وقتی رابطه افراد با عشقشان تمام میشود، احساس ناراحتی زیادی می کنند. گاهی به حالت عزاداری و سوگواری میرسند. در چنین زمانهایی از خود میپرسند که من چرا دارم برای یک رابطه که تمام شدهاست، سوگواری میکنم؟ و از طرفی ممکن است احساس نداشتن عزت نفس کنند. در حالی که اینطور نیست. شما نباید سوگواری برای رابطه تمام شده را بد بدانید. ما در ادامه این مطلب برای شما توضیح خواهیم داد که چرا سوگواری برای رابطه تمام شده می تواند به شما در ادامه راه کمک کند.
سوگواری برای چیزهای دوست داشتنی از دست رفته از همان نوزادی برای انسان پیش می آید. آن زمان برای گرفتن پستانک و شیشه شیر و خداحافظی با آنها عزاداری می کردید و ساعتها گریه میکردید و حالا برای آدمی که دوستش داشتید اما به هر حال و به هر دلیلی از دستش دادید.
همه افراد در مراحلی از زندگی این سوگواری را تحمل میکنند.
به خارج شدن از رابطه به عنوان یک چیز بیاهمیت نگاه نکنید. وقتی شما شخص یا رابطهای که دوست دارید را از دست می دهد، بدنتان با سختی روبرو می شود و به سختی روند سوگواری را آغاز می کند. شاید برایتان غیرمنطقی به نظر برسد که برای یک رابطه که چیز ملموسی نبوده است (قابل لمس نبوده است)، به این میزان بدنتان غم و اندوه را تجربه کند. اما به هر حال اتفاقی است که می افتد و بدنتان به این شکل به تمام شدن رابطه ای که برایتان مهم بوده است، واکنش نشان می دهد.
سوگواری برای یک رابطه تمام شده، بدین شکل است که اگر یک روز این سوگواری تمام شد متوجه می شوید که برای داشتن یک رابطه جدید آماده هستید.
بیشتر بخوانید: غلبه بر مشکلات پس از جدایی
غم و اندوه بخشی طبیعی از دست دادن چیزی است!
وقتی اسم سوگواری، عزاداری، غم و اندوه و … می آید، خیلی از افراد ذهنشان به سمت بدترین اتفاق ممکن می رود. مثلا مرگ یک عزیز. اما این احساس است که ما را تبدیل به انسان می کند، و طبیعی است که برای هر سناریویی ما احساس بروز دهیم. گاهی احساس شادی گاهی غم. گاهی احساس غم کم گاهی احساس غم و اندوه شدید.
بنابراین قانونی وجود ندارد و به خودتان سخت نگیرید. حتما نباید اتفاقی عظیم بیفتد که شما به حالت سوگواری برسید. سوگواری و عزاداری نوعی احساس هستند که برای رخ دادنشان هیچ قانون و استثنائی وجود ندارد. فقط یک قانون و آن هم اینکه برای هر چیزی که از دست بدهید ممکن است رخ دهد.
بنابراین، وقتی از یک رابطه خارج میشوید، چه به این دلیل که آن را قطع کردهاید یا شریک زندگیتان آن را به پایان برساند، بدن شما میخواهد دورهای غمگین را پشت سر بگذارد.
حتی این سوگواری برای اتمام رابطه حتی به این ربطی ندارد که شما رابطه را به پایان رساندهاید و یا طرف مقابلتان. به هر حال ممکن است بدلیل از دست دادن آن رابطه ای که برایتان اهمیت داشته است، حالت غم و اندوه شدید به شما دست دهد.
در این حالت، چه کاری باید انجام داد؟
هیچ کار خاصی لازم نیست. فقط به خودتان اجازه دهید که هر چقدر می خواهید عزاداری کنید. اجازه دهید بدنتان از طریق گریه و اشک خودش را پاکسازی کند تا بتواند راه را ادامه دهد.
اما بهتر است روش درست سوگواری را هم بدانید.
بیشتر بخوانید: 8 مرحله جدایی در مردان
چگونه برای رابطه تمام شده سوگواری کنیم؟
هر کسی غمش را بصورت متفاوتی نشان می دهد. قرار نیست همه مثل هم باشند. اما برخی مراحل و کارها مشترک است و بصورت تکراری می بینیم. این فرایند را در 5 مرحله در ادامه توضیح دادهایم.
اگر برایتان سوال است که این 5 مرحله را چه کسی مشخص کرده است، باید بگوییم که در سال 1969، الیزابت کوبلر راس “پنج مرحله غم و اندوه” را پیشنهاد کرد که در ادامه معرفی می کنیم.
- انکار
- خشم
- چانه زنی
- افسردگی
- پذیرش
مدل دو فرآیندی غم و اندوه
ممکن است شما به راحتی این مسیر پنجگانه را بگذرانید و قسمت های مختلف را به هم متصل کنید. اما برای همه به این شکل نیست. این کاملا طبیعی است که در زمان گذراندن دوره سوگواری برای رابطه تمام شده از برخی مراحل به راحتی رد شوید و در برخی مراحل درجا بزنید. به همین دلیل است که هنگام سوگواری یک رابطه، بهتر است به ماهیت مدل دو فرآیندی غم و اندوه متصل شوید.
منظور از مدل دو فرآیندی غم و اندوه چیست؟
دو نفر به نامهای مارگارت استوب و هنک شوت در سال 1995 برای اولین بار این مدل را ارائه دادند.
در این مدل، افراد بین «پاسخهای زیانمحور» و «پاسخهای ترمیممحور» به عقب و جلو میروند. منظور از پاسخ های زیان محور، ری اکشن های افراد به از دست دادن است. از سوی دیگر پاسخ های ترمیم محور منظور ری اکشن های افراد به ترمیم این زخم است.
ری اکشن های افراد در برابر از دست دادن (پاسخ های زیان محور)، می توانند احساساتی بسیار عمیق و بعضا پیچیده باشند. گریه های زیاد، فریادهای بلند، خواب بیش از حد، بیعلاقگی به هر کاری و … برخی از این پاسخ های بدن در برابر غم از دست دادن هستند.
اما از سوی دیگر شما برخی پاسخ های ترمیم محور نیز در این اوقات دارید. برای مثال انجام فعالیتهای ورزشی، رفت و آمد با دوستها و … .
بخش مهم این مدل غم و اندوه این است که افراد در این مدل به سرعت بین هر دو مرحله نوسان می کنند.
شاید برای شما فقط چند دقیقه یا چند ساعت زمان لازم باشد که از فازی به فاز دیگر بروید و شاید گاهی مدت ها در یکی از فازها باقی بمانید.
همانند یک ترن هوایی است. هی بالا هی پایین، دوباره بالا دوباره پایین، سپس یک مدت خیلی زیاد بالا بالا بالا، سپس پایین دوباره بالا بعد پایین پایین پایین و … .
این غیرعادی نیست، عجیب نیست. اتفاقا طبیعی است و راهی عالی برای پاکسازی کامل احساسات ناشی از فقدان می باشد.
بیشتر بخوانید: 6 مرحله جدایی در زنان
روشهای عملی عزاداری برای رابطه از دست رفته
در رابطه با فرآیند سوگواری برای رابطه تمام شده، چیزی که مهم است این است که بدانید قرار است زمانی که این فرآیند تمام می شود، حال شما نسبت به زمان وارد شدن به آن بهتر شده باشد. شما پس از اتمام این دوره آماده هستید که دوره جدیدی را در زندگی خود آغاز نمایید. ممکن است این دوره جدید، شروع یک رابطه جدید باشد یا یک مدت تنهایی آرامش بخش و … .
آنچه حس می کنید را در یک دفتر بنویسید!
یکی از روشهای عملی عزاداری برای اتمام رابطه این است که به خودتان اجازه دهید هر چه در وجودتان شکل می گیرد را احساس کنید.
گاهی ممکن است احساستان آنقدر بی ثبات و عجیب به نظر برسد که اصلا نتوانید آن را در آن لحظه درک کنید. در این لحظات لازم نیست خیلی خودتان را درگیر فهمیدن و درک احساسات کنید. بلکه خیلی خوب است که سعی کنید این احساسات را مستندسازی کنید.
یک دفتر داشته باشید و در آن هر چیزی که حس می کنید را دقیقا یادداشت کنید.
زمانی که این احساسات را یادداشت می کنید، افکار مختلفی به ذهنتان می رسد که بهتر است همه آن ها را هم در کنار همین احساسات یادداشت کنید. به این می گویند مستندسازی درست و واقعی.
این مستندسازی از این حیث مفید است که شما دیگر سعی نمی کنید احساساتتان را به سمت پایین فشار دهید. بلکه به آن ها اجازه می دهید واقعا بروز کنند و واقعا فضایی را در درون شما به تصاحب خود در آورند. زیرا چیزی را که شما نمی گذارید جای واقعی اش را درونتان پیدا کند، چطور می توانید رها کنید؟
اندوه خود را در طبیعت رها کنید!
طبیعت در دوران سوگواری برای رابطه فوق العاده ترمیم کننده است. حتما به خوبی می دانید و به دفعات شنیدهاید که میزان شادی ما به معنای واقعی کلمه به دریافت نور کافی خورشید بستگی دارد. بنابراین می توانید از فضای باز و طبیعت به نفع خودتان استفاده کنید.
یک مکان خوب در طبیعت در نظر بگیرید. بهتر است این مکان، یک مکان خاکی یا چمنی باشد تا به معنای واقعی در خود طبیعت قرار بگیرید.
گاهی اوقات از خانه خارج شوید، به این مکان بروید، در راحت ترین حالت ممکن بنشینید. نفس هایی عمیق بکشید تا تنفستان تازه شوید. هر حسی که تاکنون در وجودتان داشته اید را صدا بزنید. احتمالا گاهی دچار ناامیدی شدهاید، گاهی ترسیدهاید یا حتی پیشمان شدهاید. این احساس را فرا بخوانید و نفستان را به شدت بیرون بدهید. فرض کنید با هر نفسی که به بیرون پرت می کنید، همان حس را هم بر روی زمین می ریزید.
شاید در دفعه اول یا دوم و سوم حس نکنید که اتفاق خاصی افتادهاست، اما چند بار که این کار را تکرار کنید، احساس خواهید کرد که مقداری از سنگینی روی دوش خود را خالی کردهاید.
دورهای را برای سوگواری اختصاص دهید!
شاید عاقلانه به نظر نرسد، اما یک راه عملی سوگواری کردن برای رابطه از دست رفتهتان این است که عمداً یک دوره را برای سوگواری کنار بگذارید.
گاهی اوقات ما زمانی که از یک رابطه جدا می شویم، می دانیم که خیلی ناراحتیم و می دانیم که احساس واقعی مان چیست. اما خودمان را غرق در زندگی و کارهای مختلف میکنیم و به بدنمان اجازه نمی دهیم عزاداری کند. هر بار این گریه و زاری را به زمان دیگری موکول می کنیم. زمانی که ممکن است هرگز از راه نرسد. بنابراین باید یک دوره را مختص سوگواری در نظر بگیرید. در این دوره، هر حسی که دارید را احساس کنید و سپس آن را رها کنید.
در طول این دوره ای که به غم و اندوه و گریه و … اختصاص دادهاید، به هیچ عنوان وارد هیچ رابطه جدیدی نشوید. شاید حس کنید اگر یک رابطه را شروع کنید، احتمالا غم رابطه قبلی از بین می رود، اما اینطور نیست. آن غم فقط در شما پنهان می شود و زمانی دیگر که اصلا زمانش نیست سر باز می کند. از سوی دیگر شما نمی توانید یک رابطه قدیمی را در حالی که در حال شروع یک رابطه جدید هستید پردازش کنید.
اشتباهات روابط گذشته خود را بررسی کنید!
شما باید بدانید که این غم و اندوه به چه دلیلی در شما رخ داده است. افراد به دلایل مختلفی بخاطر تمام شدن یک رابطه ناراحت می شوند و غم و اندوه شدید را تجربه می کنند.
برای مثال برخی افراد بر روی آینده آن رابطه حساب کرده اند و زمانی که می بینند در برابرشان هیچ آینده ای نیست، عزداری می کنند.
از سوی دیگر برخی افراد از اینکه زمان خود را پای فردی بی لیاقت هدر داده اند ناراحت و غمگین هستند.
برخی افراد احساس گناه می کنند از اینکه رابطه را تمام کرده اند.
برخی از اینکه برخی کارهای اشتباه را کرده اند و رابطه را به این سرانجام رساندهاند، پشیمان هستند و دلایل بی شمار دیگر.
چیزی که باید در این مورد مورد توجه قرار دهید این است که شما نباید هر دلیلی که برای عزاداریتان دارید را قضاوت کنید. در عوض، دلایلی که غم و اندوه شما ریشه در آن دارد را فهرست کنید و به این فکر کنید که چگونه میتوانید در آینده آنها را تغییر دهید یا بهبود بخشید.
عزت نفس خود را بازسازی کنید!
وقتی از یک رابطه بیرون می آیید و از شخصی که برایتان مهم بوده است جدا می شوید، ممکن است دچار کمبود عزت نفس شوید. یعنی ممکن است دلایلی در پشت این جدایی وجود داشته باشد که باعث شود به عزت نفس شما لطمه وارد شود. بنابراین شما شروع به داشتن احساس بد در مورد خودتان خواهید کرد. اگر درباره خودتان حس بدی داشته باشید، آسیب بیشتری از تمام شدن رابطه به شما وارد خواهد شد.
بنابراین نباید از این مسئله چشم پوشی کنید و باید سعی کنید در روند کنار گذاشتن غم تمام شدن رابطه، عزت نفس خود را تقویت کنید.
یکی از بهترین روشها برای بازسازی عزت نفس، انجام کارهای قابل ارزیابی است. منظور از کارهای قابل ارزیابی، فعالیتهایی هستند که به نفع دیگران است و یک نوع کمک به دیگران می باشد. برای مثال به همسایه مسن خود کمک کنید، اسباب بازی های دوران بچگی تان را به یک بچه نیازمند هدیه دهید و …
این کارها در وهله اول باعث ایجاد رضایت بیرونی از شما می شود و در نهایت می تواند به رضایت درونی شما و تقویت عزت نفس تبدیل شود.
سوگواری برای رابطه تمام شده، قرار است شفابخش باشد!
عزاداری کردن قرار نیست حس و حال خوبی را در شما ایجاد کند. به همین دلیل احتمالا دوست نداشته باشید خیلی هم در آن به کاوش و جستجو بپردازید.
اما باید بدانید که این کار یکی از طبیعیترین فرآیندهایی است که بدن همه ما هر چند وقت یکبار طی میکند. این روند طی می شود تا از زندگی گذشتهای که قبلاً زندگی کردهاید، به زندگی جدیدی که در مقابل آن قرار دارید، بروید.
دیدگاهتان را بنویسید