تفکر سیستمی چیست؟ این راز یک سازمان آینده‌نگر است!

در این مقاله با تعریف تفکر سیستمی آشنا خواهید شد و با مثال‌ها و مفاهیم آن آشنا خواهید شد تا بتوانید آن را در زندگی روزمره و نیز محل کارتان استفاده کنید و از مزایای آن بهرمند شوید. بنابراین به شما توصیه می‌کنیم همراه ادامه این مقاله از زردنیوز باشید.

مقدمه

من در حال کار کردن روی باز کردن دیافراگم هستم. معنی آن چیست؟ در عکاسی، دورنمایی کردن. به عنوان یک نویسنده، متوجه شده‌ام که اغلب در جزئیات گرفتار می‌شوم. گاهی اوقات، بدون در نظر گرفتن‌ پیچیدگی‌ها، روابط و پیامدها، به موضوع یا ایده‌ای خیلی دقیق نگاه می‌کنم. وقتی به چیزی خیلی نزدیک هستیم دیدن آن آسان است. اما برای عقب نشینی و نگاه کردن به تصویر کلی، به تلاشی جدی نیاز است. این نیاز به نوع متفاوتی از طرز فکر، تفکر استراتژیک و دیدگاهی در مورد حل مسئله دارد.

احتمالاً همه ما افرادی را که نسبت به جهان تفکر سیستمی دارند، می‌شناسیم. احتمالاً می‌توانید چند نفر را نام ببرید: روث بادر گینزبورگ، استیو جابز، استیسی آبرامز، بیل گیتس، ملاله یوسف‌زی، باراک اوباما و بسیاری دیگر. آن‌ها متفکران، رویاپردازان و استراتژیست‌های آینده‌نگر هستند. همه آن‌ها در کنجکاوی، شجاعت و تمایل برای به چالش کشیدن وضعیت موجود مشترکند. آن‌ها مشکل را در شبکه‌ای از سیستم‌های پیچیده می‌بینند و ترسی ندارند که اکوسیستم بزرگ‌تر را تحریک کنند.

تفکر سیستمی ممکن است مانند یک عبارت نامفهوم شرکتی به نظر برسد. و از جهاتی، طبق تعریف، پیچیده است. اما اساسا، تفکر سیستمی این است که همه چیز را از دریچه‌ای باز ببینیم، تشخیص دهیم چقدر به هم پیوسته‌ایم، و با همدلی و نوآوری عمل کنیم. اقدامات عواقبی دارند، نه همیشه آنهایی که انتظار می‌رود. در حالی که می تواند در مورد حل مشکلات پیچیده باشد، تفکر سیستمی همچنین می‌تواند در مورد انجام کارها به روش‌هایی باشد که برای کل سازمان مفید باشد، نه فقط بخش کوچک آن. یک سیستم می‌تواند یک شرکت، یک مدرسه، یک جامعه، یک منطقه یا حتی یک خانواده باشد.

در شرایط دنیای کار امروز، تفکر سیستمی می‌تواند به شما کمک کند تا استراتژیک‌تر و بهتر برای آنچه در آینده در انتظار شماست آماده باشید. به کارگیری تفکر سیستمی در شرایط کنونی ما می‌تواند به ما کمک کند با یک لنز استراتژیک‌تر به آینده نگاه کنیم. به خصوص زمانی که همه چیز دائماً در حال تغییر است و عدم قطعیت بر سر ما سایه افکنده است، تفکر سیستمی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا برای حل مشکلات پیچیده آمادگی بهتری داشته باشند. بیایید تجزیه و تحلیل کنیم که ببینیم تفکر سیستمی چیست. ما همچنین در مورد آنچه برای تبدیل شدن به یک شخص با تفکر سیستمی لازم است صحبت خواهیم کرد، و اینکه چگونه به کارگیری تفکر سیستمی می‌تواند به پیشرفت سازمان شما کمک کند.

تفکر سیستمی چیست؟

تفکر سیستمی چیست؟
تفکر سیستمی چیست؟

قبل از اینکه جلوتر برویم، بیایید مکثی کنیم تا بفهمیم منظورمان از تفکر سیستمی چیست. به عنوان مثال، در در این مقاله ما در مورد اینکه چگونه بهینه‌سازی برای شرکت معمولاً به معنای بهینه‌سازی فرعی برای تیم‌های فردی است صحبت می‌کنیم. اما برای هر سازمان بزرگی صادق است.

بدون تفکر سیستمی، یک تیم ممکن است اهداف خود را بسیار محدود تعیین کند و آن‌ها را دنبال کند. گاهی اوقات، این پیگیری‌ها منجر به استراتژی‌هایی می‌شود که برای تیم دیگر یا اهداف بزرگتر شرکت زیان‌آور است. شرکت‌هایی که می‌خواهند بیش از حاصل جمع بخش‌های خود باشند، نیاز به مدیرانی دارند که بتوانند به‌طور سیستمی و با شفافیت کافی فکر کنند تا مردم بتوانند سیستم را درک کنند. تفکر سیستمی یک رویکرد جامع برای حل مسئله است. این روشی است برای بررسی نحوه عملکرد سیستم‌ها، دیدگاه آن سیستم و چگونگی بهبود بهتر رفتارهای سیستم.

روش‌شناسی تفکر سیستمی لزوماً یک فرمول نیست. برای اینکه بتوانیم رویکردی سیستمی برای چالش برانگیزترین مشکلات امروزی داشته باشیم، به درک مفاهیم کلیدی نیاز داریم.

تفکر سیستمی در رهبری

همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از برجسته‌ترین رهبران استراتژیک امروزی برای ایجاد تغییر بر مهارت‌های تفکر سیستمی خود تکیه می‌کنند. این نیاز به درک عمیق مدل‌های ذهنی با هدف بهبود آن‌ها برای بهینه‌سازی عملکرد سازمانی دارد. و اگرچه ممکن است شما این مسئله را ندانید، بسیاری از رهبران از ابزارهای تفکر سیستمی برای کمک به نتیجه‌گیری جدید استفاده کرده‌اند.

با این حال، تفکر سیستمی در رهبری، یک رویکرد یکسان نیست. هر مشکل با مجموعه‌ای از پویایی سیستم خود متفاوت است. بیایید توضیح دهیم که برخی از این‌ها در رهبری چگونه می‌تواند باشد.

آینده‌نگری

برای این مقاله، ما در مورد رهبران آینده‌نگر مطالعه کرده‌ایم. این ایده این است که یک رهبر با حس عمل‌گرایی و خوش‌بینی به آینده نگاه می‌کند. رهبرانی که از لنز آینده‌نگرانه استفاده می‌کنند می‌گویند که 147 درصد زمان بیشتری را برای برنامه‌ریزی در زندگی خود و 159 درصد زمان بیشتری را برای برنامه‌ریزی در کار خود صرف می‌کنند تا افرادی که مهارت‌های رهبری آینده‌نگرانه پایینی دارند.

نتیجه این همه برنامه‌ریزی؟ رهبران آینده‌نگر تیم‌هایی با عملکرد بالاتر دارند. افزایش چابکی، مشارکت تیم، نوآوری، ریسک‌پذیری، کارایی و انعطاف‌پذیری.

استراتژی و برنامه‌ریزی

همانطور که ممکن است حدس زده باشید، تفکر استراتژیک و برنامه‌ریزی استراتژیک اجزای مهم اتخاذ دیدگاه سیستمی هستند. رهبران قادرند برای دیدن کل سیستم دورنمایی کنند، و سپس برای مشاهده نحوه عملکرد سیستم بزرگنمایی کنند.

نگرش پیشرفت

اگر واقعاً تفکر سیستمی را تجزیه و تحلیل کنیم، میبینیم که همه چیز در مورد حل مشکلات است. این بدان معنی است که رهبران همه چیز را نمی‌دانند. آن‌ها باید چیزهای جدید یاد بگیرند – و مایل به یادگیری باشند. رهبرانی که نگرش رشد را اتخاذ می‌کنند، به دلیل این دیدگاه، برای دیدن نحوه عملکرد سیستم مجهزتر هستند.

تمایل به اشتباه کردن

احتمالا همه ما مدیرانی داشته‌ایم که حاضر به اشتباه کردن نیستند. حتی اگر داده‌ها و علم از آن پشتیبانی کنند، بهانه‌ای وجود دارد که چرا تئوری، استراتژی یا فرآیند آن‌ها همچنان کار می‌کند. این یک طرز فکر جا افتاده است که رها نمی‌شود. اما با وجود متفکران سیستمی در رهبری، آن‌ها مایل به اشتباه کردن هستند. آن‌ها می‌توانند ببینند که یک نظریه سیستمی چه زمانی جواب نمی‌دهد. و آن‌ها این مسئله را می‌پذیرند و اعتراف می‌کنند که باید درباره آنچه در ابتدا فکر می‌کردند تجدیدنظر کنند.

“ما از افرادی که فرآیندهای فکری ما را به چالش می‌کشند، بیشتر یاد می‌گیریم تا از کسانی که نتیجه‌گیری‌های ما را تایید می‌کنند. رهبران قوی با منتقدان خود روبرو می‌شوند و قوی‌تر می‌شوند. رهبران ضعیف منتقدان خود را ساکت می‌کنند و خود را تضعیف می‌کنند. این واکنش به افراد صاحب قدرت محدود نمی‌شود. اگرچه ممکن است ما با این اصل موافق باشیم، اما در عمل اغلب ارزش یک شبکه چالش را از دست می‌دهیم.” – آدام گرنت، عضو هیئت علمی BetterUp، روانشناس سازمانی، نویسنده کتاب “دوباره فکر کن” (Think Again).

نمونه‌هایی از تفکر سیستمی چیست؟

برای درک بهتر تفکر سیستمی، بیایید به این سه مثال نگاه کنیم. هر نمونه نوآوری را نشان می‌دهد که شما پتانسیل یک بازی رومیزی کاملاً جدید را به جای تعویض یک قطعه پازل مشاهده می‌کنید.

گوشی‌های هوشمند

من در خانه‌ای بزرگ شدم که تلفن‌ها به دیوار وصل بودند و رایانه‌ها خطوط تلفن را در اختیار داشتند. وقتی می‌خواستم با یکی از دوستانم تماس بگیرم، تلفن ثابت را (سیم هنوز به برق وصل بود) به اتاقم می‌کشیدم. اگر می‌خواستم چیزی را در اینترنت جستجو کنم، باید مطمئن می‌شدم که هیچکس در خانه از تلفن استفاده نمی‌کند. چرا؟ خوب، چون اینترنت نیاز به دسترسی دایل آپ به خط تلفن داشت.

چند دهه به جلو برویم و ما اکنون کامپیوترهای کوچکی داریم که در جیب ما جا می‌شوند. تلفن‌های هوشمند به شما امکان می‌دهند تا هر کجا که می‌روید به اینترنت دسترسی داشته باشید، البته تا زمانی که یک سیگنال یا ورود به سیستم WiFi وجود داشته باشد.

تلفن‌های هوشمند فقط برای تغییر مکان و نحوه برقراری تماس تلفنی به وجود نیامده‌اند. آن‌ها تکامل یافتند زیرا متفکران سیستمی مانند استیو جابز پیش‌بینی کردند که چگونه اتصال می‌تواند سیستم بزرگتر نحوه مصرف و تعامل ما را تغییر دهد. متفکران سیستمی به جای آنچه هست، آنچه را که می‌تواند باشد، می‌بینند.

ارز دیجیتال

آخرین باری که پول نقد در کیف خود داشتید چه زمانی بوده است؟ اگر مثل من هستید، دیگر به ندرت پول نقد حمل می‌کنید. اگرچه بیست سال پیش، همیشه سعی می‌کردم که حداقل 10 دلار پول نقد همراه خود داشته باشم. اما به زودی، جهان با کارت‌های پلاستیکی تکامل یافت که به نوعی، بسیار ارزشمندتر از هر تعداد اسکناس‌هایی شدند که می‌توانستید در کیف خود حمل کنید. کارت‌های اعتباری جایگزین برداشت‌های هفتگی بانکی شدند.

اما متفکران سیستمی، ارز را یک قدم جلوتر بردند: ارز دیجیتال. اکنون پول در شبکه‌هایی جابجا می‌شود که انواع مختلف دارایی‌های دیجیتال را به طور ایمن از طریق اینترنت منتقل می‌کنند. این فناوری شیوه تجارت جهان را تغییر می‌دهد، اما پیامدهایی برای سیستم‌های پولی، نظارتی و سیاسی بزرگتر نیز دارد.

انرژی تجدیدپذیر

با تغییرات اقلیمی، ما در آستانه آسیب‌های جبران‌ناپذیر زندگی می‌کنیم. با افزایش سریع‌تر دمای جهانی نسبت به قبل، متفکران سیستمی باید راهی برای انرژی رسانی به جهان بیابند که به سیاره آسیبی نرساند.

منابع انرژی تجدیدپذیر (مانند انرژی خورشیدی و بادی) نحوه اداره کسب و کار، سفر و حتی تولید کالا را تغییر داده‌اند. این رویکرد سیستم از سیستم به شکل‌گیری اقتصاد کم کربن کمک می‌کند. به گفته Deloitte، کاهش سرعت شتابی که در آن بحران اقلیمی در حال پیشرفت است، مستلزم بازنگری در نحوه عملکرد سیستم‌ها است.

کمی جلوتر از این مثال‌ها بروید و همچنین ممکن است ببینید که هر یک از آن‌ها ناتوانی در تصور کامل تأثیر روی سیستم‌های بزرگ‌تری را که لمس می‌کنند نشان می‌دهند. گوشی‌های هوشمند و ارزهای دیجیتال هر کدام اثرات زیست‌محیطی دارند و تقاضا برای انرژی و مواد کمیاب را افزایش می‌دهند. تغییر در تقاضا می‌تواند زنجیره‌های تامین جدید و شرکت‌های جدید و همچنین کمبود و عدم تعادل نیرو ایجاد کند. تفکر سیستمی تشخیص این است که هیچ پاسخ ساده‌ای وجود ندارد.

سیستم‌های انطباقی پیچیده دقیقاً همین هستند: تطبیقی. آن‌ها سیستم‌های پویایی هستند که به حلقه‌های بازخورد، نوآوری و همکاری وابسته هستند. و با تفکر سیستمی است که ما قادر به تکامل و نوآوری برای یافتن راه حل‌های بهتر برای چالش‌های مدرن امروزی هستیم.

همکاری - کار - مذاکره - جلسه - تصمیم گیری
همکاری – کار – مذاکره – جلسه – تصمیم گیری

6 مفهوم مهم تفکر سیستمی

برای سازمان شما، اتخاذ مفاهیم تفکر سیستمی می‌تواند به کسب و کار شما کمک کند تا یک قدم جلوتر باشد. به خصوص در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، بسیار مهم است که سازمان‌ها پویا و استراتژیک بمانند تا مرتبط بمانند. در اینجا شش مفهوم مهم از تفکر سیستمی وجود دارد که به سازمان شما کمک می‌کند تا انعطاف‌پذیر، پویا و مرتبط با آینده بماند.

تصویرسازی سیستم‌ها

برای درک چگونگی حل یک مشکل، باید اکوسیستم‌هایی را که مشکل در آن وجود دارد، درک کنید. به این تصویرسازی سیستم‌ها می‌گویند: آشنایی با سیستم‌هایی که یک مشکل در آن وجود دارد تا بهتر بتوان آن مشکل را حل کرد.

هنگامی که سیستم‌ها را برای کمک به حل مشکل خود ترسیم کردید، می‌توانید برخی از مدل‌سازی سیستم‌ها را انجام دهید تا به درک نحوه اتصال آن‌ها کمک کنید.

همبستگی درونی

همبستگی درونی. اگر چیزی در مورد جهان بدانیم، بسیار کوچک‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنیم. و بعد از اینکه سیستم‌ها را برای مشکلی که می‌خواهید حل کنید ترسیم کردید، زمان آن رسیده است که بفهمید سیستم‌ها چگونه به هم متصل هستند. گاهی اوقات، ممکن است غیرخطی یا غیر پیامد به نظر برسد. اما اگر عمیق بررسی کنید، احتمالاً تعدادی رشته متصل بین سیستم‌های خاص پیدا خواهید کرد.

به عنوان مثال، بیایید از بیماری همه‌گیر استفاده کنیم. کووید-19 (COVID-19) نشان داد که سیستم‌های ما بیشتر از آنچه فکر می‌کنیم به هم متصل هستند. تأثیرات COVID-19 به طور نامتناسبی بر جوامع رنگین‌پوست و جوامع دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین تأثیر گذاشت. در نگاه اول، به آسانی مشخص نبود که یک بحران بهداشت عمومی به سیستم دیگری، یعنی اقتصاد ما سرازیر شود.

تلفیق

یک مفهوم دیگر ترکیب کردن است اساساً، شما چیزها را در چارچوب مشکلی که می‌خواهید حل کنید، معنا می‌کنید. برخلاف تجزیه و تحلیل، تلفیق معمولاً زمانی است که ایده‌ها یا چیزهایی را برای خلق چیزی جدید ترکیب می‌کنید.

ظهور

بیایید به منظومه شمسی نگاه کنیم. می‌دانیم که منظومه شمسی منظومه‌ای بزرگ، انتزاعی و پیچیده است. از سیارات، ستاره‌ها، کهکشان‌ها و بسیاری چیزهای دیگر که احتمالاً هنوز کشف نکرده‌ایم، تشکیل شده است. اما این دقیقا مفهموم ظهور است: چیزهای بزرگتر از چیزهای کوچکتر پدید می‌آیند. و وقتی نوبت به فهمیدن این می‌رسد که چگونه ترکیب می‌شود (یا چگونه قسمت‌های مختلف را کنار هم می‌گذارید)، ظهور بسیار مهم است.

حلقه‌های بازخورد

بازخورد برای درک اینکه آیا چیزی کار می‌کند بسیار مهم است. مهمتر از آن، بازخورد به ما کمک می‌کند بفهمیم چه زمانی چیزها کار نمی‌کنند. اگر تفکر سیستمی را در سازمان خود به کار می‌گیرید، در نظر بگیرید که چگونه حلقه‌های بازخورد را در فرآیند پیاده‌سازی می‌کنید.

به عنوان مثال، فرض کنید در حال راه‌اندازی یک نرم افزار مدیریت عملکرد جدید هستید. تیم‌های منابع انسانی شما در حال کار با مدیران در سرتاسر کسب و کار هستند تا نحوه استفاده از این پلتفرم را به میزان کافی آموزش دهند. با این حال، متوجه می‌شوید که برخی از مدیران نقاط عطف کلیدی مانند بررسی عملکرد سالانه را از قلم می‌اندازند.

چند گروه ارزیابی و ساعات اداری را با مدیر برنامه‌های خود تنظیم کنید. در این جلسات، متوجه می‌شوید که مدیران شما نقاط عطف بررسی عملکرد را در سیستم از قلم می‌اندازند، زیرا نمی‌دانند چگونه نرم‌افزار را هدایت کنند. پس از جمع‌آوری بازخورد، متوجه می‌شوید که سازمان شما به حمایت بیشتری نیاز دارد.

علیت

علیت این ایده است که علت و معلولی وجود دارد. بسیار ساده است: اقدامات شما بر نتیجه تأثیر می‌گذارد. و بنابراین وقتی به دنبال حل بخشی از سیستم هستید، مهم است که بخش‌های علت و معلولی سیستم‌های خود را آزمایش کنید.

بیایید به مثال بالا برگردیم. از آنجایی که شما در ساعات اداری مدیر، پست‌های بازبینی بازخورد منظم را اجرا کرده‌اید، تیم منابع انسانی شما می‌تواند استراتژی ارتباطی شما را بهتر تنظیم کند. با کمک تیم ارتباطات داخلی، تیم منابع انسانی آن‌ها راهنماهایی را در مورد نحوه بهترین استفاده از نرم‌افزار گردآوری کردند. این به بهبود تعداد بررسی‌های عملکرد “از قلم افتاده” تا 30٪ کمک کرد.

نحوه اعمال تفکر سیستمی در محل کار

اگر آماده به کار بردن تفکر سیستمی در محل کار هستید، در اینجا چهار نکته وجود دارد که باید در نظر داشته باشید.

تمرین تفکر آینده‌نگر

آینده‌نگری می‌تواند سازمان‌ها را برای آینده آماده نگه دارد. البته می‌دانیم که آینده نامعلوم است. به خصوص در حال حاضر، عدم قطعیت و تغییرات زیادی وجود دارد. اما با آینده‌نگری، سازمان شما می‌تواند برای آنچه در آینده در انتظار شماست مجهزتر شود. آموزش رهبران خود برای ایجاد مهارت‌های آینده‌نگر می‌تواند به پویایی، انعطاف‌پذیری و مرتبط نگه داشتن سازمان شما برای هر آنچه در آینده در انتظار شماست کمک کند.

با آینده نگری، تأثیر خود گویای همه چیز است:

  • عملکرد و رفاه فردی افزایش می‌یابد.
  • عملکرد تیم با پویایی، انعطاف‌پذیری و ریسک‌پذیری بیشتر افزایش می‌یابد.
  • تیم‌ها مبتکرانه‌تر، خلاق‌تر و مشارکت‌کننده‌تر هستند.
  • افزایش 33 درصدی حفظ کارکنان.

ترویج نگرش پیشرفت

سازمان‌ها، اکنون بیش از هر زمان دیگری، نیاز به اتخاذ یک نگرش پیشرفت دارند. یادگیری برای هر فردی یک سفر مادام‌العمر است. چرا سازمان‌ها این طرز فکر را اتخاذ نمی‌کنند؟

به این فکر کنید که چگونه می توانید نگرش پیشرفت را در محل کار خود پرورش دهید. به عنوان مثال، چگونه توسعه حرفه‌ای را تشویق می‌کنید؟ آیا از درون تبلیغ می‌کنید و تحرک شغلی را تشویق می‌کنید؟ از چه راه‌هایی فرصت‌های پیشرفت شغلی ایجاد می‌کنید؟ آیا کارمندان شما برای ارتقاء مهارت یا مهارت مجدد سرمایه‌گذاری می‌کنند؟

جلسه - همفکری - بازخورد
جلسه – همفکری – بازخورد

ایجاد فضایی برای بازخورد

موفقیت هر سازمانی به توانایی ارائه – و دریافت – بازخورد بستگی دارد. ما بازخورد را به عنوان یک هدیه می‌بینیم. این راهی برای شناسایی آنچه کار می‌کند است. اما مهمتر از آن، چگونگی تکامل و رشد ما است. آیا فضایی برای بازخورد ایجاد کرده‌اید؟ چگونه نبض تعامل کارکنان خود را حفظ می‌کنید؟ آیا بازخورد صعودی را تشویق می‌کنید یا بازخورد 360 درجه؟

استفاده از مربیگری

همه ما به راهنمایی نیاز داریم. به خصوص زمانی که ما وظیفه داریم برخی از سخت‌ترین مشکلات را حل کنیم، داشتن یک دیدگاه بیرونی کمک می‌کند. اینجاست که مربیگری وارد می‌شود. یک مربی می‌تواند به کارمندان شما کمک کند تا به توانایی‌هایی در خودشان که نمی‌دانستند وجود دارد، پی ببرند. به نوبه خود، به بهبود اثربخشی سازمانی شما کمک خواهد کرد.


مطالب مرتبط: چگونه تصمیم گیری کنیم؟ 3 عادت قدرتمند برای تصمیمات بهتر! + 10 نکته طلایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *