فیلمهای جادویی هایائو میازاکی که به عنوان فیلمهای استودیو جیبلی، یک استودیوی فیلمسازی انیمیشن ژاپنی که در سال 1985 تاسیس شد، نیز شناخته میشود، در طول سالها علاوه بر نمایش یک هنر فوقالعاده، با توجه دقیق به جزئیات، از نظر بصری دلپذیر و برجسته بودهاند. این استودیو، به دلیل شیوه منحصربهفردی که دارد، احساسات عمومی را بسیار راحت به نمایش درآورده و شخصیتهای به یاد ماندنی را به تصویر میکشند.
از آنجایی که این فیلمهای دوستداشتنی در اغلب کارهای خود، پیامهای تاملبرانگیزی را در مورد محیطگرایی و صلحطلبی ارسال کرده و در عین حال به مضامین دوستی، عشق، خانواده و فرهنگ نیز میپردازند، توجه بسیاری از تماشاگران سینما، بهویژه آنهایی که از ژانر انیمیشن لذت میبرند را به خود جلب کرده و آنها را به تسخیر خود درآورده است. همراه زرد نیوز باشید تا با 10 انیمه غمانگیز هایائو میازاکی آشنا شوید.
“امواج اقیانوس” (1993)
امواج اقیانوس یکی از اولین و نادیده گرفتهشدهترین فیلمهای استودیو جیبلی است. این درام تلویزیونی که سال 1993 و بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده، داستان جذاب عشق و دوستی در دوران دبیرستان در شهر کوچک کوچی و مثلث عشقی که بین دو دوست خوب و یک دختر تازه منتقلشده اتفاق میافتد را به تصویر میکشد.
این فیلم انیمیشن به کارگردانی تومومی موچیزوکی روابط نوجوانان را بازتاب داده و دیدگاهی متفاوت از عشق را در اختیار مخاطبان خود قرار میدهد و یکی از سنجیدهترین، واقعیترین و نوستالژیکترین ویژگیهای استودیو جیبلی را علیرغم پیشفرضش حفظ میکند.
“پورکو روسو” (1992)
انیمیشن فوقالعاده پورکو روسو محصول 1992 که در دهه 1930 ایتالیا میگذرد، یک فیلم بسیار تخیلی و جذاب است که مخاطبان را دعوت میکند تا نگاهی به زندگی یک خلبان کهنهکار جنگ جهانی اول بیندازند که نفرین شده است تا شبیه انسانهای خوکنما باشد.
این فیلم میتواند برای مخاطبان جوانتر و مسنتر مناسب باشد، اما شکی نیست که احتمالا برای مخاطبان گروه دوم جذابتر خواهد بود. این موضوع به دلیل مضامین ضد فاشیسم، هنجارهای اجتماعی و جنگ که در فیلم به آنها پرداخته شده میباشد و عموما برای مخاطبان بالغ بهتر قابل درک است. این فیلم خوش نگاشتهشده در سال 1992 به دلیل پیام قابل توجهی که دارد، در لیست فیلمهای غمگین قرار گرفته است.
“لاکپشت قرمز” (2016)
در این فیلم، مردی در جزیرهای متروک گیر میافتد و باید از مهارتهای خود برای ساختن سرپناه و زندهماندن استفاده کند. در این بین، او با یک لاک پشت قرمز مرموز روبرو شده که در نهایت باعث تغییر در زندگی او میشود.
لاکپشت قرمز مانند بسیاری از فیلمهای دیگر استودیو جیبلی، هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان مناسب است. با به تصویرکشیدن زیبایی طبیعت و چرخه زندگی، تنهایی و برجستهکردن جستجوی طولانیمدت برای هدف و معنا، که در نهایت آن را بسیار تکاندهنده میکند، روی موضوع محیط زیست دست میگذارد.
” شاهزاده مونونوکه” (1997)
شاهزاده مونونوکه که تلاش یک شاهزاده جوان امیشی را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و انسانهایی که منابع آن را تمام میکنند، به تصویر میکشد، یکی از نمادینترین فیلمهای استودیو جیبلی و مطمئنا یکی از به یاد ماندنیترین فیلمها میباشد.
چیزی که این فیلم را بسیار فراموشنشدنی و دلخراش میکند، شیوهای است که انسان در مقابل طبیعت در پیش گرفته و نشان میدهد که چگونه بشر نمیتواند بدون اینکه بیش از حد حریص شده و به خشونت متوسل شود، با جهان طبیعی همزیستی کند. به طور کلی، فیلم فراموشنشدنی شاهزاده مونونوکه به این موضوع میپردازد که چگونه مادر طبیعت بسیار قدرتمندتر از انسانیت است.
” نائوشیکا از دره باد” (1984)
این فیلم که به شاهزاده مونونوکه شباهت دارد، توسط هایائو میازاکی، بسیار استادانه اجرا شده و تا به امروز به عنوان یک شاهکار در سینمای انیمیشن به شمار میرود. این فیلم میخواهد پیامی قانعکننده درباره محیط زیست ارائه داده و جنگجویی و صلحطلبی را به تصویر میکشد. در واقع تلاش میکند دو ملت در حال جنگ را از نابودی خود و سیاره در حال مرگشان باز دارد.
در مجموع، فیلم کلاسیک نائوشیکا از دره باد که از نظر بصری بسیار قابل توجه است، داستانی حماسی بوده که پیامی شگفتانگیز و فراتر از زمان را در مورد همدلی و مهربانی با همه موجودات زنده، و همچنین اهمیت حفاظت، احترام و حفظ محیط زیست را منتقل میکند. این هشداری رویایی و البته دردناک برای نسل فعلی و آینده است.
“همین دیروز” (1991)
در فیلم فوقالعاده تکاندهنده، اما نادیده گرفتهشده «همین دیروز» اثر ایسائو تاکاهاتا، بینندگان نگاهی اجمالی به زندگی تائکو اوکاجیما، کارمند بیست و هفت ساله ادارهای دارند که برای یک استراحت 10 روزه به حومه شهر سفر کرده و خاطرات کودکیاش در توکیو را مرور میکند.
با ارائه روایتی گیرا به بینندگان، توجه آنها را به اهمیت ارتباط با کودک درون و نحوه تغییر افراد در طول زمان جلب میکند (به ویژه در دوره گذر از کودکی به بزرگسالی)، شاید “همین دیروز” یکی از معقولترین و واقعگرایانهترین فیلمهای استودیوی جیبلی باشد، زیرا ویژگیهایی دارد که آن را بسیار به یاد ماندنی میکند.
“وقتی مارنی آنجا بود” (2014)
انیمیشن فانتزی و زرق و برقدار “وقتی مارنی آنجا بود” داستان دختری به نام “آنا” دوازده ساله و مبتلا به آسم است که به دلیل بیماری مزمنش برای اقامت نزد اقوامش در حومه ژاپن فرستاده میشود. در آنجا، آنای درونگرا با یک دوست جدید با موهای بلوند زیبا به نام “مارنی” ارتباط نامحتملی را برقرار میکند.
این داستان صمیمی و ظریفِ تنهایی و غریبی و پر از پیچ و خم – به خصوص در قسمتهای انتهایی – روایتی جذاب و تاثیرگذار را در اختیار مخاطبان قرار داده که حس غم و نوستالژی را در بینندگان بیدار و در عین حال نشاندهنده یک سفر شفابخش نیز میباشد.
“باد برمیخیزد” (2013)
مهندس جیرو هوریکوشی پس از سالها رویاپردازی درباره ساخت هواپیمای رویایی خود و الهامگرفتن از طراح هواپیمایی ایتالیایی کاپرونی، سرانجام توانست جاهطلبیهای خود را برآورده کند. با این حال، وقتی متوجه میشود که ساخته ارزشمندش برای نبرد در جنگ جهانی دوم استفاده خواهد شد، دنیایش خراب میشود.
ملودرام تاریخی میازاکی به طرز خیرهکنندهای باشکوه بوده و مقدمهای متقاعدکننده برای تطبیق دارد. این فیلم نه تنها احساسات قوی را در بینندگان برمیانگیزد، بلکه آنها را تشویق میکند تا به گذشته و حال فکر کنند. این فیلم اهمیت پیگیری اهداف و رسیدن به رویا با استفاده از مهارت را برجسته میکند.
“داستان شاهزاده خانم کاگویا” (2013)
داستان شاهزاده خانم کاگویا یک داستان خانوادگی دلربا بوده و داستان جذاب یک دختر کوچک را روایت میکند که توسط یک بامبوشکن پیر و همسرش در داخل یک ساقه بامبو پیدا میشود. دختر به سرعت بزرگ شده و به یک بانوی جوان و زیبا تبدیل میشود. در نهایت، پنج مرد از خانوادههای معتبر از او خواستگاری میکنند، اما هیچ کدام از آنها موفق نمیشوند دل دختر را به دست بیاورند. در این بین امپراتور ژاپن از او خواستگاری میکند.
این فیلم مانند بسیاری دیگر از فیلمهای جیبلی، به زیبایی و با انیمیشنهای خیرهکننده و امتیازی باورنکردنی ساخته شده است. پرنسس کاگویا به دلیل مضامین تامل برانگیزش، از جمله مبارزاتی که یک دختر جوان مجبور به تحمل آن شده و وجود فشار اجتماعی در مورد چگونگی رفتار زن، بدون شک فیلمی غمناک و تاثیرگذار است که شایسته جایگاه بالایی را در این فهرست دارد.
“گورستان کرم شبتاب” (1988)
به هیچ وجه نمیتوان منکر شد که گورستان کرمهای شبتاب یکی از غمانگیزترین فیلمهای انیمیشنی است، بیشتر به این دلیل که با به تصویرکشیدن دو خواهر و برادر و یتیمان جنگی که سعی در پشت سر گذاشتن روزهای خود در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم دارند، به موضوع حساس جنگ میپردازد.
این فیلم غمانگیز و فراموشنشدنی که نشاندهنده از دستدادن انسانهای بیگناه و روابط خانوادگی است، تضمینی است که بینندگان را وادار به گرفتن دستمال کاغذی کند. این فیلم بر اساس داستان کوتاه نیمه اتوبیوگرافیک نویسنده ژاپنی، آکیوکی نوساکا، و تجربیات خودش قبل، در حین و پس از بمباران کوبه در سال 1945 ساخته شده است.
دیدگاهتان را بنویسید