارید صحبت کنید و ببینید که او چه فکری میکند.
پرسش و پاسخ تخصصی
چگونه میتوانم دوستپسرم را هنگامی که عصبانی است، تحت تاثیر قرار دهم؟
این زمان، وقت مناسبی برای تحت تاثیر قراردادن دوستپسرتان نیست. در عوض، به مکان دیگری بروید و به او فضا بدهید تا آرام شود.
وقتی دوستپسرمان عصبانی است، چه کنیم؟
سعی کنید او را وادار کنید تا حرفش را بزند و روی چیزی که او را آزار میدهد، تمرکز کند. گفتن چیزی شبیه “هی، بهنظر میاد یکجورهایی ناراحتی. چه چیزی تو را اذیت میکند؟” یک راه عالی برای پیشبرد مکالمه است.
وقتی دوستپسرم رو عصبی کردم، چی بگم؟
قبول کنید که به او صدمه زدید، به جای اینکه بخواهید منظورتان را توضیح دهید. به جای گفتن “منظورم این نبود”، او را با گفتن “بله، من این را گفتم و میفهمم چرا عصبانی هستی. من به تو اهمیت میدهم و متاسفم که چنین احساسی داری” تأیید کنید.
دیدگاهتان را بنویسید