وقتی کسی که به او علاقه داشتید یا به او اهمیت می‌دادید به شما خیانت کرده است، تصمیم این‌که دوباره به او اعتماد کنید از هر جنبه‌ای به زمان و تلاش نیاز دارد. در این مقاله، راه‌هایی را ارائه می‌دهیم که با استفاده از آن‌ها می‌توانید یاد بگیرید که چگونه دوباره به افراد اعتماد کنید. پس همراه زرد نیوز باشید.
چگونه تصمیم بگیرید که می‌توانید دوباره به یک شخص اعتماد کنید یا خیر؟
تنها کسی که می تواند تصمیم بگیرد که آیا حرکت رو به جلو به نفع شماست یا خیر، خود شما هستید. این سوالات را از خود بپرسید:
- “آیا این شخص عمدا به اعتماد من خیانت کرده است؟”
- “آیا این شخص به اشتباه خود اعتراف کرد یا من موضوع را از شخص دیگری فهمیدم؟”
- “آیا بی‌مبالاتی مورد بحث غیرقابل بخشش است؟”
پاسخ شما به این سوالات مسیر آینده شما را روشن می‌سازد.
به یاد داشته باشید، مهم نیست که این شخص قبلا چگونه و با چه نقشی در زندگی شما قرار داشت (والدین، خواهر و برادر، بهترین دوست، همکار و غیره)، شما هیچ تعهدی برای ارتباط نزدیک با او ندارید. اگر او اعتماد شما را ازبین برده است، فقط شما می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید رابطه خود را با او و بر اساس شرایط موجود ادامه دهید یا نه.
فقط شما می‌توانید انتخاب کنید که ببخشید و رو به جلو حرکت کنید.
اگر تصمیم گرفتهاید فردی که به شما ظلم کرده است را ببخشید، درک کنید که بخشش از درون می‌آید. مردم اشتباه می‌کنند. در حالی که همه ما انسان هستیم، این شعار به خودی خود به این معنی نیست که آن‌ها سزاوار یک فرصت دوباره هستند.
درنظر بگیرید که این شخص قبلا به اعتماد شما خیانت کرده است. آیا این به یک الگوی رفتاری نگران‌کننده تبدیل شده است، یا این اولین بار است که در رابطه شما اعتماد شما خدشهدار شده است؟
هنگامی که در زمینه بی‌مبالاتی موردبحث خوب فکر کردید، می‌توانید تصمیمی با تکیه بر شواهد بگیرید که به آن اطمینان کامل دارید. اشکالی ندارد که برای تصمیم‌گیری هر چقدر که زمان لازم باشد صرف کنید.
۸ نکته در مورد این‌که چگونه دوباره به مردم اعتماد کنید؟
اگر تصمیم گرفتهاید که مردم را ببخشید و دوباره به آن‌ها اعتماد کنید، در پایین نکاتی در مورد چگونگی بهتر پیش‌بردن این روند برای شما آورده شده است.
خودتان را در اولویت قرار دهید
در حالی که همه ما همیشه باید خود را در اولویت قرار دهیم، تنها پس از آسیب‌دیدن توسط کسی که دوستش داشتیم یا به او اهمیت می‌دادیم، متوجه می‌شویم که نیازهای دیگران را بر نیازهای خود ترجیح داده‌ایم. در این زمان صداقت را برای اصلاح مهم‌ترین رابطه اختصاص دهید: رابطه‌ای که با خودتان دارید.
نقطه‌ضعف‌هایی را که ممکن است در زمان تمرکز روی شخص دیگری نادیده گرفته باشید، شناسایی کنید. روی آن نقطه‌ضعف‌ها کار کنید.
شاید بتوانید در زمینه‌های دیگر زندگیتان، مانند اعتماد به خودتان و تصمیم‌هایتان، با اطمینان روبرو شوید. آگاهانه تصمیم‌گیری کنید و بعد از آن به خودتان شک نکنید. انرژی خود را صرف افرادی که همیشه به شما علاقه‌مند بوده‌اند و همین‌طور فعالیت‌هایی که برای شما مهم هستند کنید، مانند یک سرگرمی یا ورزش خاص.
وقتی به بدن خود گوش می‌دهید و به خود اعتماد می‌کنید، با افکار و احساساتتان دارای هماهنگی بیشتری خواهید شد.
انتظارات خود را درمیان بگذارید
این‌که شما بگویید چه توقعاتی از روابط خود با دیگران دارید، اهمیت بسیاری دارد.
انتظارات خود را برای فراموشی آسیبی که دیدهاید با هر کسی که اعتماد شما را ازبین برده است، در میان بگذارید. بگذارید بداند اعتماد شما نسبت به او ازبین رفته و برای التیام نیاز به زمان دارید. توضیح دهید که او چه کاری کرده که اعتماد شما نسبت به او خدشهدار شد و چه کاری می‌تواند برای به‌دست آوردن مجدد آن انجام دهد.
وقتی انتظارات خود را با دیگران در میان گذاشتید و آن‌ها نتوانستند این توقعات را برآورده کنند، شما پاسخی را که نیاز بود، دریافت کردید.
خط قرمز‌ها را به‌طور واضح مشخص کنید
تعیین حد و مرز در هر رابطه‌ای مهم است، از جمله رابطه شما با خودتان. براساس روانشناسی امروزی، «مرزها را می‌توان به‌عنوان محدودیت‌هایی که ما نسبت به افراد دیگر تعیین می‌کنیم تعریف کرد، که نشان می‌دهد چه چیزهایی را در رفتار آن‌ها با خود قابل‌قبول و چه چیزهایی را غیرقابل قبول می‌دانیم.»
مرزهای خود را با فردی که اعتماد شما را ازبین برده است در میان بگذارید. اجازه دهید او از رفتارهایی که شما نمی‌توانید تحمل کنید، مانند دروغ‌گفتن یا نگفتن کامل حقیقت، اطلاع داشته باشد. سپس، خودتان را مسئول بدانید تا به آن مرزهایی که مشخص کرده‌اید پایبند باشید.
به خودتان اجازه ندهید که توسط یک شخص مورد سوءاستفاده قرار بگیرید و در یک چرخه بی‌پایان بخشش قرار بگیرید و بارها و بارها همان بی‌ملاحظگی‌ها را ببخشید. هنگامی که در مورد خط قرمزهای خود تصمیم گرفتید، به آن‌ها پایبند باشید.
درک کنید که بازسازی اعتماد زمان می‌برد
وقتی اعتماد شما خدشهدار شد، می‌توانید از صفر شروع کنید. بازسازی اعتماد زمان می‌برد و این روند هرگز برای همه یکسان نیست – حتی مدت زمان یکسانی هم ندارد.
اجازه ندهید کسی به شما بگوید که “شما باید بر آن غلبه کنید”. این افراد علاقه واقعی شما را در قلب خود ندارند، یا مطمئن نیستند که چگونه حد و مرزهای مناسبی در زندگی خود ایجاد کنند.
شما به صرف مدتی زمان برای بازسازی اعتماد خود نیاز دارید. چه نسبت به آن شخص یا به‌طور کلی نسبت به افرادی که در حال فراموش‌کردنشان هستند. ممکن است برای کنارآمدن با درد ناشی از این آسیب به زمان بیشتری نیاز داشته باشید، و این اشکالی ندارد.
با یک فرد خاص و هر کسی که در آینده نیاز است به حریم شما احترام بگذارد و به شما فرصت دهد تا روی بازسازی اعتمادتان کار کنید، ارتباط برقرار کنید. افراد شایسته به این موضوع احترام خواهند گذاشت.
محرک‌های خود را بشناسید و در مورد آن‌ها روراست باشید
اگر در گذشته بارها صدمه دیدهاید، ممکن است در موقعیت‌های خاصی احساس ناراحتی به شما دست دهد، به‌طوری که دیگران نتوانند با آن ارتباط برقرار کرده یا شما را درک کنند. فقط به این دلیل که ممکن است کسی متوجه نشود که چرا این احساس به شما دست داده، به این معنی نیست که احساسات شما بی‌ارزش هستند.
شاید شما در حال یادگیری این هستید که چگونه دوباره قرار ملاقات بگذارید، و شخصی که قبلا به شما آسیب رسانده را در این قرار می‌بینید، سیل آن احساسات قدیمی دوباره سرازیر شده و باعث می‌شود کمی ناراحتی عاطفی را تجربه کنید. با اطرافیان خود صادق باشید که دیدن آن شخص باعث ناراحتی شما می‌شود و ترجیح می‌دهید از او فاصله بگیرید.
دوستان خوب از شما حمایت خواهند کرد و مطمئن خواهند شد که هرگز در کنار کسی که به شما بدی کرده است، قرار نگیرید.
برقراری ارتباط با عوامل تحریک‌کننده به شما کمک می‌کند تا با شرایط آزاردهنده راحت‌تر کنار بیایید و همین‌طور به شما در طول مسیرتان به سمت بهبودی با هرگونه روابطی که در آینده ممکن است داشته باشید، کمک می‌کند.
حتی اگر شخص به خودی خود هیچ اشتباهی انجام نداده باشد، برقراری ارتباط با او در حالی که آن‌چه گفته یا انجام داده برای شما ناراحت‌کننده است، به شما کمک می‌کند تا به سمت ارتباطی شفاف‌تر و صادقانه‌تر حرکت کنید و از اشتباهات بعدی جلوگیری کنید. و آن‌ها متوجه می‌شوند که چرا شما به شیوه‌ای که در پیش گرفتهاید واکنش نشان می‌دهید و چگونه به این امر متعهد بمانند، ضمن این‌که از حرف‌ها یا رفتاری که دلتان می‌خواهد در آینده از آن‌ها دور باشید، اجتناب کنند.
با یک درمان‌گر دارای مجوز صحبت کنید
در بسیاری از موارد، برخی از افراد که با ترومای شدیدتری مواجه شده‌اند، ممکن است نتوانند محرک‌ها را شناسایی کنند. یک درمان‌گر دارای مجوز در زمینه حساسیت‌زدایی و پردازش مجدد از طریق حرکات چشم (EMDR) می‌تواند به شما کمک کند تا عوامل تحریک‌کننده خود را شناسایی کنید، احساسات مرتبط را نشانه‌گذاری کنید، و سپس آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنید تا مغز شما بتواند چیزی یا کسی را به عنوان یک عامل تهدید نبیند.
گفتاردرمانی که به عنوان درمان شناختی‌رفتاری (CBT) نیز شناخته می‌شود، می‌تواند راه‌حل‌هایی عملی برای رفع علت اصلی عدم اعتماد شما به دیگران ارائه دهد. صحبت‌کردن با یک متخصص می‌تواند به شما در این مسیر کمک کند و شما شروع به بهبودی از آسیب‌دیدگی توسط کسی که دوستش داشتید یا به او اهمیت می‌دادید، می‌کنید.
نحوه رفتار مردم آن‌چه را که نیاز است بدانید را به شما می‌گوید
یک مرد خردمند یک بار گفت: “وقتی کسی به شما نشان می‌دهد که کیست، او را باور کنید.”
وقتی یاد می‌گیرید دوباره به مردم اعتماد کنید، ممکن است بسیار نامطمئن و گاهی بیش از حد محتاط رفتار کنید. در حالی که گوش‌دادن به سخنان دیگران و اعتماد به این‌که آن‌ها تغییر کرده‌اند و دوباره به شما آسیب نخواهند رساند کار آسانی است، اما باید مراقب اقدامات آن‌ها برای هرگونه تغییری نیز باشید.
آیا آن‌ها به عادت‌های قدیمی خود باز می‌گردند؟ آیا هنگامی که شما محرک‌های خود را با آن‌ها در میان می‌گذارید به شما گوش می‌دهند؟ اقدامات افراد هر آن‌چه را که باید در مورد اعتماد به آن‌ها بدانید به شما می‌گوید. عمل را باور کنید.
متعهد شوید که تازه شروع کنید، هرچند که برای شما سخت به‌نظر برسد
بسیاری از افراد به شما خواهند گفت که شروع تازه به معنای شروع دوباره است و باید ببخشید و فراموش کنید. با این حال، هیچ‌کس جز شما سختی‌های مسیر دوباره اعتمادکردن به مردم را درک نخواهد کرد.
شروع تازه می‌تواند سناریوهای مختلفی داشته باشد: قطع رابطه با افراد خاصی در زندگیتان حتی برای مدت کوتاه، بخشیدن فردی که به شما بدی کرده در حالی که ارتباطتان با مرزهای مشخص و واضح پیش می‌رود، یا ترکیبی از این دو. برای شروعی دوباره و نو همه این راه‌ها کاملا مناسب هستند.
حرف آخر
بخشی از زندگی این است که این ریسک را بپذیرید که مردم به شما صدمه نزنند. اگر همیشه محتاط باشید، نمی‌توانید از بخش‌های خوب زندگی لذت ببرید. یادگیری نحوه اعتماد دوباره به مردم زمان و تلاش می‌خواهد، و هیچ دو سفری در این راه شبیه هم نیستند.
هر طور که تصمیم دارید می‌توانید در زندگی رو به جلو حرکت کنید، و این نکته را بدانید که برخی از مردم امکان دارد بر این باور باشند که همه سزاوار یک فرصت دوباره هستند، تصمیم آن با شماست.
دیدگاهتان را بنویسید