اینها فیلمهای دست کم گرفته شدهای هستند که به زندگی مخفی جاسوسان واقعی و قهرمانان ناشناس که در سایه تاریخ عمل میکردند میپردازند.
در دنیای هیجان انگیز جاسوسی، جایی که ماموریتهای مخفی و عملیاتهای مخفی حکم فرما هستند، گنجینهای از جواهرات سینمایی وجود دارد. اینها فیلمهای دست کم گرفته شدهای هستند که به زندگی مخفیانه جاسوسان واقعی و قهرمانان ناشناس که در سایه تاریخ عمل میکردند میپردازند. در حالی که جیمز باند و جیسون بورن بر چشمانداز فیلمهای جاسوسی تسلط دارند، برخی از فیلمهای کمتر شناخته شده اما به همان اندازه جذاب هستند که دنیای واقعی جاسوس بودن را روشن میکنند. همراه زرد نیوز باشید تا برخی از فیلمهایی را که به عنوان جواهرات پنهان این ژانر شایسته توجه هستند، بررسی کنیم.
پیک (2020)
بندیکت کامبربچ به عنوان یکی از پرمشغلهترین بازیگران این صنعت امروزه با اشتهای به ظاهر سیری ناپذیر برای نقش ها برجسته است. در میان آثار اخیر او، پیک شایسته توجه ویژه است. این فیلم از زندگی گرویل وین الهام گرفته است، یک تاجر دنیای واقعی که ناخواسته خود را در قلب جنگ سرد توسط سازمانهای اطلاعاتی آمریکا قرار داده است.
نقش محوری وین در پراکنده کردن تنش بحران موشکی کوبا روی پرده زنده میشود، جایی که او با یک جاسوس روسی برای جمعآوری اطلاعات حیاتی همکاری میکند. چیزی که پیک را متمایز میکند رویکرد منحصر به فرد آن به داستان واقعی است. این فیلم به جای یک فیلم هیجان انگیز با اکتان بالا، ظاهر یک فیلم جاسوسی کلاسیک و جذاب را به خود میگیرد.
پل جاسوسها (2015)
استیون اسپیلبرگ، که به دلیل استعداد کارگردانیاش شهرت دارد، در طول دوران حرفهای خود همواره فیلم های جاسوسی جذابی ارائه کرده است. پل جاسوسان به عنوان یکی از شاهکارهای اواخر دوران حرفهای او برجسته میشود و روایتی را حول داستان واقعی رودولف آبل میسازد که مارک رایلنس، جاسوس اتحاد جماهیر شوروی که در تار و پود جنگ سرد به دام افتاده است، به طرز درخشانی به تصویر کشیده شده است.
با این حال، تمرکز فیلم فراتر از روایتهای جاسوسی سنتی است، و عمیقتر به نقش وکیلی میپردازد که مبادله آبل با یک خلبان آمریکایی را که در اسارت شوروی است، تنظیم میکند. این تبادل محوری بر روی پل نمادین گلینیک که پوتسدام و برلین را به هم متصل میکند، رخ داد. پل جاسوسها موفقیت رایلنس را رقم زد و جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.
شکاف (2007)
بریچ داستان ناراحتکننده رابرت هانسن را به تصویر میکشد که توسط کریس کوپر زنده شد، کسی که با تبدیل شدن به یک مامور مضاعف به وطن خود خیانت کرد. هانسن که اهل ایلینوی است، در رشته شیمی و روسی تحصیل کرد. پس از آن، او حسابداری را به مجموعه مهارتهای خود اضافه کرد و در ابتدا با اداره پلیس شیکاگو قبل از استخدام توسط FBI کار کرد.
در سال 1979، زمانی که هانسن در ضد جاسوسی کار میکرد، شروع به فروش اطلاعات طبقهبندی شده به شوروی کرد. اگرچه او به طور موقت فعالیتهای خود را متوقف کرد، در سال 1985، هانسن فعالیتهای جاسوسی خود را از سر گرفت. این فیلم به ابهام اخلاقی اعمال هانسن و پیامدهای فاجعه بار خیانت او میپردازد.
اعترافات یک ذهن خطرناک (2002)
این فیلم که اقتباسی از خاطرات چاک باریس است، به زندگی خالق و میزبان نمایش بازی معروف به خاطر آثار کلاسیک خود میپردازد. باریس، با این حال، پیچ و تاب شگفت انگیزی به داستان خود اضافه میکند. او ادعا میکند که علاوه بر حرفه تلویزیونی خود، به عنوان یک قاتل سیا نیز کار میکرد. فیلم 2002 صادقانه این روایت غیرداستانی را روی پرده میآورد.
با این حال، به طرز جالبی، فیلم برخی از ادعاهای زیادهروی باریس را نیز به شکلی شوخآمیز مورد هجو قرار میدهد. در فیلمشناسی چارلی کافمن، اعتراف یک ذهن خطرناک بهعنوان یک جواهر متمایز از آثار معمولی او که خود را تحقیر میکنند و از نظر احساسی شدید است، برجسته میشود. این یک انحراف تازه و سرگرم کننده از هنجار ارائه می دهد، و یک تجربه سینمایی ایجاد میکند که بینندگان را درگیر نگه میدارد.
جنگ چارلی ویلسون (2007)
در حالی که تام هنکس ممکن است نقشهای مختلف را از دست داده باشد، حضور پربار او در دنیای فیلمهای جاسوسی جبران این غیبتها است. در کنار پل جاسوسان، جنگ چارلی ویلسون به عنوان یکی دیگر از فیلمهای جاسوسی با چهره هنکس که ریشه در واقعیت دارد، البته با لحنی بسیار متفاوت است.
ترکیب کمدی و درام در فیلم عالی است. این داستان سفر چارلی ویلسون، یک نماینده کنگره از تگزاس شرقی است که تهیه سلاح به افغانستان را تنظیم میکند و از سربازان در نبرد آنها علیه اتحاد جماهیر شوروی حمایت میکند. جنگ چارلی ویلسون برای کسی که هوس جاسوسی میکند باید تماشا شود.
شاهین و آدم برفی (1985)
کریستوفر بویس، ملقب به شاهین به دلیل علاقهاش به شاهین، در حالی که در اواسط دهه 1970 به عنوان کارمند بایگانی آژانس فدرال کار میکرد، دچار سرخوردگی از کشورش میشود. این نارضایتی باعث شد که او اسرار ملی را به شوروی بفروشد. او از مرد برفی، اندرو لی، یک دلال کوچک کوکائین کمک میگیرد. با این حال، بی پروایی لی به سقوط آنها تبدیل میشود.
شاهین و آدم برفی انگیزههای پیچیده شخصیتهایش، نارضایتی و ابهام اخلاقی پیرامون اعمالشان را بررسی میکند. تنش و دسیسه با آشکار شدن عملیات مخفیانه آنها تشدید میشود و منجر به یک اوج دراماتیک و تعلیق میشود. اصالت فیلم براساس رویدادهای واقعی است. به جذابیت آن میافزاید و آن را به ساعتی قابل تامل تبدیل میکند.
بازی منصفانه (2010)
والری پلیم، یک مامور سیا با بیش از یک دهه خدمت، متوجه شد که هویت مخفی او افشا شده است. این اتفاق پس از آن رخ داد که همسرش، سفیر سابق ایالات متحده، جو ویلسون، مقالهای انتقادی و افشاگر اطلاعات گمراه کننده درباره سلاحهای هستهای صدام حسین نوشت. در اقدامی تلافی جویانه، خودیهای سیا این واقعیت را که ویلسون با یک جاسوس متخصص در جنگ اتمی ازدواج کرده بود، با یک روزنامه نگار افشا کردند.
فیلم بازی منصفانه محصول 2010 که تا حدی براساس خاطرات پلیم ساخته شده است، پیامدهای گستردهای را که برای پلیم در پی داشت را به تصویر میکشد. این فیلم با به تصویر کشیدن داستانی واقعی از ماجراهای مخفیانه، خیانت و فداکاری شخصی تحسین خود را به دست میآورد. نائومی واتس آشفتگی عاطفی و انعطاف پذیری زنی را ارائه میدهد که زندگیاش توسط نیروهای سیاسی به هم ریخته است.
چوپان خوب (2006)
این فیلم قصد دارد از منشاء پنهان تا به حال ضد جاسوسی سیا پرده برداری کند و از شخصیت مرموز جیمز عیسی آنگلتون الهام بگیرد. اگرچه یک اثر تخیلی، چوپان خوب به عنوان شاهدی بر تأثیر ماندگار آنگلتون عمل میکند و الهام بخش بسیاری از فیلمهای بعدی است.
یکی از مشهورترین اپیزودهای دوران تصدی آنگلتون به عنوان رئیس سازمان اطلاعات مرکزی، اعتقاد شدید او به وجود خال در صفوف آژانس است. این تثبیت یک شکار ویرانگر جادوگر را تسریع کرد، خط داستانی که سنگ بنای بسیاری از فیلمهای جنایی جنایی بوده است. این اثر ماندگاری از میراث بحث برانگیز او در ژانر فیلم جاسوسی به جا میگذارد.
خداحافظ (2009)
فیلم خداحافظی بر روی ولادیمیر وتروف در نقش سرگئی گریگوریف، یک مامور بلندپایه LGB شوروی در اواخر دهه 1970 تمرکز دارد. با این حال، کور شده توسط رهبری شوروی، تصمیم گرفت اسرار حیاتی KGB را با فرانسویها در میان بگذارد. تحت نام رمز خداحافظی، وتروف هوشمندانه شوروی را گمراه میکند. سرانجام وتروف توسط شوروی دستگیر و به جرم خیانت اعدام شد.
این فیلم در هزارتوی اسرار جنگ سرد پیمایش میکند، تعلیق و احساسات را در هم میآمیزد و در عین حال بر فصلی از تاریخ که کمتر شناخته شده است، نور میاندازد. این یک کاوش روشنگر از انتخابهای شخصی و سیاسی است که مسیر روابط بین الملل را شکل میدهد. علاوه بر این، بازی امیر کوستوریسا در نقش سرگئی به داستان عمق میبخشد.
ساخت آمریکا (2017)
بری سیل که زمانی یک خلبان معمولی بود، یک سری انتخاب های نادرست انجام داد. او به سمت قاچاق مواد مخدر برای همکاران پابلو اسکوبار سوق داده شد که منجر به دستگیری وی توسط مقامات آمریکایی شد. برای فرار از حبس طولانی، او پذیرفت که به عنوان جاسوس برای DEA عمل کند. اقدامات سیل در نهایت منجر به انعقاد قراردادی برای زندگی او شد و او به دست قاتلان با مرگ روبرو شد.
کمدی اکشن آمریکایی ساخته شده با بازی تام کروز در نقش مهر، این داستان جذاب را در کنار یک گروه بازیگر با استعداد روایت میکند. این فیلم عناصر اکشن و کمدی را در هم میآمیزد و یک سواری سرگرم کننده و آدرنالین ایجاد میکند. ساخت آمریکایی با بازیگران قوی و خط داستانی هیجان انگیزش، تجربه سینمایی جذابی را به مخاطبان ارائه میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید