talking-digital-future-smart-cities

آینده دیجیتال: شهرهای هوشمند

سفر من به شهرهای هوشمند و پیشرفت آینده آنها بسیار غافلگیرکننده بود، زیرا راهی که من به آنجا رسیدم چیزی نبود که من برنامه ریزی کرده باشم. من به عنوان مدیر ارشد اطلاعات برای شرکتی در کالیفرنیای شمالی به نام O’Reilly Media مشغول کار بودم وقتی یک تماس از سرپرست دریافت کردم که از من پرسید که آیا من می خواهم مدیر ارشد اطلاعات برای شهر Palo Alto باشم، به وضوح احساسم را وقتی که او این سوال را پرسید به خاطر دارم – حدود هشت سال پیش بود – اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد، این بود: من هرگز فکر نمی کنم که روزی برای دولت کار کنم. و احساسات بعدی که سریعا به سراغم آمد این بود: اما واقعاً جالب است و دوست دارم بیشتر بدانم.

بنابراین، خوشبختانه، تمایل خوبی به ذهن باز داشتم و از او خواستم توضیح دهد که این فرصت چیست.. من فکر می کنم چون محل تولدم، دره سیلیکون شهر پالو آلتو بود، یکی از مواردی که مورد علاقه من قرار گرفت این بود که این شهر با وجود اینکه در قلب نوآوری های تکنولوژیکی قرار داشت، از لحاظ تکنولوژیکی قابل توجه نبود. که قطعاً این موضوع کنجکاوی مرا بالا برده بود.

من همیشه به طور کلی مجذوب شهرها و شهرسازی بوده ام. من همیشه به سازوکارهای سیاسی که شهرها و دولت‌ها براساس آنها کار می کنند علاقه مند بوده ام. اما اینها فقط علایق بودند. من تا آن زمان فکر خاصی نداشتم که در آن زمینه کار کنم. بنابراین، جلوتر رفتم و بیشتر درباره آن پیشنهاد، تحقیق کردم. سپس این اتفاق بود که افتاد: من این فرصت را پذیرفتم.

من روی شهر متمرکز شده بودم: ایجاد یک تیم و فهمیدن چگونگی همکاری با جامعه و نوآوران منطقه، مانند شرکت های بزرگ فناوری.

 چگونه می توانیم با آنها کارهایی انجام دهیم که به ما کمک می کند در مورد نحوه ارائه خدمات دولتی به تفکر متفاوت بپردازیم.

ایده ی کار به عنوان تکنسین در یک شهر با اجازه امتحان کردن چیزهای جدید برای من بسیار جذاب بود و من از این نوع اشتغال احساس خوبی داشتم. بنابراین، پایان نامه من طوری بود که جامعه و شرکت های فناوری، VMware، هیولت پاکارد یا تسلا، همه علاقه مند بودند و مایل بودند با من تماس بگیرند و به این فکر کنند که چگونه می توانیم از فناوری و فرایندها استفاده کنیم تا راهی را پیدا کنیم که با استفاده از آن بتوانیم تغییراتی را در شهر ایجاد کنیم.

یکی از اولین پروژه های من با دولت، بهبود اعتماد بین جامعه و تالار شهر بود. سپس، ما باید داده ها را برای انواع مبتکران باز کنیم تا بتوانند راه حل های جدیدی تولید کنند. سایر شهرها و سایر ذینفعان به آنچه انجام می دادند علاقه مند شدند. پالو آلتو با توجه به نوآوری دولت در نقشه نبود. البته که همه پالو آلتو را به دلیل وجود فیس بوک، توییتر، گوگل و اپل می شناختند: تمام شرکت ها که از آنجا شروع به کار کرده بودند. اما آنها هرگز به پالو آلتو به عنوان مکانی که دولت به صورت دیجیتالی آن را اداره کند، فکر نمی کردند.

در سال 2011، داده های باز در حال تبدیل شدن به یک چیز بسیار مهم و تازه بودند. دقیقا همان زمانی که مردم، دولت ها و رهبران شروع به فکر کردن در این مورد کردند. داده‌های باز، ایده دسترسی آزاد عموم مردم به مجموعه ای از داده‌ها، با هدف استفاده آزاد و بازنشر اطلاعات، بدون محدودیت‌های حق تکثیر، ثبت اختراع و سایر مکانیزم‌های کنترل می‌باشد. مشارکت دولت در سپتامبر 2011 آغاز شد و رهبران مهم جهان به آن پیوستند. هم چنین سازمان ملل متحد انگیزه بزرگی برای شروع به فکر کردن در مورد داده ها، باز کردن مجموعه داده ها داشت.

بسیاری از دولت ها تصور می کردند که گشودن داده های سری شان در هنگام انجام این کار، می تواند خطرناک باشد. اما وضعیت من متفاوت بود. من بر این عقیده بودم كه باز كردن داده ها – پس دادن آن به هنگام محافظت از حریم خصوصی – از حقوق مهم انسان ها بوده و نباید تصمیم من باشد. بنابراین، در واقع من به اندازه کافی خوش شانس بودم که همه افراد مناسب از جمله شهردار و مدیر شهری را متقاعد کنم که باید اطلاعات را باز کنیم. و بطور پیش فرض سالن شهر را با داده های باز شروع می کنیم.

داشتن داده های باز به طور پیش فرض واقعاً گرفتاری و مشکلات خاص خود را دارد. من فکر نمی کنم که ما نخستین گروه بودیم، اما مطمئنا جزء 5 نفر اول در جهان بودیم که به این روش نزدیک شدیم. بنابراین، من واقعاً می خواستم این داستان را با شما در میان بگذارم که چگونه راه خود را به یک شهر پیدا کردم. قصد من این بود که بسیار موضعی و متمرکز باشم، من همچنان ادامه می دهم، اما تعدادی محرک وجود داشت که کارهایی را که ما انجام می دادیم را به اوج می رساند.

 در نتیجه، من برای صحبت کردن به این همایش ها می رفتم و با افراد دیگر ملاقات می کردم. من بسیار سریع تر از این جنبش هوشمندانه ی در حال ظهور شهر، حرکت کردم که سرانجام، پس از چند سال، مورد توجه قرار گرفتم. و البته، من هنوز هم در مورد آن می نویسم، هنوز هم در مورد آن صحبت می کنم و هنوز هم در این زمینه مشورت می کنم. و اکنون من روی کتاب خودم، “شهرهای هوشمند برای آدمک ها” کار می کنم، که در سال 2020 منتشر می شود. من واقعاً معتقدم که این نوع حرکت – هرچه ما آن را صدا می کنیم، می توانیم از اصطلاح شهر هوشمند استفاده کنیم – امروزه واقعاً در آغاز راه است. ما تازه شروع کردیم من فقط یک نکته داده را برای شما بیان می کنم و سپس می توانیم به سراغ سؤال بعدی شما برویم. فقط در ایالات متحده آمریکا، 90،000 شهر، شهرک و سازمان های دولتی وابسته وجود دارد. این 90،000 تعداد خیلی زیادی است . من می توانم خیلی سریع به شما بگویم که 20 شهر کارهای جالب انجام می دهند. شاید بتوانم بیشتر فشار بیاورم و 50 تا برای شما نام ببرم. بنابراین، بگذارید بگوییم 50 شهر را می شناسم. شاید شخص دیگری بتواند لیست 200 یا 500 تایی را به شما بدهد. قبل از اینکه ببینیم این جریان دارای یک حرکت واقعی قابل ملاحظه است، و مطمئن شویم که این عمل واقعی اتفاق می افتد و نوآوری حقیقی است به بیان نکات زیادی در ادامه این مقاله که برای شما شرح داده ام خواهیم پرداخت.

تعریف “هوشمندی”

بیایید به تعاریف این مفهوم بپردازیم. کلمات کلیدی در اینجا فناوری های هوشمند، اطلاعات و دیجیتال هستند. من فکر می کنم که اصطلاح شهر هوشمند کمی عجیب است و من احتمالاً در آینده روش بهتری برای توصیف این موضوع به شما ارائه خواهم کرد. در واقع من طرفدار بسیار بزرگ نوآوری شهری هستم، اما مطمئن نیستم که این عبارت دقیقا چه معنی ای دارد. برای برخی افراد  به اندازه کافی معنی دار است، اما خواهیم دید که اصطلاح هوشمند چقدر محبوب می شود. هوشمند قطعاً یک اصطلاح بازاریابی قوی است و شما شروع به دیدن شهرهای هوشمند، ملل هوشمند، کارخانه های هوشمند و بیمارستان های هوشمند می کنید.

 این امر در بسیاری از زمینه ها کاملاً مورد استفاده قرار می گیرد. من می گویم بهترین تعریف، تعریفی است که به شدت در استفاده از فناوری برای نوآوری و پیشرفت یک موضوع متمرکز است. من به تازگی در مورد مفهوم دوقلو دیجیتال نوشتم، و بخش بزرگی از این مفهوم در کارخانه ها وجود دارد. بنابراین، شما ماکت دیجیتالی یک جسم فیزیکی را دارید و می توانید از ماکت دیجیتال برای مصرف داده از یک دستگاه استفاده کنید. سپس می توانید بفهمید که دستگاه خراب است یا اینکه نیاز به تعویض قطعات داریم یا خیر.

به محض دیجیتالی کردن این کارخانه ها، که بسیار سریع اتفاق می افتد، – شما اصطلاح صنعت 4.0 را دارید که از آلمان شنیده می شود جایی که ما به طور فزاینده ای از اصطلاح هوشمند استفاده می کنیم -و در حالی که  آن ها را دیجیتالی می کنیم از کارخانه های دیجیتال به کارخانه های هوشمند تغییر جهت می دهیم.

همان اتفاقی که در بیمارستان ها می افتد و ما بیشتر و بیشتر از فناوری استفاده می کنیم. ما از فنآوری در مواردی همچون داروها و برنامه های درمانی شخصی تر استفاده می کنیم، و آن را داروی هوشمند یا بیمارستان های هوشمند می نامیم. اصطلاح شهرهای هوشمند معنای زیادی دارد. ما در حال استفاده از فنآوری برای بهبود زندگی، قابلیت کار و پایداری کارها هستیم. این ها سه چیز بزرگ در زندگی همه ما هستند. من فکر می کنم دیجیتال قسمت بسیار بزرگی از این فرایند است.

شاید دیجیتالی بودن، مبحثی بحث برانگیزتر و حتی گسترده تر از اصطلاح هوشمند باشد، هم چنان که در مورد آینده شهرها فکر می کنیم به این نتیجه می رسیم که یک شهر دیجیتال لزوما فقط به معنای شهرهایی تحت عنوان دستگاه ها و وب سایت های متصل نیستند. این به معنای سبک و رویکرد شهر در نحوه ارائه نوآوری و استفاده از فناوری های معاصر و نوظهور است. فکر می کنم در شهرهای هوشمند یا شهرهای دیجیتال، اصطلاحات هوشمند و دیجیتال به صورت متقابل استفاده می شوند.

تحول یا انقلاب دیجیتال؟

نکته جالب در مورد دیجیتال کاربرد گسترده آن در تمام بخش های جامعه است. ما در مورد ایده تحول دیجیتال صحبت می کنیم، که معنای مؤثرش این است: آیا تجارت یا سازمان شما برای نیازهای قرن بیست و یکم یا حداقل نیمه اول قرن بیست و یکم آماده است؟

بنابراین، شهرها مطمئناً به دنبال تحولات دیجیتالی هستند، اما تحولات زیادی حاصل نمی شود، زیرا یک انقلاب وجود دارد. من درباره این ایده از انقلاب صنعتی چهارم صحبت می کنم: ما نه تنها بصورت محافظه کارانه از یک حالت به حالت دیگر تغییر نمی کنیم بلکه یک تغییر بزرگ و چشمگیر را نیز پشت سر می گذاریم. و این تنها تغییر در فنآوری و نحوه کار و مسافرت نیست، بلکه در مورد نحوه تفکر ماست. این مربوط به سیستم‌های سیاسی ما است. این در مورد فلسفه ما در مورد چگونگی جبران کردن همه چیز است. این در مورد فکر کردن در مورد چیزهایی مانند درآمد عمومی جهانی است. ما در حال گذر از این انقلاب چشمگیر هستیم که همه چیز در حال تغییر است، نه فقط یک بخش از جامعه یا یک بخش از آنچه به معنای انسان بودن است.

شهرهای آینده: حمل و نقل

وقتی در مورد شهرهای آینده فکر می کنیم، عادلانه است که بگوییم ما در مراحل اولیه یک انقلاب هستیم. این بدان معناست که همه چیز بسیار، بسیار متفاوت به نظر می رسد.

برای اینکه واقعاً یک شهر، هوشمند خوانده شود، مناطقی وجود دارد که در آن جا اجرای نوآوری در فناوری، ضروری ترین، بلند پروازانه ترین و مهم ترین کار است. اولین موردی که ذکر کردم حمل و نقل است. احتمالاً هرگز زمانی نبوده است كه حمل و نقل در زندگی انسان بی تاثیر باشد و هم چنین زمانی نبوده که این امر مهم، بدون مشکل در گوشه ای از دنیا در جریان باشد.

نیازی نیست که شما حتما دانشمند یا متخصص باشید که به شهرهای اصلی دنیا بروید و سریع تشخیص دهید که حمل و نقل اساساً مشکل دارد.

چه حمل و نقل از نوع عمومی باشد و چه از نوع اتومبیل های شخصی، که بخش بزرگی از زندگی مدرن در شهرهای مدرن ما و بسیاری از مناطق در حال توسعه جهان که در آن شهرها بسیار سریع رشد می کنند را تشکیل داده اند، باز هم دارای مشکلات اساسی بسیاری است.

شهرهای بزرگ نه به این دلیل که افراد دارای صلاحیت نیستند یا شغلی وجود ندارد بلکه به این دلیل که افراد به راحتی نمی توانند به آن شغل دسترسی داشته باشند  با مشکل مواجه شده اند. رفتن از محل زندگیشان به جایی که کارخانه ها یا محل کارشان واقع شده است بسیار مشکل است. ما به روش های بهتری برای دسترسی مردم به محل کارشان احتیاج داریم، یا اینکه نیاز داریم در مورد جایی که مردم زندگی می کنند یا چگونگی زندگی کردنشان تجدید نظر کنیم. اما مشکل خودرو بسیار دردناک است. زیرا این مسئله تنها مشکل احتقان و کندی حرکت نیست، بلکه درمورد سلامت روان و بهداشت محیط نیز هست.

در ایالات متحده، هر شهر بزرگ هنگام صبح وقتی که مردم به سرکار می روند یا هنگام عصر وقتی که از محل کارشان به سمت خانه باز می گردند مشکلات حمل و نقل قابل توجهی وجود دارد. و در اینجا در دره سیلیکون که من در آن زندگی می کنم، مردم یک ساعت و نیم یا بیشتر در رفت و آمد هستند. بنابراین، مردم هر روز سه تا چهار ساعت را در ماشین می گذرانند. بنابراین با وجود این همه کربن که از اتومبیل ها بیرون می رود، برای کره زمین، مردم و زندگیشان مشکلات بسیار خطرناک و بدی در حال رخ دادن است.

بسیاری از جوامع، حمل و نقل عمومی بسیار خوبی دارند. لندن، پاریس و مسکو دارای اتوبوس و سیستم زیرزمینی (مترو) بسیار خوبی هستند، و به نظر می رسد آنها سیستم حمل و نقل عمومی جامع را توسعه داده اند. سایر شهرهای بزرگ در سراسر جهان ترانزیت عمومی بسیار خوبی دارند اما تحت فشاری مثل پیری قرار دارند. این سیستم اغلب برای جمعیت هایی بسیار کوچکتر از امروز ساخته شده اند. و البته، جمعیت ما در حال رشد است. به عنوان مثال در این منطقه اتفاق خوبی که وجود دارد، دوچرخه سواری بیشتر است. هلند یک مثال عالی برای الگو برداری جوامع دیگر در استفاده از دوچرخه و امثالهم می باشد.

حرکت ما به سمت استفاده بیشتر از وسایل نقلیه برقی یک ایده بسیار مثبت است: سرانجام شاهد پایان موتور سوخت هستیم. در سراسر جهان اهداف بسیار جاه طلبانه ای برای فروش آخرین موتور سوخت وجود دارد.

به نظرم و براساس تحقیقاتم ما در طی چند دهه آینده شاهد وسایل نقلیه گسترده ای هستیم که خودشان رانندگی می کنند.

بنابراین، شهرهایی که برنامه ها و فعالیت های حمل و نقل جاه طلبانه را شرح داده اند، کمی بیشتر از سایرین در  اصطلاح جامعه هوشمندانه قرار می گیرند. اگر شما این هدف خلاق، جاه طلب و ضروری را برای تحول در حمل و نقل جامعه خود دارید، از نظر من این بخش بزرگی از یک جامعه هوشمند امروزی است.

شهرهای آینده: انرژی

می دانید، فکر کردن در مورد برخی بحران هایی که سیاره طی 100 سال گذشته با آن روبرو بوده، جذاب است. زمانی فکر می کردیم که غذای ما تمام شده. خب، امروزه ما بیشتر از آنچه جهان نیاز دارد مواد غذایی درست می کنیم. سوراخی در اوزون داشتیم که فکر می کردیم بسیار مخرب خواهد بود، اما راهی برای بر طرف کردن آن پیدا کردیم. ما همچنین فکر کردیم که انرژی کافی نخواهیم داشت و امروز مقادیر عظیمی از انرژی کم هزینه در سراسر جهان تولید می کنیم. اما هنوز انرژی خوبی نیست.

انرژی کربن، اگر از برق و بنزین استفاده کنید، نه تنها برای زمین، بلکه برای محیط زیست نیز وحشتناک است و کره زمین را گرم می کند.

بنابراین، ما باید به سرعت به سمت جایگزین های فراوان تر و در عین حال بهتری برای انرژی مورد استفاده در محیط زیست حرکت کنیم. من فکر می کنم حرکت به سمت انرژی خورشیدی و باد به سرعت در حال تبدیل شدن به بخشی از جنبش شهر هوشمند است. انرژی خورشیدی واقعاً در سطح داخلی، خانگی و صنعتی پیشرفت بسیار خوبی تاکنون داشته است. جوامعی که بسیار متمرکز بر مهاجرت از گاز و زغال سنگ به انرژی سبز هستند، حرکت کردن به سمت یک شهر هوشمند را آغاز کرده اند.

بحران آب و هوا در شهرها اتفاق می افتد و تا حد زیادی حل خواهد شد. بنابراین، یک شهر هوشمند شهری است که با دوام عمل می کند. چنین شهری متمرکز بر فعالیت هایی است که شهروندان و زیرساخت های آن را در برابر حوادث شدید آب و هوا محافظت می کند. به عنوان مثال، تابستان گذشته در بسیاری از شهرها، داغ ترین دما را تجربه کردیم و این امر عواقبی را به همراه خواهد داشت. مردم در حال از بین رفتن هستند و همچنین مشکلات دیگری نیز وجود دارد، مانند هواپیما که قادر به برخاستن نیست زیرا باند فرودگاه خیلی داغ است و ممکن است لاستیک هواپیما را ذوب کند.

شهر هوشمند درگیر بحران آب و هوا است. این یک موضوع بزرگ است، اما باید بخشی از یک استراتژی شهر هوشمند باشد. و باز هم می گویم فوری است، به جاه طلبی نیاز دارد و بسیار مهم است.

شهرهای آینده: دیجیتالی شدن

مورد سوم تحول دیجیتال خواهد بود. واقعیت این است که اکثر اعضای جامعه بیشتر از این که به ساختمان بروند و دو ساعت کار با یک مقام دولتی را سپری کنند، بیشتر از تلفن های هوشمند آیفون یا اندرویدی خود برای تعامل با دولت استفاده می کنند. ما باید رایج ترین فرایندها را به یک قالب دیجیتال منتقل کنیم و آنها را از طریق مرورگرهای وب و برنامه های تلفن همراه در دسترس قرار دهیم. خبر خوب این است که بسیاری از اجتماعات در حال انجام این کار هستند. اما یک نکته را هشدار می دهم: این فقط مربوط به فناوری نیست. شما باید فرایندهای متمدن و مهارت‌های مناسب را به کار بگیرید تا بتوانید به درستی انجام دهید. شما هرگز با استفاده از فناوری، نتیجه مورد نظر خود را نمی گیرید.

شهرهای آینده: بلاک چین

فناوری بلاک چین مطمئناً ظهور می کند، و به عنوان یک فنآوری پشتیبان و اساسی عمل خواهد کرد که امکاناتی را فراهم می کند که قبلاً امکان پذیر نبوده و به بهبود امنیت و اعتماد به معاملات کمک می کند. و این موضوع در صنایع مختلف با نرخ های مختلفی اتفاق می افتد. مثلا، بلاکچین را در بخش مالی خواهید یافت. شما آن را در بخش مراقبت های بهداشتی، زنجیره تأمین و تولید و در عرصه شهر و دولت نیز مشاهده می کنید.

هر یک از این حوزه های مختلف بطور جداگانه در حال آزمایش هستند. برخی در حال اجرای موارد مختلف هستند، اما همه در سطوح مختلف قرار دارند. در واقع، دقیقاً مانند هر پایگاه داده، کاربرد بلاک چین بسیار در موارد مختلف، متنوع است.

خوبی بلاکچین این است که فقط یک راه حل خاص برای شما ایجاد نمی کند. فکر می کنم بلاک چین فرصت های جذاب بسیاری را برای دولت به وجود می آورد. اولین موردی که من فکر می کنم بسیار ارزش آن را دارد که کشف کنیم مدیریت هویت است. مثلا یکی از مواردی که هم به امنیت زیادی نیاز دارد هم به مدیریت هویت مربوط است، موضوع رأی دادن. در جامعه ها در انتخابات مختلف است.

امروز در بسیاری از شهرها وقتی برای رای گیری می رویم، ممکن است از سیستم های الکترونیکی استفاده کنیم، اما در اغلب موارد از یک تکه کاغذ یا چیزی مانند آن استفاده می کنیم، بنابراین رای گیری بسیار دستی و غالباً بسیار آنالوگ است. همچنین، ما درباره مشروعیت آرای خود نگرانی داریم. آیا آنها شمرده شده اند؟ آیا آنها جعلی هستند؟ آیا افرادی که رأی می دهند می توانند برای بار دوم رأی دهند؟ ای سوالات واقعاً در زمان انتخابات، مخصوصا انتخابات حساسی مانند انتخابات رئیس جمهوری در یک کشور، سؤالهای اساسی هستند.

بنابراین، اگر رأی گیری صحیح انجام شود، رأی گیری الکترونیکی بسیار قانع کننده است. این اتفاق در چند جامعه رخ داده است، اما تا وقتی که این راه حل به طور گسترده در سراسر جهان کار کند، کافی نیست.

نظریه های مختلفی در مورد این نوع تفکرات وجود دارد در مورد اینکه چگونه می توانیم رای دهی را بهبود ببخشیم و نه تنها آن را از نظر صداقت ثابت کنیم، بلکه آن را از طریق تلفن هوشمند در دسترس داشته باشیم تا مجبور نشویم به غرفه رای گیری برویم.

البته این مسئله ی تأیید اعتبار در بین خدمات شهری نیز وجود دارد. من در اینجا در مکانی بنام فاستر سیتی زندگی می کنم و به عنوان عضو جامعه، شاید یک روز بخواهم به کتابخانه شهر بروم و بعد یک روز دیگر می خواهم بلیط پارکینگ را پرداخت کنم و شاید یک روز دیگر بخواهم در یک مرکز اجتماع یک اتاق رزرو کنم. هربار که این کار را می کنم، احتمالاً قصد دارم با یک سیستم متفاوت کار کنم، که نمی داند هربار چه کی هستم. بنابراین، من به یک نام کاربری منحصر به فرد، و یک رمز عبور منحصر به فرد نیاز دارم که بتوانم هر بار اعتبار خود را پرداخت کنم. اما واقعیت این است که من همان شخصی هستم که با همان دولت در تعامل هستم. بنابراین، داشتن توانایی تأیید هویت اعضای جامعه در خدمات شهری بسیار ارزشمند خواهد بود.

در دنیای رأی دهی و در هر نوع تأیید هویت یک فرد و جامعه، بلاک چین روشی جالب است که ما می توانیم به آن دست یابیم. فکر می کنم مدتی باید بگذرد و اکنون غیر از  زگ، سوئیس و استونی در جایی شایع نباشد. فراتر از آن، ما هنوز استفاده گسترده ای از این فناوری را در این زمینه نمی بینیم، اما شاهد اکتشاف فوق العاده هستیم. که ممکن است در مدت زمان کمی شاهد اولین توسعه سیستم‌های شناسایی مبتنی بر بلاک چین باشیم.

مورد دیگری که به آن اشاره می کنم این است که آنچه دولت ها معمولاً در هر جای دنیا انجام می دهند، ذخیره اطلاعات در مورد جوامع است. آنها دارای مخازن بسیار خوبی از تاریخچه اجتماعی هستند، چه گواهی تولد، گواهی فوت، اقدامات املاک یا قراردادها. آنها انواع اسناد تاریخی، اعلامیه ها و قوانین را دارند.

در طول دهه 2000، در شهر نیواورلئان، لوئیزیانا، متأسفانه یک طوفان مهیب رخ داد. بزرگترین آسیبی که رخ داد، ناشی از باد نبود، بلکه صدمه ناشی از آب ایجاد شده بود. و باران بسیار زیادی ایجاد کرده بود. شهر نیواورلئان کاملاً دچار آب گرفتگی شد. این یک فاجعه بود.

متأسفانه، بسیاری از ساختمان‌های دولتی را نیز آب گرفت و در آن ساختمان‌های دولتی – به ویژه در زیرزمین‌ها – اسناد تاریخی زیادی متعلق به شهر نیواورلئان وجود داشت. و در حالی که زیاد در مورد آن صحبت نمی شود، همه این اسناد از بین رفتند زیرا وقتی چند روز در زیر آب قرار می گیرید، کاغذ کاملا متلاشی می شود و جوهر از بین می رود.

بنابراین، یکی از مهمترین چالش های نیواورلئان پس از آن طوفان بزرگ، تکثیر، بازیابی و بازسازی مدارک زیادی است. در شهرها در سراسر جهان متأسفانه هنوز حجم بالایی از مطالب وجود دارد که روی کاغذ ذخیره می شوند.

این فقط مربوط به خطر نابودی در اثر یک فاجعه طبیعی، آب یا آتش نیست، بلکه در مورد توانایی جستجوی آن اطلاعات و چالش های آن است که شاید از بین برود یا افراد آن را تغییر دهند که بسیار مشکل ساز است. و بله، مطمئنا، ما فقط می توانیم آن را در بانک اطلاعاتی قرار دهیم، و باید این کار را انجام دهیم. در بعضی جاها مانند پالو آلتو Palo Alto ما این کار را انجام می دهیم: اسکن و دیجیتالی کردن کلیه اسناد مقاله هایمان. بلاک چین به عنوان یک پایگاه داده جایگزین به دلیل تغییر ناپذیری و پیشرفتش می تواند در این زمینه بسیار با ارزش باشد. اگر یک دارایی در پایگاه داده بلاک چین ذخیره شود، در حالی که اعمال مالکیت با گذشت زمان از فردی به شخص دیگر منتقل می شود، ما قادر خواهیم بود به راحتی تاریخچه کلیه آن سند را به اولین اثر خود بازگردانیم. بلاکچین واقعاً این کار را انجام می دهد.

بنابراین، من فکر می کنم در حال حاضر شاهد برخی از شواهد و مثال های خوبی هستم که از بلاک چین برای مدیریت اسناد در چارچوب شهرها و دولت ها استفاده شود.

شهرهای آینده: ارز رمز پایه

من فکر می کنم ارز رمزپایه جذاب و عمدتاً ناشناخته است. منظور من این است که، در یک سطح اساسی، یک ارز رمز پایه باید به جریان اصلی تبدیل شود، که البته این اتفاق پیامد هایی برای دولت ها دارد. یعنی فکر کردن در مورد محافظت. یعنی فکر کردن در مورد حمایت از آن.

چه اتفاقی برای جامعه مالی و فعالیت های بانکی دولت ها می افتد؟ من فکر می کنم نوع ارز رمز پایه برخی از امکانات اساسی را کاملا می تواند مختل کند. در صورت شروع جامعه به پذیرش گسترده تر مفهوم ارز رمز پایه قابل اعتماد و معتبر، عواقب قابل توجهی در شهرها به وجود خواهد آمد و به طور عام، در دولت ها عواقب چشمگیری خواهد داشت.

شهری با بیشترین پتانسیل تبدیل شدن به یک شهر هوشمند

یکی از مواردی که می خواهم به آن توجه کنید این است که یک شهر هوشمند بسیار مختص به محل خودش است. این برای هر جامعه ای خاص خودش است. هوشمندی در ریودوژانیرو به معنای چیزی متفاوت از هوشمندی در جنوب شرقی ایتالیا، در ملبورن استرالیا یا در پالو آلتو کالیفرنیا است. این موضوع واقعاً متناسب با نیازهای جامعه است.

آفریقا به عنوان یک قاره باورنکردنی در حال پیشرفت است. کشورهای آفریقا و شهرهای آفریقا در سطوح مختلف در حال گسترش پیدا کردن هستند. آنها باید به سرعت، مطابق با آنچه برایشان مهم است، تکنولوژی های پیشرفته را ایجاد کنند و به مردم خود تحویل دهند، و نه مطابق با آنچه که برای کالیفرنیا، ایتالیا یا استرالیا مهم است.

 می توانم بگویم استونی کارهای بسیار شگفت انگیزی را انجام می دهد. البته اغلب به عنوان مثالی برای دیگر شهرها از آن استفاده می شود ولی همیشه بهترین مثال نیست زیرا بسیار کوچک است. شهرهای بزرگ جهان 20 تا 25 میلیون نفر جمعیت دارند، در حالی که کل کشور استونی دارای جمعیت 1.5 میلیون نفری است. بنابراین، همیشه یک نمونه عالی نیست، اما سرنخی در مورد مکان هایی که در آن هدایت می شوند، به ما می دهد. البته، شهر بسیار کوچک زگ در سوئیس قطعاً یک شهر ارز رمز پایه هوشمند است، اما بسیار کوچک است. من فکر می کنم فقط هزاران نفر در آن شهر وجود دارد. شهری کوچک اما هوشمندانه است. هوشمند بودن در هنگام کوچک بودن ساده تر است.

در واقع هنگامی که در یک شهر کوچک هستید، انجام کارها، زیادی آسان‌تر می شود. هرچه بزرگتر شوید، مطمئناً سخت تر است. اما اگر در مورد مکزیک با بیش از 25 میلیون نفر فکر می کنید، که کاری مهم در آنجا انجام دهید، واقعاً کار بزرگی است.

1 یک پینگ

  1. پینگ بک: صنعت موسیقی و فناوری بلاکچین - زرد نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *