وقتی کسی به شما آسیب میزند، میتواند احساس خوبی داشته باشد که در خشم و نفرتی که ممکن است پس از کار آن شخص شکل میگیرد، بمانید. با این حال، بخشیدن دیگران در واقع میتواند از نظر روحی و جسمی برای شما مفید باشد و به شما کمک کند تا به کارهایی که طرف مقابل انجام داده فکر نکنید. بخشیدن خود به خاطر آزار رساندن به شخص دیگری یکی دیگر از کارهای سخت است و حتی میتواند سختتر از بخشیدن یک دوست یا یکی از اعضای خانواده باشد. با کمی صبر و شفقت، میتوانید یاد بگیرید که خود یا دیگران را ببخشید و از احساس خشم، رنجش یا دلخوری رهایی پیدا کنید. با ادامه این مقاله و راهنمای کامل و کاربردی بخشش خود و دیگران همراه زردنیوز باشید.
درک بخشش

بخشش چیست
تمایل به عبور از بیعدالتی که آن را تجربه کردهاید. بخشیدن کسی تصمیم سختی است و آنی اتفاق نمیافتد. در حالی که میتوانید آگاهانه تصمیم بگیرید که کسی را ببخشید، ممکن است مدتی طول بکشد تا احساسات خود را پردازش کنید و در واقع با وضعیت خود کنار بیایید.
- برخلاف گفته رایج، لازم نیست “ببخشید و فراموش کنید”. در حالی که میتوانید کسی را ببخشید، ممکن است فراموش کردن کاری که او با شما انجام داده است سختتر باشد، به خصوص اگر واقعاً به شما صدمه زده است.
بخشش چه چیزی نیست
توجیه رفتار طرف مقابل. اگر مجبورید کسی را ببخشید، احتمالاً از چیزی که او گفته یا انجام داده است واقعاً صدمه دیدهاید. فقط به این دلیل که کسی را میبخشید به این معنی نیست که میگویید اعمال او خوب یا قابل توجیه بوده است، و مهم است که این نکته را هنگام بخشش بیان کنید.
- اگر آن شخص واقعاً پشیمان باشد، رفتار خود را تغییر میدهد تا در آینده به شما آسیب نرساند.
در نظر بگیرید که چرا میخواهید این شخص را ببخشید
بخشش تصمیمی است که باید به دقت و اندیشمندانه گرفته شود، به خصوص اگر کسی اشتباه جدی انجام داده باشد. برای درک بهتر موقعیت، زمانی را برای فکر کردن به احساسات و استدلال خود اختصاص دهید.
- شما میخواهید احساسات خود مانند خشم، سردرگمی یا آسیب را رفع کنید.
- شما برای رابطه خود با آنها ارزش قائل هستید و معتقدید که بخشیدن آنها ارزشش را دارد.
- آنها تمایل به تغییر رفتار خود را نشان دادهاند و شما میخواهید دوباره تلاش کنید.
از دادن شانس زیاد به کسی خودداری کنید
شما ممکن است انتخاب کنید که کسی را یک، دو یا سه بار ببخشید. اما اگر آنها به طور مکرر و آگاهانه به شما آسیب میزنند، یا اگر کار بسیار وحشتناکی انجام دادهاند، باید از خود محافظت کنید. اگر کسی نشان داده است که بارها و بارها با شما بدرفتاری خواهد کرد، یا اینکه مایل است به شما آسیب جدی وارد کند، پس باید از سلامت خود محافظت کنید.
- برای مثال، میتوانید یک پدر بدرفتار را ببخشید و ترجیح دهید دیگر با او صحبت نکنید، زیرا میدانید که او با شما بدرفتاری خواهد کرد.
- به عنوان مثال، اگر دوست دخترتان سر شما فریاد بزند و سپس عذرخواهی کند و بگوید که روی کنترل رفتار خود کار میکند، ممکن است تصمیم بگیرید که او را ببخشید و با او رابطه برقرار کنید. اگر دوست دخترتان سر شما فریاد میزند و توهین میکند، باید از خود محافظت کنید و از آن رابطه فرار کنید.
بخشیدن را چون میخواهید انتخاب کنید، نه به این دلیل که مجبورید
بخشش باید آزادانه انتخاب شود، نه با اکراه یا تحت فشار. بخشش انتخابی است که شما برای خودتان انجام میدهید، بنابراین اجازه ندهید نظرات دیگران در مورد کاری که «باید» انجام دهید، شما را مجبور به انجام کاری کند که به نظر عجولانه یا نادرست است.
- اگر حاضر نیستید کسی را ببخشید، مجبور نیستید این کار را انجام دهید. اگر کسی به شما فشار میآورد، بگویید “من هنوز آماده بخشیدن نیستم.”
- بخشش را مدیون کسی نیستی. اگر نمیخواهید آنها را ببخشید، این انتخاب شماست.
توصیه: برخی افراد متوجه میشوند که بخشش به آنها کمک میکند تا پیش بروند. اما برخی دیگر، به ویژه افرادی که مورد بدرفتاری و سوءاستفاده قرار گرفتهاند، ممکن است انتخاب کنند که بدون بخشش به زندگی خود ادامه دهند و بهبود یابند. این انتخاب هم هیچ اشکالی ندارد. این یک انتخاب شخصی است و هیچکس نباید به دیگران بگوید چه کاری انجام دهند. اگر کسی خواست مجبورتان کند، قاطعانه رفتار کنید و از او بخواهید که به شما فشار نیاورد.
برای پردازش احساسات خود وقت بگذارید
گاهی اوقات، کمی طول میکشد تا تمام احساسات خود را پردازش کنید و بفهمید چه کاری باید انجام دهید. اشکالی ندارد. به خودتان زمان و فضا برای پردازش بدهید. ابزارهای پردازش مفید عبارتند از:
- در یک دفتر خاطرات در مورد آن بنویسید.
- با یک مشاور یا شخص مورد اعتماد در مورد وضعیت صحبت کنید.
- احساسات خود را از طریق آثار هنری بیان کنید.
- مدتی را صرف تمرکز روی چیز دیگری کنید و بعداً دوباره به آن موضوع برگردید.
بخشیدن دیگران

به سلامت رابطه و اینکه چقدر برای آن ارزش قائل هستید فکر کنید
این امر به ویژه در صورتی مهم است که آسیب وارد شده بزرگ باشد. آیا این رابطه ارزش جنگیدن دارد؟ آیا معمولاً بیشتر خوب است تا بد؟ آیا معتقدید که هر دوی شما میتوانید با زمان و کار بر این موضوع غلبه کنید؟ کمی وقت بگذارید و به آن فکر کنید.
- اگر برای رابطه ارزش قائل هستید، از این احساسات برای کمک به خود برای متعهد شدن به شجاعت و رویارویی با مشکل استفاده کنید.
- اگر فکر میکنید که رابطه فعلیتان بیشتر شما را به پایین میکشاند، اشکالی ندارد که تصمیم به جدایی یا محدود کردن ارتباط بگیرید. شما میتوانید آنها را ببخشید در حالی که بهترین کار را برای خود انجام میدهید.
هشدار: اگر کسی شما را مورد آزار و اذیت قرار داد، معمولاً از نظر جسمی و احساسی ایمنتر است که از تماس مجدد با او خودداری کنید. درعوض، با یک روان درمانگر که در مسائل مربوط به بدرفتاری و سوءاستفاده جنسی تخصص دارد صحبت کنید تا راهی برای این مسئله پیدا کنید. اگر بخواهید هنوز هم میتوانید فرد مسبب این مسئله را ببخشید، اما امنیت شما باید در اولویت باشد.
راهی برای ارتباط مجدد با فردی که میخواهید با او رابطه داشته باشید پیدا کنید
با شلوغ شدن زندگی، در ارتباط ماندن با دوستان دشوار است. هنگامی که یک درگیری رخ میدهد تا افراد را از هم جدا کند، نجات آن ارتباط حتی سختتر میشود. اگر میخواهید کسی را ببخشید، اولین قدم را با تلاش برای برقراری ارتباط بردارید. این عمل به تنهایی به شما کمک میکند که احساس بهتر و مثبتتری داشته باشید.
- همیشه برداشتن اولین قدم دشوار است و گاهی اوقات لازم است به خودتان فشار بیاورید. به سادگی به خود بگویید: «برویم که انجامش بدهیم» و تلفن را بردارید و تماس بگیرید.
درخواست کنید که شنیده شوید
چه تصمیم داشته باشید که یک ملاقات حضوری با آن شخص ترتیب دهید، یا از طریق تلفن یا دستگاه الکترونیکی ارتباط برقرار کنید، هدف یکسان است: از او زمان بخواهید تا افکار و احساسات خود را در مورد تعارض بیان کنید.
- به طرف مقابل اطمینان دهید که شما پذیرای شنیدن صحبتهای او نیز هستید. این به فرد امکان میدهد تا در مورد بحث آتی احساس بازتری داشته باشد.
- اگر آن شخص از ملاقات با شما امتناع کرد، ناامید نشوید. کارهایی وجود دارد که میتوانید انجام دهید تا به سمت بخشش حرکت کنید، صرف نظر از اینکه آیا آن شخص موافقت میکند یا خیر. عمل بخشش در نهایت برای کمک به شما طراحی شده است. به عنوان مثال، به جای تماس مستقیم از نوشتن برای بیان احساسات و افکار خود در مورد آن شخص استفاده کنید. نوشتن در یک دفتر خاطرات به پردازش احساسات شما کمک میکند و موثر است.
در مورد موضوع صحبت کنید
برخی بحثها در زندگی سختتر از بقیه هستند. هنگامی که درگیری رخ داده است و احساسات منفی افزایش یافته است، شروع گفتگو دشوار است. هدف ایجاد یک گفتگو و هدایت آن به سمت یک راه حل مسالمتآمیز برای مدیریت آسیب و ناامیدی است که احساس میکنید.
- ابتدا از آن شخص برای اینکه پذیرفته و به ملاقات شما آمده است تشکر کنید.
- دوم، به او بگویید که هدف شما شنیدن حرفهای هر دو طرف و رسیدن به یک راه حل مسالمتآمیز است تا هر دو بتوانید فراموش کنید و ادامه دهید.
- سوم، ماجرا را از نقطه نظر خود بگویید. جملات “من” را برای توصیف افکار و احساسات خود بدون تهمت زدن بیان کنید.
- چهارم، از آن شخص بپرسید که آیا چیز دیگری وجود دارد که بتوانید قبل از اینکه صحبتها و نظرات خود را ارائه کند، برای او توضیح دهید.
- پنجم، از فرد سؤالاتی بپرسید که به شما اطلاعات لازم را برای درک مقصود، انگیزهها، افکار و احساسات او میدهد.
برای اشتباهات خود عذرخواهی کنید
اکثر اوقات هر تعارضی شامل سوءتفاهم یا تصور نادرست از کاری است که کسی انجام داده یا گفته است. کارهایی وجود دارد که باید انجام دهید تا تنش در موقعیت را کاهش دهید. به عهده گرفتن مسئولیت نقش خود اقدامی است که ارتباطات باز و صریح مورد نظر شما را تقویت میکند و برای رسیدن به یک راه حل ضروری است.
عذرخواهی طرف مقابل را بپذیرید
اگر در مورد وضعیت صحبت کردهاید و آن شخص از صمیم قلب عذرخواهی کرده است، آن را بپذیرید. حتی اگر مجبور به گفتن کلمات «من عذرخواهی شما را میپذیرم» هستید این کار را بکنید، این گام بزرگی برای ایجاد حس بخشش برای خودتان است. در اینجا چند نمونه از چیزهایی آورده شده است که میتوانید بگویید:
- «من عذر شما را میپذیرم و شما را میبخشم.»
- «من از شما به خاطر گفتن این حرفها تشکر میکنم. حالا دوستیم؟»
- «از اینکه عذرخواهی کردید متشکرم. نمیدانم هنوز حاضرم شما را ببخشم یا نه، اما روی آن کار خواهم کرد. لطفا کمی به من فرصت دهید.»
تمایل خود را برای پیش رفتن نشان دهید
اگر باید یا میخواهید با آن شخص رابطه داشته باشید، رفتارهای شما باید نشان دهد که شما جدی هستید. زمانی که روند بخشش را طی کنید، رابطه شما بهبود مییابد. این شامل عدم کینهتوزی و بیان مسائل گذشته است. این همچنین شامل تمایل شما به خندیدن و مهربان و خوشرو بودن در کنار آن فرد است. عبور از یک درگیری یک تسکین بزرگ است، بنابراین بگذارید انگیزه اعمال شما باشد.
- با گذشت زمان و پیشروی، ممکن است متوجه شوید که هنوز اجازه میدهید احساس خیانت بر نحوه رفتار شما با فرد تأثیر بگذارد. شاید در طول مشاجرات یا بحثهای جدی اتفاق بیفتد. ممکن است احساسات جریحهدار خود را پردازش نکرده باشید و هنوز کارهایی برای انجام دادن داشته باشید. این یک واکنش طبیعی است و میتوان آن را با صحبت کردن درباره احساسات خود با فرد درگیر یا شخص دیگری مدیریت کرد.
توجه کنید که آیا آنها رفتار خود را تغییر میدهند یا خیر
آیا به آنها فرصت تغییر دادهاید و به آنها اطلاع دادهاید که اعمالشان به شما آسیب میرساند؟ اگر چنین است، آیا آنها برای تغییر رفتار خود تلاش میکنند یا دوباره آن کار را انجام میدهند بدون اینکه اهمیتی بدهند که چه تأثیری بر شما دارد؟
- مثلاً، خواهرتان دماغ شما را مسخره میکند و شمت به او میگویید که این حرف به احساساتتان لطمه زد، باید توجه کنید که آیا دوباره این کار را میکند یا نه.
- یک فرد فراموشکار ممکن است هرازگاهی نیاز به یادآوری داشته باشد، به خصوص اگر برای مدت طولانی عادت بدی را داشته باشد. اما اگر به آنها یادآوری کنید که با این موضوع مشکل دارید، آنها باید حرف شما را جدی بگیرند و اولین بار که درخواست کردید آن کار را متوقف کنند.
بخشیدن خود

کاری که انجام دادید و اینکه چرا اشتباه بود را بپذیرید
به جای بهانه آوردن برای خود، سعی کنید بپذیرید کاری که انجام دادید خوب نبوده است و چرا نباید دوباره آن را تکرار کنید. اگر خودتان حاضر نیستید شخص دیگری را با انجام همان کار ببخشید، پس خودتان نیز مستثنی نیستید و نباید آن کار را انجام دهید.
- بهانهتراشی برای خود آسان است زیرا خود را بهتر از هر کسی میشناسید.
عیوب خود را بشناسید
همه انسانها عیبهایی دارند و شما هم از این قاعده مستثنی نیستید. به کاری که کردید و اینکه کدام نقص در شخصیت شما باعث شد این کار را انجام دهید، فکر کنید. این نه تنها به شما کمک میکند تا در مورد اینکه چرا آن کار را انجام دادهاید فکر کنید، بلکه میتواند به شما کمک کند از موقعیتهایی مانند آن در آینده جلوگیری کنید.
- به عنوان مثال، اگر به دوستی گفتید سرتان شلوغ و در واقع اینطور نبوده است و دروغ گفتید، ممکن است مشکل شما ترس از ناامید کردن دیگران باشد.
- یا اگر در امتحان تقلب کردید، ممکن است در مدرسه مشکل داشته باشید یا به زمان بیشتری برای مطالعه نیاز داشته باشید.
از هر کسی که در حق او ظلم کردهاید عذرخواهی کنید
اگر اعمال شما به کسی که به او اهمیت میدهید آسیب رساند، با او تماس بگیرید و عذرخواهی کنید. هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها عذرخواهی شما را بپذیرند، اما میتواند به بهبود فاصله بین شما و شروع روند آشتی کمک کند.
- میتوانید چیزی شبیه این بگویید: «هی، میدانم که آن روز وقتی دروغ گفتم، به تو آسیب زدم، و فقط میخواستم دوباره باهات ارتباط برقرار کنم و ببینم آیا میخواهی در مورد آن صحبت کنیم یا نه».
کلمات “من خودم را میبخشم” را بگویید
اگرچه ممکن است کمی احمقانه به نظر برسد، اما گفتن بخشش خود با صدای بلند میتواند به شما کمک کند تا این کار را انجام دهید و ادامه دهید. زمانی که احساس میکنید هر کاری از دستتان بر میآید برای جبران کارهایتان انجام دادهاید، ادامه دهید و اشتباهتان را ببخشید. این احتمال وجود دارد که قبل از انجام چنین اشتباهی در آینده کمی بیشتر فکر کنید.
- به هر اشتباهی که مرتکب می شوید به عنوان درسی که میتواند در آینده برای شما مفید باشد فکر کنید.
اگر در انجام آن مشکل دارید، به سراغ یک روان درمانگر بروید
اگر در بخشیدن خود با مشکل مواجه هستید و این امر بر زندگی شما تأثیر منفی میگذارد، شاید وقت آن رسیده است که از یک مشاور یا روان درمانگر کمک حرفهای بگیرید. درمانهایی که برای ترویج بخشش در نظر گرفته شدهاند در کمک به افراد برای غلبه بر صدمات گذشته و دستیابی به صلح و حل و فصل موفق بودهاند.
- میتوانید از پزشک، شرکت بیمه سلامت یا یکی از اعضای خانواده یا دوستان مورد اعتماد خود یک معرفی یا پیشنهاد دریافت کنید. با این حال، اگر این راه امکانپذیر نیست، در مورد گزینههای مشاوره با بخش سلامت روان محلی خود تماس بگیرید.
- اگر احساس میکنید با روان درمانگرتان سازگاری ندارید، به دنبال یک روان درمانگر دیگر باشید. هر یک از آنها متفاوت است و یافتن فردی که با او احساس راحتی کنید ضروری است.
- یک روان درمانگر را امتحان کنید که درمان شناختی رفتاری انجام میدهد. درمانگر شما به بررسی و دفع الگوهای فکری منفی که ایجاد کردهاید کمک میکند.
فراموش کردن

همدلی و شفقت را تمرین کنید
همدلی و شفقت، هر دو را میتوان آموخت. مانند هر مهارت جدید، باید تمرین کنید. اگر بتوانید با مردم به گونهای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود، بیش از نیمی از راه را طی کردهاید.
- از این فرصت برای تمرین شفقت در زمان حضور در جمع استفاده کنید. اگر کسی را دیدید که نمیتواند درب مغازه را باز کند و وارد شود چون دستش خیلی پر است، برای باز کردن در پیشقدم شوید. اگر کسی را دیدید که به نظر میرسد روز بدی دارد، لبخند بزنید و سلام کنید. هدف شما این است که به دیگران اجازه دهید تأثیر کارهای خوب شما را احساس کنند.
- همدلی خود را با صحبت کردن و از همه مهمتر گوش دادن به افراد خارج از حلقه اجتماعی خود گسترش دهید. سعی کنید هفتهای یکبار با یک غریبه صحبت کنید. اگر صحبت کردن با یک غریبه سخت است، پس سعی کنید وبلاگ افراد با تجربیات زندگی متفاوت از خودتان را بخوانید. فراتر از صحبتهای کوچک و روزمره بروید و سعی کنید (با احترام) در مورد زندگی و تجربیات آنها جویا شوید. این جهانبینی شما را گسترش میدهد و به شما کمک میکند تا دیگران را بیشتر درک کنید.
دیدگاه خود را زیر سوال ببرید و اصلاح کنید
احتمالاً نسبت به موقعیتی که در آن مورد ظلم شخصی قرار گرفتهاید، اعتقادات سفت و سخت داشتهاید. بسیاری از مواقع دیدگاه یک فرد منحرف میشود و نیاز به بازگشت به حالت تعادل دارد. مهم است که همه چیز را متعادل نگه دارید، به خصوص اگر دیدگاه و اعتقاد خودتان به شما آسیب میرساند.
- آیا این مهم است؟ آیا 6 ماه یا 6 سال آینده به آن اهمیت خواهم داد؟
- آیا این ارزش وقت من را دارد؟
- آیا میتوانم به سرعت نتیجهگیری کنم؟ ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که من از آن بیاطلاع باشم؟
- آیا این موضوع برای من مهم است یا باید آن را رها کنم؟
- آیا احساسات یا رفتارم مرا از چیزهای بهتر باز میدارد؟
فهرستی از مزایای رها کردن دلخوری تهیه کنید
به این فکر کنید که چگونه احساس رنجش ممکن است زندگی شما را در حال حاضر شکل دهد و چگونه رها کردن میتواند اوضاع را تغییر دهد. در اینجا مواردی وجود دارد که میتوانید برای لیست خود در نظر بگیرید:
- میتوانم از بیدار دراز کشیدن در رختخواب، بازپخش مکالمات خیالی در ذهنم دست بردارم. در عوض، فقط میخوابم.
- میتوانم دیگر احساس قربانی بودن نکنم و احساس قدرت کنم تا زندگی خود را کنترل کنم.
- من میتوانم با فصل بدی از زندگیام خداحافظی کنم و شروع کنم به ایجاد یک فصل خوب.
- من میتوانم کمتر روی اشتباهات گذشته این شخص تمرکز کنم و بیشتر روی بازسازی یک رابطه قویتر تمرکز کنم.
- من میتوانم آنچه را که اتفاق افتاد بدون احساس درماندگی به یاد بیاورم و با آگاهی از اشتباهی که به وجود آمد از مشکلات مشابه در آینده اجتناب کنم.
سعی کنید از دلخوری به قدردانی روی آورید
با گذشت زمان، بر روی رها کردن دلخوری کار کنید و به دنبال نکات مثبت وضعیت باشید. احساسات قوی در ابتدا طبیعی هستند، اما اگر برای همیشه آنها را حفظ کنید، میتوانند مخرب شوند. اگر گرفتار دام منفیگرایی شدهاید، روی یافتن قسمتهای خوب کار کنید. این میتواند به شما کمک کند تا مسائل را اصلاح کنید و احساس مثبتتری نسبت به زندگی خود داشته باشید. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
- «خوشحالم که بالاخره ترم را تمام کردم، پس دیگر مجبور نیستم با آن استاد سختگیر سر و کار داشته باشم. او دیگر مشکل من نیست.»
- · «من از اینکه پدرم و روان درمانگرم از من حمایت میکنند تا زمانی که این رابطه بد را ترک میکنم، سپاسگزارم.»
- · «خوشحالم که وقتی میگفتم انتقاداتش به رابطه ما آسیب میزند، مادرم مایل بود گوش کند و مرا جدی بگیرد. امیدوارم این شروع یک تغییر مثبت باشد.»
- · « من خیلی خوشحالم که بعد از پشت سر گذاشتن یک رابطه بد، شانس دیگری برای یافتن عشق دارم.»
- · «خوشحالم که فرصتی دوباره با دوست پسرم پیدا کردم، و او تلاش میکند عاداتش را تغییر دهد تا با من بهتر رفتار کند. اوضاع میتواند بهتر از آنچه بود شود.»
- · «من از قطع ارتباط با پدر سمیام پشیمان نیستم. اکنون بسیار خوشحالم که او بخشی از زندگی من نیست.»
قدردانی از تجارب یادگیری
افراد و فرصتها وارد زندگی شما میشوند تا چیزی به شما بیاموزند. هر تجربه ما را آماده میکند تا باهوشتر و هماهنگتر با آنچه از زندگی میخواهیم باشیم. ما از خوبیها و بدیها درس میگیریم.
- «من یاد گرفتم که همیشه قرض دادن به دوستان ایده خوبی نیست، زیرا میتواند به رابطه آسیب برساند.»
- · «من یاد گرفتم که همه به اندازه من مراقب چیزها نیستند، بنابراین احتمالاً نباید اقلام ارزشمندی را به افرادی که تمایل به شکستن اشیا دارند قرض بدهم.»
- · «من یاد گرفتهام که با هم اتاقیهای احتمالی مصاحبه کنم، بنابراین میتوانم مطمئن شوم که سبک زندگی ما با هم مطابقت دارد.»
- · «من یاد گرفتم که جهل را قبل از بدخواهی فرض کنم. گاهی اوقات مردم متوجه نمیشوند که به احساسات من آسیب میزنند.»
- · «من یاد گرفتم که میتوانم روی پدرم حساب کنم که در زمان بحران پشتم باشد.»
- · «من یاد گرفتم که قویتر از آنچه فکر میکردم هستم.»
توصیه
- گاهی اوقات فکر کردن به اینکه چگونه دیگران تحت شرایط باورنکردنی شخصی را بخشیدهاند کمک کننده است. از دوستان حمایت و مثال بخواهید تا شما را به سمت بخشش ترغیب کند.
- بخشش سخت است، اما زندگی با کینه سختتر است.
دیدگاهتان را بنویسید