مقدمه
وقتی زمان زیادی را با یک نفر میگذرانید، مشاجرهها و لحظات پر خشم هم پیش میآید؛ مهم هم نیست چقدر عاشق و خوشبخت هستید. روشهای بسیاری برای بروز خشمتان وجود دارد و برخی روشها نسبت به برخی دیگر بهتر هستند. در اینجا میتوانید برخی نکات درباره ابراز خشم، در عین حفظ رابطه سالم و محکمتان، را مطالعه کنید. با ادامه این مطلب از زرد نیوز همراه باشید.
نکته اول: به خودتان زمانی برای آرام شدن بدهید

البته که شدیدتر کردن لحظات تنش کار آسانی است. صبر کنید و یک لحظه نفس بکشید. از خانه بیرون بروید و قدم بزنید. مدیتیشن کنید یا یک قسمت از یک برنامه سرگرمکننده را تماشا کنید. کنترل ذهنتان را دوباره در دست بگیرید تا خشمتان فروکش کند.
- اگر با ذهنیتی آرامتر به قضیه نگاه کنید، میتوانید بفهمید چه چیزی واقعا شما را ناراحت کرده است. سپس محترمانهترین راه را برای پرداختن و رسیدگی به آن تعیین کنید.
نکته دوم: احساساتتان را قبل از ابراز کردن، بهطور شفاف مشخص کنید.
پیش از روبرو شدن با شریکتان، ابتدا بفهمید که چرا خشمگین هستید. برای فهمیدن احساستان، در یک دفترچه بنویسید که چرا ناراحت هستید. آنچه نوشتهاید را دوباره بخوانید تا نشانهها و محرکهایی که باعث چنین احساسی در شما شدهاند را پیدا کنید. شما همچنین میتوانید با یک دوست یا یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده صحبت کنید تا آنچه باعث خشمتان شده است را بهتر مدیریت کنید.
- از ابتدا بررسی کردن احساستان، کمک میکند تا با دیدی بهتر و شفافتر وارد گفتگو شوید. بدین ترتیب، میتوانید درباره آنچه شما را ناراحت کرده دقیقتر شوید.
- همچنین ممکن است دریابید که خشمتان، برخی احساسات دیگر شما مانند لطمه خوردن یا طرد شدن را در خود پنهان میکند. اگر چنین است، آن احساسات را با شریکتان در میان بگذارید.
- گاهی عوامل بیرونی مانند گرسنگی، خستگی یا درد نیز میتوانند بر چگونگی خشم شما تاثیر بگذارند.
نکته سوم: به او دقیقا بگویید که چه در ذهنتان میگذرد
احساسات خود را بهصورت مستقیم و محترمانه در میان بگذارید. رو در رو شدن با هرکس کمی اعصاب خورد کن است. اما این کار باعث میشود شریکتان دیدگاه شما را بفهمد و حتی برای آن وضعیت چارهای کند. به شریک خود بگویید چه احساسی دارید و روشن با او حرف بزنید. از پرخاشگری بپرهیزید و منتظر نباشید تا او متوجه شود شما ناراحت هستید.
- گفتگو را با جملاتی مثل “میخواستم بدونی که من از چیزی که اون روز گفتی خیلی ناراحت شدم.” شروع کنید.
- با کلماتی واضح و روشن احساستان را درباره حرفهایی که به شما زده است بیان کنید. شاید شریکتان خواسته کمی سربهسرتان بگذارد اما آن حرفها برای شما نیشدار بوده است. مثلا این را بگویید: “میدونم داشتی شوخی میکردی اما اون حرفت برای من خیلی نامحترمانه بود.”
- سعی کنید به محض بروز مشکل به آن رسیدگی کنید. این امر کمک میکند تا آن مشکل تبدیل به خشمی بزرگ نشود.
نکته چهارم: در مواجهه با شریکتان از کلمه “من” در جملاتتان استفاده کنید.
این کار باعث میشود احساسات خود را بدون سرزنش کردن او بیان کنید. ممکن است شریکتان کمی بههم بریزد. اما اگر تاکید کنید که کارهای او چه تاثیری بر شما گذاشته است، بهتر شما را درک خواهد کرد. مثلا به او بگویید: “من آدم خیلی حساسی هستم. وقتی با اون لحن با من صحبت کردی، من رنجیده و ناراحت شدم.”
- هرچقدر هم فریاد زدن و خوار کردن شریکتان وسوسهانگیز باشد، اما شما آرام، خونسرد و موقر باشید. با این کار نظر خود را موثرتر بیان خواهید کرد و آسیبی که این مشاجره میتواند به رابطهتان بزند را به حداقل خواهید رساند.
نکته پنجم: از یک لحن آرام و دلسوزانه استفاده کنید
فریاد و طعنه زدن حقیقتا میتواند به احساسات شریکتان لطمه بزند. حتی اگر عصبانی هستید از یک لحن صدای ملایم استفاده کنید. با این کار همسرتان میتواند حرفهای شما را بشنود بدون اینکه جبهه بگیرد یا به خودش آسیب برساند. اگر وسوسه شدید و خواستید بر سر او فریاد بزنید، نهایت سعی خود را به کار بگیرید تا خود را کنترل کنید و با متانت صحبت کنید. کار سختی است اما به شما کمک میکند تا با محبت و احترام از این درگیری بهسلامت عبور کنید.
نکته ششم: به نظر شریکتان گوش دهید

به شریکتان فرصت دهید تا دیدگاه خود را با شما در میان بگذارد. پس از ابراز کردن احساساتتان، از شریکتان نظرش را بپرسید. به او فرصت دهید تا صحبت کند و دقیقا به حرفهای او گوش کنید. وقتی او مشغول حرف زدن است با او تماس چشمی برقرار کنید و وسط حرفهایش نپرید. به یاد داشته باشید رابطهها در واقع بده بستان هستند. برای حل مسائل به نظرات یکدیگر گوش کنید، حتی اگر نظراتتان باهم متفاوت است.
- صحبت کردن با شریکتان درباره نقطه نظراتش، در رسیدن به یک درک متقابل به شما کمک میکند. شاید خشم شما نتیجه سو تفاهم باشد. یا شاید شریک شما اشتباهی مرتکب شده که واقعا مایل است آن را اصلاح کند.
با دیدگاه او همزاد پنداری کنید
شما همزمان هم میتوانید مهربان و هم عصبانی باشید. بله، شاید شریک شما خودش از رفتاری که با شما داشته بههم ریخته باشد. البته که این قابل توجیه نیست، اما اگر بفهمید چه چیزی باعث آن رفتار شده، احساس بهتری خواهید داشت. شاید او روز بدی داشته است یا تحت فشار کاری بوده است. فهمیدن دلایلی که پشت آن رفتار وجود داشته باعث میشود رفتارهای او را صرفا مربوط به خود شخص ندانید.
- این بدان معنا نیست که احساس خودتان درباره این مشکل را نادیده بگیرید. خشم شما هنوز سر جای خودش است.
نکته هشتم: با کمک یکدیگر به یک سازش برسید
دریابید که چه چیزی بهترین چاره برای برطرف کردن خشم شماست. پرداختن به درگیری گذشته کار سختی است، خصوصا اگر خیلی عصبانی باشید. اما این کار برای دوام و ادامه رابطه مهم است. به کمک یکدیگر روی آن موضوع بحث کنید تا به راهحلی برسید که برای هر دو شما مناسب باشد. مثلا توافق کنید که قبل از تعیین تاریخ برای برنامهها و اتفاقات بزرگ با یکدیگر مشورت کنید.
نکته نهم: اگر کارها بیش از حد به تنش انجامید، یک نفس عمیق بکشید
اگر لازم شد بحث را در میانه مکالمه متوقف کنید. کمی به خودتان فرصت بدهید تا آرام شده و برای مدت کوتاهی از بحث دور شوید. آنگاه که احساس کردید میتوانید احساسات خود را بهگونهای سالم بیان کنید، به گفتگویتان برگردید.
- مثلا بگویید: “من همین الان به زمان نیاز دارم تا آروم بشم. میتونیم چند دقیقه استراحت کنیم و بعد به بحثمون برگردیم؟”
نکته دهم: اگر جر وبحث میکنید با یک درمانگر صحبت کنید
درمانگر یا مشاور میتواند راهکارهایی به شما ارائه دهد تا خشمتان را بهگونهای سالم ابراز کنید. از طریق اینترنت یک متخصص سلامت ذهن در منطقهتان پیدا کنید. همچنین میتوانید از پزشکتان بخواهید کسی را به شما معرفی کند. اگر خشم شما دارد به رابطه و کیفیت زندگیتان آسیب میزند، درمان شدن یک گام جسورانه و مهم بهسمت بهبود بخشیدن هر دو مورد است.
- مسائل مربوط به خشم میتواند نشانهای از مسائل مربوط به سلامت ذهن مانند افسردگی، اضطراب یا استرس مزمن باشد.
- کلاسهای مدیریت خشم نیز میتواند مفید باشد.
دیدگاهتان را بنویسید