اگر از نگاه کردن به جهان به همان روش قدیمی خسته شدهاید، شاید زمان آن فرا رسیده است که افق دید خود را گسترش دهید و با ذهن باز دنیا را بنگرید. ذهن بازتر میتواند به شما کمک کند یک زندگی هیجانانگیز و کنجکاوانه داشته باشید که در آن هرگز یادگیری یا رشد را متوقف نکنید. با انجام فقط چند تغییر در برنامه روزمره، میتوانید ذهن خود را باز کرده و از راههای قدیمی ذهن بسته خود خداحافظی کنید. پس همراه ادامه این مطلب ترجمه شده از سایت ویکیهو باشید.
پذیرفتن ناشناختهها
شما نمیتوانید عهدهدار همه امور زندگی خود باشید. مطمئناً، این ممکن است کمی گسترده به نظر برسد، اما چیز ناشناخته میتواند به سادگی انتخاب مسیر دیگری برای کار، پذیرفتن قرار خوردن یک قهوه با همسایه یا دیدن فیلم از کارگردانی باشد که هرگز نامش را نشنیدهاید. اگر میخواهید ذهنیت بازتری داشته باشید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که چیزی را بپذیرید که برای شما کاملاً بیگانه است. آیا هرگز آن رستوران جدید در شهر را چک نکردهاید زیرا نمیدانید آنجا چطور است؟ اکنون زمان بررسی آن است. آیا از ثبت نام در آن کلاس انگلیسی که به آن علاقه دارید اجتناب کردهاید زیرا در مورد شعر عاشقانه چیزی نمیدانید؟ به دنبال آن برو. آیا به دلیل ترس از اینکه نمیدانید چه کاری انجام میدهید از کلاس میله باله در استودیوی یوگا خودداری کردهاید؟ در یک کلاس مبتدی شرکت کنید تا کم کم پیشرفت کنید.
امتحان کردن چیزهای جدید
ذهن خود را برای کارهایی که قبلاً هرگز انجام ندادهاید، باز نگه دارید. افراد با ذهن بسته به دلیل ایجاد نظرات منفی درباره مواردی که حتی هرگز امتحان نکردهاند مشهور هستند. آنها ممکن است از فستفودی دیگر در شهر حتی بدون اینکه پا به آنجا گذاشته باشند متنفر باشند، یا فکر میکنند که گیاهخواری کاملا احمقانه است بدون اینکه خودشان هرگز آن را امتحان کرده باشند. بنابراین دفعه بعدی که دیدید در مورد چیزی نظر منفی میدهید، از خود بپرسید چه مدرکی برای حمایت از ایدههای خود دارید.
سعی کنید درباره آن موضوع دوباره تحقیق کنید تا درباره آن بیشتر اطلاعات کسب کنید. اگر به عنوان مثال، از دلیل گیاهخوار بودن افراد مطمئن نیستید، سعی کنید آنلاین جستجو کنید یا کتابی را در مورد آن بررسی کنید. اگر متوجه شدید که هیچ مدرکی برای اثبات حرف شما وجود ندارد، پس باید قبل از گفتن چیز دیگری آن را خودتان امتحان کنید.
پذیرفتن دعوتهای بیشتر

با یک دوست جدید به مهمانی یا ناهار بروید. نیازی نیست که هر دعوتی را بپذیرید. میتوانید عادت کنید که 50 درصد بیشتر بله بگویید و به مهمانیها یا مکانهایی بروید که هرگز فکر نمیکردید در نهایت به آنجا بروید. این میتواند خوردن یک غذای مختصر در خانه همسایه باشد، یا مهمانی سالانه و خوردن کباب در خانه خالهتان که همیشه از آن چشمپوشی میکنید، یا شعر خوانیای باشد که دوستتان ماههاست تلاش میکند تا شما را به آنجا ببرد. سعی کنید دعوت به انواع رویدادها را بپذیرید. اگر به هر چیز دیگری نه بگویید، و فقط دعوتهای مهمانی را بپذیرید ممکن است افق دید شما را گسترش ندهد.
دفعه بعدی که به چیزی نه گفتید، از خود بپرسید که پشت این انگیزه چیست: آیا این ترس از چیزهای ناشناخته است؟ آیا تمایلی به خارج شدن از منطقه راحتی خود ندارید؟ آیا تمایل دارید به جای ملاقات با افراد جدید، با لباس خواب در تختخواب وقت بگذرانید؟ با این احساس روبرو شوید و راهی برای مبارزه با آن پیدا کنید.
دیدن مسائل از دیدگاههای مختلف
بدانید که افراد دیگر هم نظر خودشان را نسبت به مسائل دارند. این مسئله تقریبا در هر چیزی در زندگی وجود دارد: سیاست، دین، تحصیلات، عقاید شخصی و غیره. لازم نیست نظر یا اخلاقیات خود را تغییر دهید، اما سعی کنید همه چیز را از جهت دیگر هم ببینید. شما ذهن بازتری پیدا خواهید کرد و یاد خواهید گرفت که چگونه خود را جای دیگران بگذارید. فرض کنید شما یک مسیحی بسیار مقید هستید. آیا میتوانید ادیان دیگر را تحقیق کنید، یا دلایل عدم اعتقاد کسی به خدا را درک کنید؟ لیستی از این دلایل را تهیه کنید و ببینید آیا درک دیدگاههای مختلفتان برای شما آسانتر میشود یا نه. این بدان معنا نیست که شما باید طرز تفکر خود را تغییر دهید، اما به شما کمک میکند تا دید بازتری داشته باشید.
تمرکز بر روی نکات مثبت
بسیاری از افراد با ذهن بسته مسائل را از منظر منفی مشاهده میکنند. دفعه بعد که فکر منفیای از ذهنتان عبور کرد یا آن را به زبان آوردید، با یک فکر مثبت با آن مقابله کنید. این ممکن است کمک کند که به ازای هر 1 فکر منفی، به 3 چیز مثبت فکر کنید. فرض کنید که شما میگویید: “امروز خیلی سرد است. این هوا مزخرف است.” آیا میتوانید به چیز خوبی در مورد روز سرد فکر کنید؟ سعی کنید در عوض بگویید: “اما هیچ چیز به اندازه نوشیدن لاته در کافه مورد علاقه در یک روز سرد نمیچسبد.” یا: “شاید بعداً برف ببارد. من برف را دوست دارم.” تقریباً در هر شرایطی میتوانید خوبیها را پیدا کنید. شاید شما از رفت و آمد 2 ساعته خود متنفر باشید، اما عاشق زمان تنهایی هستید که میتوانید به کتاب صوتی مورد علاقه خود گوش دهید.
تغییر روال همیشگی

چیز جدیدی امتحان کنید و عادتهای قدیمی خود را ترک کنید. لازم نیست چیز عظیمی باشد مثلا میتوانید به جای تخم مرغ و نان تست برای صبحانه نان بِیگِل پنیر خامهای بخورید. به جای استفاده از مترو با دوچرخه به محل کار خود بروید. بیرون آمدن از روال همیشگی واقعاً میتواند ذهن شما را باز کند و به شما در شروع عادتهای جدید کمک کند.
روالها روش خوبی برای ایجاد نظم و ثبات در زندگی شما هستند و مشکلی در آنها وجود ندارد. اما اگر میخواهید ذهنیت بازتری داشته باشید، هر چند وقت یک بار تغییر این روال به شما نشان میدهد که برای زندگی کردن بیش از یک راه وجود دارد. تصور کنید که شما قصد داشتید تمام آخر هفته را در خانه بمانید و سریال “نظم و قانون” را ببینید. دوست شما در آخرین لحظه شما را به خانه ساحلی خود دعوت میکند. اگر میخواهید زندگی خود را به سمت بهتر تغییر دهید و در را به روی تجربههای جدید باز کنید، بهتر است این دعوت را بپذیرید.
مطالب مرتبط: چگونه تمرکز ذهنی خود را افزایش دهیم؟
مطالعه بیشتر

موارد مختلفی را برای خواندن انتخاب کنید. شما باید به طور گسترده مطالعه کنید: کتابهای غیر داستانی، داستانهای ادبی، مجلات، روزنامهها، وبلاگها، یا موارد دیگر. کتابی درباره کشوری که هرگز ندیدهاید یا کتابی در مورد جنبش سیاسیای که اطلاعات زیادی در مورد آن ندارید بخوانید. هرچه بیشتر بدانید، قدرت بیشتری برای تصمیمگیریها عاقلانه و ذهن بازتر خواهید داشت. یک حساب Goodreads راه اندازی کنید و سعی کنید حداقل 3 کتاب در ماه بخوانید. ببینید دیگران چه میخوانند و از آنها الهام بگیرید. ساعتها در یک کتابفروشی یا کتابخانه در بین قفسهها بگذرانید تا زمانی که کتابی پیدا کنید که شما را جذب کند. با جستجوی آنلاین یا در محل زندگی خود به یک انجمن کتاب بپیوندید. این امر شما را در برابر طیف گستردهای از ادبیات و در معرض نظرات جدید قرار میدهد.
تا حد امکان سفر کنید

ذهن خود را به روی تجربهها و فرهنگهای جدید باز کنید. اگرچه بودجه محدودی برای بسیاری از افراد وجود دارد، شما باید وقتی پول داشتید عادت کنید به سفر بروید. اگر فقط اندکی پول برای پسانداز دارید، فقط کافی است به جایی سرگرمکننده که چند ساعت از محل زندگیتان فاصله دارد بروید و سعی کنید چیز جدیدی یاد بگیرید. اگر پول بیشتری دارید، از ویرانههای مایاها در مکزیک دیدن کنید، انبوه موزههای پاریس را بررسی کنید یا یک آخر هفته را در مونترال بگذرانید. اگر توانایی سفر ندارید، شبکه سفر را تماشا کنید. اگرچه به اندازه واقعیت هیجانانگیز نخواهد بود، اما به شما دید بیشتری در مورد نحوه زندگی مردم در کشورهای دیگر میدهد.
خارج شدن از منطقه امن
چیزی را که از آن میترسید انتخاب کنید و آن را امتحان کنید. شاید شما از ارتفاع بترسید. به پشت بام یک ساختمان (اگر اجازه داده شده است) بروید. از رفتن به رستورانهای شلوغ و پر سر و صدا متنفرید؟ یک قرار شام بگذارید و ببینید چطور پیش میرود. از ملاقات با افراد جدید میترسید؟ به singles’ mixer یا یک meet-and-greet در شهر خود بروید یا اجازه دهید دوستانتان شما را به مهمانی ببرند. عادت کنید که این کار را تا جایی که میتوانید انجام دهید و آرام آرام احساس میکنید ذهنتان بازتر میشود. 5 مورد را بنویسید که واقعاً شما را ناراحت میکند. راهی برای انجام هرچه بیشتر آن پیدا کنید. این به زمان و شجاعت نیاز دارد، اما کم کم احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
قضاوت نکردن بدون شناخت کافی
پیش داوری کسی میتواند رابطه را قبل از شروع آن تمام کند. اگر میخواهید ذهن باز داشته باشید، سعی کنید عقیده خود را خنثی نگه دارید تا در واقع با شخصی گپ بزنید و بیشتر با او آشنا شوید. حتی اگر از دوستان خود در مورد آنها شنیده باشید، در واقع چیز زیادی درباره آنها نمیدانید تا اینکه خودتان با آنها صحبت کنید. دفعه بعد که با شخص جدیدی آشنا شدید، سعی کنید قبل از اینکه هر نوع نظری را ایجاد کنید، بفهمید که آنها از کجا آمدهاند.
اگر آنها با صدای بلند صحبت میکنند، شاید آنها عادت کردهاند که آنها را نادیده بگیرند یا به آنها توجه نکنند. اگر سرد باشند، ممکن است فقط مضطرب یا خجالتی باشند. وقتی با دوست یکی از دوستانتان ملاقات میکنید، سعی کنید آن را اینگونه ببینید: اگر دوست شما از این شخص خوشش میآید، پس باید چیز خوبی در مورد او باشد. سعی کنید آن را پیدا کنید.
مطالب مرتبط: چگونه مانند یک نابغه فکر کنیم؟
سوالات زیاد پرسیدن از افراد
از هر کسی که ملاقات میکنید چیز جدیدی بیاموزید. میتوانید این کار را با یک دوست قدیمی یا شخصی که قبلاً هرگز ملاقات نکردهاید انجام دهید. از آنها بپرسید که چگونه روزهای خود را میگذرانند، آیا اخیراً چیز خوبی خواندهاند یا آخرین تعطیلات آنها چگونه بوده است. هرچه بیشتر به زندگی دیگران علاقهمند باشید، از آنها بیشتر خواهید آموخت. اگر آن شخص را به خوبی میشناسید، از او در مورد چگونگی کودکی او بپرسید. ممکن است جزئیات واقعا جالبی را بشنوید و چیز جدیدی یاد بگیرید. به عنوان مثال، میتوانید بپرسید، “والدینت چه کار میکنند؟” “زندگی در شهر چگونه است؟” “برای تفریح چیکار میکنی؟” “آیا دوست داشتی اینجا زندگی کنی؟” اینکار برای داشتن ذهن باز به شما کمک میکند.
دوست شدن با افراد از اقشار مختلف
برای داشتن ذهن باز ، افق دوستی خود را گسترش دهید تا دیدگاههای مختلفی بدست آورید. خوب است که دوستان صمیمی خود را که 10 سال است میشناسید حفظ کنید، اما باید سعی کنید دوستان جدید هم پیدا کنید. از محل کار، کلاس سفال، محله مورد علاقه خود یا از کلاسهای مختلف در مدرسه نیز دوست پیدا کنید. اگرچه نباید دوستانتان را براساس تفاوت آنها انتخاب کنید، اما سعی کنید با افرادی که مشاغل، علایق و زمینههای مختلفی دارند وقت بگذرانید.
نکات
سعی کنید به جای بحث در مورد عقاید خود، به دیگران در مورد ایدههای خود بیاموزید.
دیدگاهتان را بنویسید