صحبت کردن

چگونه در یک مکالمه خوش‌صحبت‌تر باشیم؟

برخی از مردم مانند سوپراستارهای مکالمه به نظر می‌رسند و می‌توانند داستان‌ها و جوک‌ها را طوری تعریف کنند که به نظر می‌رسد دست گرفتن مکالمات برای آنها بسیار آسان است. اما اگر از دسته افراد ساکت یا درون گرا هستید، به نظر می‌رسد به سختی بتوانید جرات صحبت کردن را به دست آورید. اما مطمئن باشید که می‌توانید یاد بگیرید که نه تنها بیشتر صحبت کنید، بلکه محتوای بیشتری را در صحبت‌های خود جا دهید و خود را به یک گفتگوگر بهتر تبدیل کنید. می‌توانید یاد بگیرید که مکالمات را شروع کنید و آنها را ادامه دهید، چه مکالمات فردی باشد، چه در یک گروه یا در محیط‌های عمومی‌تر مانند مدرسه. با ادامه این مطلب از زرد نیوز همراه باشید.

بخش اول- شروع مکالمات

شروع مکالمات

روش شماره یک

با چیزی مکالمه را شروع کنید که می‌دانید هر دو می‌توانید در مورد آن صحبت کنید. بزرگترین چیزی که ما را از شروع گفتگو باز می‌دارد، ترس از این است که به کسی نزدیک شویم، دهان خود را به قصد شروع صحبت باز کنیم و بعد ناگهان احساس کنیم که مطلقاً چیزی برای گفتن نداریم. خوشبختانه، چند راه آسان وجود دارد که همیشه می‌توانید مطمئن باشید چیزی را انتخاب می‌کنید که هر دو بتوانید راحت درباره آن صحبت کنید.

وضعیت را ارزیابی کنید. اگر با کسی در کلاس هستید، همیشه می توانید با صحبت در مورد کلاس شروع کنید. اگر در یک مهمانی هستید، در مورد مهمانی صحبت کنید. نیازی به شروع با جملات پیچیده نیست: “نظر شما در مورد این محله چیست؟” هم می‌تواند راه خوبی برای شروع مکالمه باشد.

هرگز سعی نکنید به یک غریبه نزدیک شوید و گفتگو را با یک شوخی نه چندان بامزه شروع کنید. در حالی که لزوماً نمی‌توان آن را “بی‌ادبانه” تلقی کرد، اما مطمئن باشید این که از کسی بپرسید وزن یک خرس قطبی چقدر است به شما فرصتی برای گفتگو نمی‌دهد، بلکه فقط شما را با یک بن‌بست قطعی مواجه خواهد کرد

روش شماره دو

استفاده از FORM را همیشه به خاطر داشته باشید. FORM مخففی از کلمات کلیدی است که معمولاً در برخی از دوره‌‌های آموزش‌ مکالمه استفاده می‌شود، و به شما کمک می‌کند موضوعاتی را که همیشه برای شروع مکالمات خوب هستند را به خاطر بسپارید، خواه شخص را به خوبی می‌شناسید یا خواه برای اولین بار با کسی ملاقات می‌کنید. این یک قانون ساده اما خوب برای انتخاب مکالمه است: خانواده، شغل، تفریح، و انگیزه. (Family, Occupation, Recreation, Motivation)

خانواده

“این روزها مامانت چیکار می‌کنه؟” یا “حال والدینت چطوره؟”
“چند برادر و خواهر داری؟” یا “آیا همه با هم کنار میاید؟”
“بهترین/بدترین تعطیلات خانوادگی شما چه بوده است؟”

شغل

“چه کار میکنی؟” یا “چطور از شغل جدید خودت لذت می‌بری؟”
“سخت‌ترین کاری که مجبوری در محیط کار انجام بدی چیه؟” یا “جالب‌ترین کاری که این هفته در آنجا انجام دادی چه بود؟”
“افرادی که با آنها کار می‌کنی چه‌جور افرادی هستند؟”

تفریح

“برای تفریح ​​چیکار میکنی؟” یا “اینجا برای تفریح ​​چه کاری باید انجام داد؟”
“چند وقت است که این کار را انجام می‌دهی؟”
“آیا گروه معینی از افراد دارید که با آنها این کار را انجام می‌دهید؟”

انگیزه

“بعد از مدرسه می‌خوای چه کار کنی؟” یا “آیا فکر می‌کنی برای مدت طولانی در آن شغل خواهی بود؟ شغل رویاییت چیه؟”
“طی مسیر می‌خوای چه کارهایی انجام بدی؟”

روش شماره سه

سؤالاتی بپرسید که به طرف مقابل این امکان را می‌دهد تا مکالمه را به راحتی ادامه دهد. مکالمات را با دادن فرصت صحبت به مردم و پاسخ دادن آنها شروع کنید. این چیزی است که شما را خوش‌صحبت می‌کند، نه توانایی صحبت کردن درباره خودتان. این دسته سؤالات به افراد دیگر این فرصت را می‌دهد که صحبت خود را ادامه دهند و پاسخ‌های مفصل‌تری بدهند که به ادامه‌دار شدن مکالمه شما کمک می‌کند.

می‌توان از این سوالات برای پیگیری پاسخ‌های کوتاه استفاده کرد. اگر کسی از صحبت کردن خودداری کند و در پاسخ به “چه خبر” شما بگوید: ” حدس می‌زنم حالم خوب است” به او بگویید: “امروز چه کردی؟” و آن را با “چطور پیش رفت؟” دنبال کنید. آنها را به صحبت بیاورید.

این سوالات معمولا پاسخ‌های مفصلی دارند. شما نمی‌توانید به یک سوال باز با بله یا خیر پاسخ دهید. سوالات بسته مانند “اسم شما چیست؟” یا “آیا زیاد اینجا می آیی؟” را نپرسید. این سوالات چیزی به شما نمی‌دهد که در مورد آن صحبت کنید.

روش شماره چهار

مکالمات قبلی که با شخص داشتید را به خاطر بیاورید. گاهی اوقات، صحبت کردن با افرادی که کمی آنها را می‌شناسید، در مقایسه با غریبه‌ها، سخت‌تر است. اگر سابقه خانوادگی و داستان اصلی زندگی شخصی را از قبل می‌دانید، خوب است سعی کنید مکالمات قبلی را به خاطر بیاورید تا به دنبال سؤالات بعدی بگردید تا بفهمید که او چه کار کرده است:
“امروز چه کار کردی” یا “از وقتی تو را دیدم چه کار کردی؟”
“آن پروژه در مدرسه چطور بود؟ آیا آن را خوب به پایان رساندی؟”
“آن عکس‌های تعطیلات در فیس بوک عالی به نظر می‌رسید. سفر چطور بود؟”

روش شماره پنج

مهارت‌های خوب گوش دادن و همچنین خوب صحبت کردن را تمرین کنید. مکالمه خوب چیزی بیشتر از تکان دادن فک‌هاست. اگر می‌خواهید خوش‌صحبت‌تر باشید، مهم است که خوب گوش دادن را تمرین کنید و فقط منتظر نمانید تا نوبت صحبت کردن شما برسد.
با فرد تماس چشمی برقرار کنید و از زبان بدن باز و گیرا استفاده کنید. وقتی موافقت کردید سرتان را تکان دهید و روی مکالمه تمرکز کنید. مواردی مانند “اوه، وای. پس چه شد؟” یا “چطور شد؟” را حتما استفاده کنید تا نشان دهید که صحبت‌های طرف مقابل برای شما اهمیت دارد.

واقعاً گوش کنید و به آنچه طرف مقابل می‌گوید پاسخ دهید.
هرگز اینقدر پرحرف نباشید که به سادگی مکالمات را یک‌طرفه کنید، یا با صحبت کردن مدام در مورد خودتان به آنچه آنها گفته‌اند پاسخ دهید. گوش کنید و به درستی جواب بدهید.

روش شماره شش

زبان بدن طرف مقابل را بخوانید تا بفهمید که باید صحبت‌های خود را ادامه دهید یا خیر. برخی از مردم واقعا نمی‌خواهند صحبت کنند و اگر شما آنها را مجبور کنید اوضاع را بهتر نخواهید کرد. به افرادی که زبان بدن بسته نشان می‌دهند و از ادامه مکالمه خودداری می‌کنند، بسیار توجه کنید. به جای آن، بر مکالمه با شخص دیگری تمرکز کنید.

زبان بدن بسته شامل مواردی مانند نگاه کردن به بالای سر و اطراف اتاق (گویی به دنبال راه خروجی است)، بازوهای بسته یا ضربدری شده و همچنین خم شدن شانه به سمت شما یا دور شدن از شما می‌شود.
زبان بدن باز شامل خم شدن به جلو، برقراری تماس چشمی و گوش دادن به صحبت‌های طرف مقابل است.

روش شماره هفت

لبخند بزنید. بسیاری از گفتگوها غیرکلامی هستند. مردم بسیار مایل هستند که افراد شاد، خوشرو و صمیمی را در گفتگوها درگیر کنند. اگر از زبان بدن باز و لبخند زدن استفاده کنید، می‌توانید کارهای زیادی برای تشویق دیگران در مکالمه انجام دهید و آنها را تشویق کنید که با شما هم‌صحبت شوند.
لازم نیست لبخمدهای مصنوعی بر لب داشته باشید، فقط باید اینطور به نظر برسد که از بودن در جایی که هستید خوشحالید، حتی اگر احساس ناراحتی کنید. اخم نکنید و چهره عبوس یا غمگینی به خود نگیرید. ابروهای خود را بالا بیاورید و چانه خود را با لبخند بالا نگه دارید.

بخش دوم- داشتن مکالمات دونفره

داشتن مکالمات دونفره

روش شماره یک

در مکالمه به دنبال بازکردن درهای جدید به موضوعات جدید باشید. مکالمه‌گران خوب این کار را آسان می‌کنند، اما حتی با افرادی که به سختی گفتگو می‌کنند، می‌توانید سعی کنید که درها و راه‌های دیگری را برای باز کردن موضوعات جدیدتر پیدا کنید، و به دنبال نوعی ارتباط شخصی باشید که بتواند چیزی را به شما بدهد که راحت‌تر در مورد آن صحبت کنید. این کار یک نوع هنر است، اما چند ترفند برای تقویت آن وجود دارد:

  • در مورد فعالیت طرف مقابل در یک حیطه خاص از او بپرسید. اگر شخصی به دویدن اشاره کرد، از او بپرسید که چه مدت این فعالیت را داشته است، آیا از آن لذت می‌برد یا نه، کجا می‌رود، و سایر سؤالات مرتبط.
  • نظر شخصی را در مورد یک موضوع خاص بپرسید. اگر کسی به کار در جای خاصی در دوران دبیرستان اشاره کرد، بپرسید که چگونه بود. نظر آنها را بخواهید.
  • همیشه پیگیر مکالمه باشید. هیچ مشکلی برای پیگیری پاسخ کوتاه یک نفر با “چرا؟” یا “چطور؟” وجود ندارد. لبخند بزنید تا به نظر نرسد که فضولی می‌کنید و نشان بدهید که در واقع فقط کنجکاو هستید.

روش شماره دو

از رفتن به عمق مکالمات نترسید. مردم دوست دارند در مورد خودشان صحبت کنند، بنابراین از خواستن نظرات آنها و کمی جستجو در ذهن آنها نترسید. در حالی که برخی از افرادی که بیشتر محتاط هستند ممکن است در صحبت کردن کوتاهی کنند، برخی دیگر از این که بتوانند نظر خود را با کسی که عموماً کنجکاو است به اشتراک بگذارند، لذت خواهند برد.
شما همیشه می‌توانید در صورت نیاز به مسیر خود ادامه دهید و بگویید: “ببخشید، قصد فضولی ندارم، من فقط کنجکاو هستم.”

روش شماره سه

 با صدای بلند فکر کنید. هنگامی که به پاسخ سوالاتی که از شما پرسیده شده است فکر می‌کنید، ساکت نمانید، می‌توانید فقط شروع کنید به تکرار سوالی که از شما پرسیده شده و اجازه دهید تا زمانی که پاسخ مناسب را پیدا می‌کنید رشته کلام در دستان خودتان باشد. اگر عموماً فردی خجالتی هستید، احتمالاً قبل از گفتن به آنچه می‌گویید فکر می‌کنید، و اغلب به همان شکل یا حتی بهتر آن را بیان می‌کنید. هرچه کمتر خودتان را سانسور کنید، بیشتر به خود اجازه صحبت کردن می‌دهید.

بسیاری از مردم نگران “احمق به نظر رسیدن” هستند یا نگرانند که حرف “درست” را به زبان نیاورند، اما این نگرانی معمولا منجر به الگوهای گفتاری غیرطبیعی و زمان‌بندی‌های نامناسب در مکالمات می‌شود. اگر می‌خواهید خوش‌صحبت‌تر باشید، پاسخ دادن را تمرین کنید، حتی اگر نسبت به آنچه می‌خواهید بگویید دید مثبتی ندارید.

روش شماره چهار

از تغییر موضوع نترسید. گاهی اوقات، مکالمه در رابطه با یک موضوع تمام می‌شود و از بین می‌رود، و سپس ممکن است اوضاع ناخوشایندی به سرعت حاکم شود. اگر در مورد یک موضوع خاص چیزی برای گفتن ندارید، از رفتن به سراغ موضوع دیگری نترسید، حتی اگر لزوماً موضوعات قبلی را دنبال نکند.

اگر نوشیدنی می‌خورید و در مورد فوتبال صحبت می‌کنید، و سپس بحث فوتبال تمام می‌شود، با دست به نوشیدنی اشاره کنید و چیزی مانند “چطور است؟” را به زبان بیاورید و در حالی که به موضوعات دیگر فکر می‌کنید، می‌توانید مدتی در رابطه با نوشیدنی صحبت کنید.

در مورد آنچه به آن علاقه دارید و موضوعاتی که در مورد آن چیزهای زیادی می‌دانید صحبت کنید. چیزهایی که شما در مورد آنها بسیار آگاه هستید برای دیگران جالب خواهد بود، حداقل برای افرادی که ارزش صحبت کردن را دارند.

روش شماره پنج

در جریان رویدادهای جاری باشید. اگر موضوعات مکالمه تمام شده است، خوب است که اطلاعات خوبی از رویدادهای جاری، موضوعات رایج و اتفاقات بزرگ داشته باشید، تا بتوانید در مورد چیزی صحبت کنید که احتمالاً طرف مقابل شما درباره آن شنیده است و می‌توانید زمینه‌های مشترک در این رابطه را پیدا کنید.
برای شرکت در گفتگو حتی لازم نیست در مورد موضوعات اطلاعات زیادی داشته باشید. چیزی شبیه این بگویید: “این جنجال جدید در سنا چیست؟ من واقعاً جزئیات بیشتری نشنیده‌ام. آیا شما چیزی در این رابطه می‌دانید؟”

بخش سوم- مشارکت در مکالمات گروهی

مشارکت در مکالمات گروهی

روش شماره یک

بلندتر صحبت کنید. اگر آنقدر که دوست دارید در مکالمات انفرادی پرحرف و خوش‌صحبت نیستید، صحبت کردن در گروه‌های بزرگ می‌تواند چالش بزرگ‌تری برای شما باشد. اما اگر می‌خواهید صدایتان شنیده شود، یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باید یاد بگیرید این است که با صدایی صحبت کنید که راحت‌تر شنیده شود.

بسیاری از افراد کم حرف نیز تا حدودی ساکت و درونگرا هستند. گروه‌های بزرگ‌تر معمولا برون‌گراها و افرادی که بلندتر صحبت می‌کنند را ترجیح می‌دهند. پس این به این معنی است که باید کمی صدای خود را با گروه هماهنگ کنید.

این مسئله را امتحان کنید: با بالا بردن صدای خود تا سطح صدای دیگران، مکالمه را در دست بگیرید، اما زمانی که دیدید افراد به شما گوش می‌دهند به صدای طبیعی خود برگردید تا مجبور نباشید خود را زیاد اذیت کنید. آنها را به خودتان جذب کنید و سعی کنید از شما دور نشوند.

روش شماره دو

منتظر ایجاد سکوت برای شروع صحبت نباشید. گاهی اوقات، مکالمات گروهی ممکن است شبیه بازی Frogger باشد: شما به خیابانی بزرگ نگاه می‌کنید، پر از ترافیک، و سعی می‌کنید دریچه‌ای را پیدا کنید که هرگز نمی‌آید. اما راز آن بازی این است که شما فقط باید وارد بازی شوید. این سکوت‌ها، زمانی که می‌آیند، هرگز واضح یا قابل انتظار نیستند، بنابراین مهم است که به جای اینکه قبل از صحبت کردن منتظر سکوت مطلق باشید، ریسک کنید و بلافاصله بعد از پایان حرف شخص، صحبت خود را شروع کنید.

سعی کنید حرف افراد را با صحبت کردن قطع نکنید، اما قبل از تمام شدن صحبت آنها از کلمات مقدماتی استفاده کنید، مانند گفتن “پس…” یا “یک دقیقه صبر کن…” یا حتی “من چیزی برای گفتن دارم” و سپس منتظر تمام شدن حرف‌های آنها باشید. بنابراین بدون این که کاملاً مستقیم با آنها صحبت کنید، زمین را گرفته‌اید.

روش شماره سه

با زبان بدن خود اعلام کنید که می‌خواهید صحبت کنید. اگر چیزی برای گفتن دارید، به گوینده نگاه کنید، به جلو خم شوید و از زبان بدن باز استفاده کنید که نشان می‌دهد درگیر مکالمه هستید و می‌خواهید چیزی بگویید. اگر به نظر برسد که می‌خواهید صحبت کنید حتی ممکن است به راحتی ادامه مکالمه را به دست شما بدهند.

گاهی اوقات، اگر احساس می‌کنید که مکالمات افراد دیگر بسیار طولانی هستند، ممکن است که ناامید شوید و از گفتگو جدا شوید. اما این کار فقط صحبت کردن را دشوارتر می‌کند و دیگران را از درک این که ممکن است بخواهید صحبت کنید باز می‌دارد.

روش شماره چهار

جایگزین ارائه دهید. در یک مکالمه گروهی، اگر همه فقط یک چیز را می‌گویند، مکالمه می‌تواند به سرعت خسته‌کننده شود، بنابراین خوب است که در مواقعی، اگر مکالمه به آن نیاز دارد، نقش مخالف را بازی کنید. اگر متوجه شدید که با نظر گروه مخالف هستید، سعی کنید به آرامی مخالفت خود را بیان کنید.
اطمینان حاصل کنید که هجمه‌ احتمالی به اختلاف نظر را با عبارت «فکر می‌کنم کمی متفاوت می‌بینم، اما…» یا «نکته خوبی است، اما مطمئن نیستم موافقم» کاهش می‌دهید.
شما مجبور نیستید ایده‌ها یا نظراتی را که متعلق به شما نیستند، فقط برای گفتن چیزی بپذیرید، به خصوص اگر نتوانید از آن حمایت کنید. با این حال، اگر مخالف هستید، آن را بیان کنید. گفتگوگرها مطمئنا این طور نیستند که مخالفان را مجازات کنند.

روش شماره پنج

در صورت لزوم یک گفتگوی جانبی را شروع کنید. برخی از افراد برای معاشرت در گروه‌های بزرگ‌تر دچار چالش می‌شوند و در محیط‌های فردی شکوفا می‌شوند. هیچ مشکلی برای این افراد وجود ندارد. یک مطالعه شخصیتی اخیر نشان داد که بسیاری از افراد به یکی از دو گروه تقسیم می‌شوند، بر این اساس که آیا می‌توانستند در گروه‌های بزرگ‌تر بهتر مشارکت کنند یا در گفتگوهای فردی.
اگر می خواهید با کسی صحبت کنید، اما در مشارکت با یک گروه سه نفره یا چند نفره مشکل دارید، آن شخص را کنار بیاورید و با او صحبت کنید. سپس، با افراد دیگر در گروه یک به یک صحبت کنید تا در منطقه امن خود قرار داشته باشید. اگر برای همه وقت بگذارید، غیرمودبانه به نظر نخواهد رسید.

بخش چهارم- صحبت کردن در مدرسه

صحبت کردن در مدرسه

روش شماره یک

برای به اشتراک‌گذاری یک دیدگاه برنامه‌ریزی کنید. صحبت کردن در کلاس یک بازی کاملاً متفاوت است، و آنچه ممکن است در طول مکالمات غیررسمی ناخوشایند یا غیرعادی به نظر برسد، گاهی اوقات در این محیط کاملاً مناسب است و حتی در محیط کلاس مورد انتظار نیز هست. بهترین مثال در این مورد بحث‌های گروهی است، زمانی که نوشتن نظرات دیگران کاملاً طبیعی است، و شما حتی می‌توانید موضوعاتی را از قبل برنامه‌ریزی کنید که ممکن است بخواهید آنها را با کلاس به اشتراک بگذارید.

به طور کلی، یادآوری نکاتی که ممکن است در حین خواندن در کلاس انگلیسی به آنها فکر کرده باشید، یا سوالاتی که در مورد تکالیف در حین ریاضی داشتید، ممکن است سخت باشد، بنابراین این موارد را بنویسید و دفعه بعد که در کلاس هستید آنها را مطرح کنید.

روش شماره دو

یک سوال بپرسید. بهترین راه برای مشارکت در کلاس، پرسیدن سوال است. هر زمان که چیزی را متوجه نشدید، یا احساس کردید در مورد موضوع یا موضوعی ابهام دارید، دست خود را بالا ببرید و سوالی بپرسید. این یک قانون ساده است که هر زمانی که یک دانش آموز به آن عمل نمی‌کند، احتمالاً پنج دانش آموز دیگر هم جرات بالا بردن دست خود را پیدا نمی‌کنند. شجاع باشید و به دیگران هم جرات بدهید.

فقط سوالاتی بپرسید که به نفع گروه یا برای گروه مناسب باشد. مثلا درست نیست دست خود را بلند کنید و بپرسید “چرا من در این مورد B گرفتم؟”

روش شماره سه

با نظر دانش آموزان دیگر موافقت کنید. اگر در حال گفتگوی گروهی هستید و در تلاش برای گفتن چیزی هستید، معمولاً فرصت‌های خوبی وجود دارد که نظرات سایر دانش‌آموزان را با دقت بررسی کنید، که این باعث می‌شود به نظر برسد که در بحث مشارکت می‌کنید، حتی اگر واقعاً اینطور نباشد.
منتظر بمانید تا کسی چیزی بگوید که به نظر خوب می‌رسد، سپس با عبارت «موافقم» صحبت را شروع کنید و آن را با کلمات خودتان ادامه دهید.

روش شماره چهار

نقل قول را فراموش نکنید. عادت کنید روی چیزهایی که قبلاً گفته شده است کار کنید و آن را به شیوه خودتان بیان کنید، و در حین این کار، حرف‌های خودتان را هم به آن اضافه کنید. این یک راه عالی برای مشارکت در کلاس بدون داشتن چیزی برای گفتن است! البته بهتر است صحبت‌های شما طوری باشد که ارزش وقتی که از معلم و سایر دانش‌آموزان گرفته می‌شود را داشته باشد.

شماره پنج- حداقل یک بار مشارکت در هر دوره کلاس را در هدف خود داشته باشید. به طور کلی، لازم نیست شما پرحرف‌ترین فرد در کلاس خود باشید، فقط آنقدر صحبت کنید و در دیالوگ‌ها خود را مشارکت دهید که حضور شما مشخص شود. سعی کنید در بیشتر مواقع، یعنی حداقل یک بار در هر جلسه کلاس این رفتار را داشته باشید. اگر بقیه کلاس ساکت باشند، با این حرکت می‌توانید از این که بعدا و در شرایط سخت‌تر توسط معلم مخاطب قرار داده شوید، به طور موثر جلوگیری کنید. برای مشارکت در حداقل یک نقطه برنامه‌ریزی کنید، به آن عمل کنید، و سپس بنشینید و به صحبت‌های بقیه افراد گوش کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *