خودمحوری

خودمحوری چیست و چگونه با آن مقابله کنیم

خودمحوری و خودخواه بودن شاید برای خود فرد خوب باشد اما برای اطرافیانش یک کابوس واقعی است. چیزی که افراد خومحور نمی‌دانند این است که واقعا چقدر خودشان را مرکز همه چیز تصور می‌کنند و با این کارشان اطرافیان را اذیت می‌کنند. ما در این مطلب 40 نشانه افراد خودمحور را معرفی می‌کنیم و می‌گوییم چگونه با این افراد مقابله کنید.

فهرست عناوین پنهان

حقیقت در مورد خودمحور بود

اگر فکر می‌کنید که شما بهترین شخص در جهان هستید، فقط لازم بدانید 7 میلیارد نفر در جهان وجود دارد و احتمال اینکه یکی از آن‌ها از شما باهوش‌تر، زیباتر، ثروتمندتر، قوی‌تر و حتی دوست‌داشتنی‌تر باشد بسیار زیاد است.

چیزی که می‌تواند شما از این گروه متمایز کند این است که چگونه رفتار کنید.

نیازی به لاف زدن نیست نیازی نیست دیگران را به خاطر کارهای که انجام دادید آگاه کنید تا به نظر برسند تنها شما هستید که قادر به انجام این کار می‌باشید. زیرا در پایان روز، برای هیچ‌کس واقعا مهم نیست چه جایزه‌ای برده‌اید، چه مقدار پول بدست آورده‌اید یا چه افرادی را می‌شناسید.

چیزی که آن‌ها به آن اهمیت می‌دهند این است که شما چقدر احساس خوب در آن‌ها ایجاد می‌کنید و افراد خودمحور به‌ندرت باعث احساس خوب در اطرافیانشان می‌شوند.

این نوع افراد احتمالا چندین بار از اطرافیان خود شنیده‌انید چقدر آزاردهنده هستند. اگر به شما هم چنین چیزی گفتند وقت آن است خود را ارزیابی کنید.

اگر برای تغییر تلاش نکنید ارتباطات و فرصت‌های مهم را از دست خواهید داد. مگر اینکه بخواهید بقیه عمر خود را بدون داشتن روابط معنادار با معشوق، دوستان و خانواده بگذرانید.

دلایل خود محوری چیست؟

اولین سوالی که برای هر کسی ممکن است پیش آید این دلیل خودمحوری چیست؟ آیا خودمحور بودن یک ویژگی شخصیتی است که فرد با آن متولد شده، یا اتفاقی در این مسیر رخ می‌دهد که باعث چرخشش می‌شود؟

شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد خود محوری در طول زمان بر اساس تربیت ایجاد می‌شود، برخی موارد آنقدر شدید هستند که خود محوری یک فرد محصول یک اختلال شخصیتی است.

اگر فردی دوران سختی را پشت سر بگذارد، شاید یک رابطه آسیب‌زا یا دوره‌ای از زمانی که مجبور به تنهایی شده است، خود محوری می‌تواند به عنوان مکانیزم مقابله‌ای برای محافظت از او در برابر احساسات ایجاد شود.

چگونه افراد از تنهایی خود محور می شوند؟

ممکن است تعجب کنید که چگونه این اتفاق می‌افتد. اگر کسی مدت معینی را به تنهایی سپری کرده باشد، به خود وابسته می‌شود، اما چرا در نتیجه خود محور می شود؟

این مورد برای تک تک افرادی که در زندگی خود دوران تنهایی را گذرانده‌اند صدق نمی‌کند، اما می تواند تغییری ایجاد کند که باعث می‌شود آن‌ها به دلیل بقای خود کاملاً روی خود تمرکز کنند.

همانطور که قبلاً بیان کردیم، مکانیسم‌های مقابله‌ای از آسیب ناشی می شود که یکی از آنها خود محوری است. این یک تکنیک حفاظتی است، راهی برای دور نگه داشتن آن‌ها از آسیب، تقریباً مانند دیواری که دور خود می‌سازند.

بسته به درجه تروما، ممکن است در نهایت به سمت درون برگردند، بنابراین روی خود تمرکز می‌کنند و جرأت نمی‌کنند در مقابل دیگران باز شوند.

خود محوری نیز یکی از ویژگی های افرادی است که ممکن است از بیماری های روانپزشکی مانند اعتیاد، افسردگی، اضطراب یا اختلالات شخصیتی رنج ببرند. با این حال، فقط به این دلیل که فردی از یک دوره سخت سلامت روان در زندگی خود رنج ببرد، لزوماً به این معنی نیست که او خود محور خواهد شد.

زمانی که به این فکر می‌کنید که چگونه مردم خود محور می‌شوند، مقداری احتیاط به خرج دهید… هیچ پاسخ درست یا نادرستی برای آن وجود ندارد.

آیا تنهایی همیشه باعث خودمحوری می‌شود؟

همه ما منحصربه‌فرد هستیم، تک تک ما. چیزی که یک نفر را عصبانی می‌کند، باعث می‌شود که شخص دیگری به سختی تکان بخورد، چیزی که یک نفر را بسیار خوشحال می‌کند، تأثیری بر شخص دیگر نخواهد داشت. این چیزی است که ما را خاص می‌کند.

شرایط خاص در زندگی یک فرد می تواند اثرات متفاوتی داشته باشد. یک ضربه ممکن است به راحتی یک فرد را به عنوان یک مکانیسم دفاعی کاملاً خود محور کند، اما تأثیر آن بر شخص دیگر صفر باشد.

با در نظر گرفتن این موضوع، ما فقط می توانیم در مورد اینکه چگونه مردم در واقعیت خود محور می‌شوند، حدس بزنیم.

آیا خودمحوری خوب است؟

پاسخ واضحی برای این سوال وجود ندارد. گاهی اوقات با کسی در ارتباط هستید که خوش نیز خودمحور است در نتیجه تلاش می‌کند شما را کنترل کند. در این زمان اگر خود محور نباشید، آن‌ها شما را کنترل می‌کنند.

بنابراین، بخشی از خود محوری می‌تواند این باشد که آنقدر خودتان را دوست داشته باشید که از خواسته‌ها و نیازهای خود دفاع کنید و اجازه ندهید دیگران از شما سوء استفاده کنند. این کاری است که همه باید از روی عشق به خود انجام دهند، اما این به معنی خودمحوری‌ نیست.

با این حال اگر فرد کنترل‌کننده هستید، و از دیگران سوءاستفاده می‌کنید و به احساسات، خواسته‌ها و نیازهای آن‌ها توجه نمی‌کنید آدم بدی هستید.

همانطور که می‌بینید، خط باریکی وجود دارد که در آن خود محوری قابل قبول یا حتی ضروری است و زمانی که چنین نیست. مهم است که این خط را همیشه به خاطر بسپارید.

نشانه‌های خودمحوری‌

خودمحوری‌ باعث می‌شود شما خود را دیگران مقدم بدانید. فرض می‌کنید از همه مهم‌تر هستید. در اینجا برخی از نشانه‌های خودمحور آورده شده است.

حالت دفاعی

یک فرد خودمحور همیشه حالت دفاعی دارد. آن‌ها دنیا را صرفاً از دریچه چشم خود می بینند. در نتیجه، آن‌ها با کسی که موافقشان نیست یا آن را متفاوت می‌بیند، هم‌صحبت نمی‌شوند.

فکر می کند کل جهان حول آن‌ها می‌چرخد

در هر رویدادی از زندگی، یک فرد خودمحور فقط می‌خواهد بر روی تأثیر آن بر خودش تمرکز کند. آن‌ها تمایل دارند فکر کنند که مرکز جهان هستند و هیچ چیز دیگری جز نیازهای خودشان مهم نیست.

قلدری

افراد خودمحور ممکن است نسبت به دیگران قلدر نیز باشد. آن‌ها در یک رابطه یا دوستی بر کل روابط تسلط خواهند داشت.

آنها به احساسات دیگران اهمیت نمی‌دهند و فقط به آنچه می‌خواهند اهمیت می‌دهند و برای به دست آوردن آن دست به هر کاری می زنند.

همیشه فکر می کند که از بقیه بهتر هستند

اگر کسی چیزی دارد که از نظر او بهتر یا با‌کیفیت است، یک فرد خودمحور باید آن را برای خودش داشته باشد.

سوء استفاده از دیگران

آنها هیچ مشکلی برای سوء استفاده از دیگران ندارند. اگر فکر کنند که استفاده از دیگران به آن‌ها کمک می‌کند چیزی که می خواهند یا به جایی که می خواهند برسند می‌رساند، این کار را انجام خواهند داد.

هیچ کس نیست که یک شخص خودمحور برای رسیدن به اوج بر روی او قدم نگذارد.

همیشه نظر آن‌ها درست است

اگر تا به حال با شخصی برخورد کرده‌اید که خود محور است (یا اگر خودتان هستید)، احتمالاً می‌دانید که او چقدر می‌تواند بسیار صاحب نظر باشد.

اگر کسی در مورد چیزی با او مخالف باشد، نظر طرف مقابل را تصدیق نمی‌کند. مهم نیست حق با طرف مقابل است یا خودشان، در هر صورتی مخالفت می‌کنند. زیرا آن‌ها تصور می‌کنند هرگز نظر اشتباهی نمی‌دهند.

همدلی زیادی ندارد

همدلی توانایی دیدن چیزها از دیدگاه دیگران است، نه فقط از دیدگاه خودتان. و افراد خودمحور نمی‌توانند این کار را انجام دهند. برای همدلی، باید مهربان باشید و این ویژگی کاملاً در تضاد با روش‌های خودخواهانه آن‌هاست.

با خوشحالی فرد دیگری را از پا در می‌آورد تا خود را بسازد

باور کنید یا نه، افراد خودمحور عزت نفس خیلی بالایی ندارند. آن‌ها نیاز دائمی دارند تا خود را خوب جلوه دهند. و یکی از راه‌هایی که آن‌ها این کار را انجام می دهند این است که دیگران را از بین ببرند تا بهتر از آن‌ها به نظر برسند.

متکبر هستند

اگرچه افراد خودمحور معمولاً عزت نفس پایینی دارند، اما افراد متکبر و بیش از حد اعتماد به نفس دارند. به سختی می توان این ویژگی را دید، زیرا افراد خودمحور برای پوشاندن ناامنی خود، آن را می‌پوشانند. صرف نظر از این، آن‌ها طوری رفتار می‌کنند که انگار از بقیه بهتر هستند.

خودخواه

جای تعجب نیست که افراد خودمحور خودخواه هستند و هر کاری که بخواهند انجام می‌دهند، صرف نظر از اینکه چگونه اطرافیانشان را ناراحت یا تحت تاثیر قرار می‌دهند. آن‌ها فقط به برآورده شدن نیازها و خواسته‌های خود اهمیت می‌دهند. آن‌ها به کس دیگری اهمیت نمی‌دهند.

 گفتگوهای یک طرفه دارد

برای اکثر مردم، اینکه در هنگام صحبت دو طرف حرف بزنند مهم است.

اما افراد خودمحور گفتگو را ادامه می‌دهند و به سختی اجازه می‌دهند کسی دیگر حرفی به زبان بیاورد. خواه در مورد خودشان صحبت کنند یا چیزی که به آن علاقه دارند، آن‌ها فقط هر مکالمه ای را در انحصار خود در می‌آورند.

تلاش متقابل را انجام نمی‌دهد

اگر شریک زندگی آنها یک تولد فوق‌العاده برای آن‌ها برنامه‌ریزی کند و آنها را با هدایا و محبت بپوشاند، در روز تولد همسرشان همین کار را نمی کنند. آنها فقط “گیرنده” هستند و هرگز به دیگری نمی‌دهند. هیچ چیز متقابل نیست.

به طور مداوم فاقد دیدگاه

بیشتر مردم سعی می کنند از منظرهای متفاوتی به غیر از دیدگاه خودشان به زندگی نگاه کنند. آ‌ن‌ها می‌توانند عقب بنشینند و تصویر بزرگ را ببینند. اما افراد خودمحور نمی‌توانند این کار را انجام دهند زیرا فاقد دیدگاه هستند. تنها چیزی که می‌بینند خواسته‌های خودشان است.

فکر می‌کند قوانین برای آنها اعمال نمی‌شود

از آنجایی که افراد خودمحور فکر می‌کنند بهتر از افراد دیگر هستند، پس فکر می‌کنند مجبور نیستند کاری را که یک فرد «متوسط» باید انجام دهد، انجام دهند. بنابراین، آن‌ها فکر می‌کنند که نباید از قوانین پیروی کنند و قوانین فقط برای دیگران است.

بی‌ملاحظه

کسی که خودمحور است به این فکر نمی‌کند که چگونه اعمال و کلماتش بر دیگران تأثیر منفی می‌گذارد.

کنترل کردن

از آنجا که آنها فکر می‌کنند که بالاتر از دیگران هستند، احساس می‌کنند که حق کنترل دیگران را دارند. آن‌ها دائماً به دیگران می گویند که چه کاری می‌توانند انجام دهند و چه کاری نمی‌توانند انجام دهند زیرا فکر می‌کنند “پادشاه” یا “ملکه” هستند و دیگران تابع آن‌ها هستند.

 قادر به دریافت یا پاسخ به بازخورد نیست

وقتی کسی نگرانی های خود را در مورد رفتار یا کلمات شخص خود محور مطرح می‌کند، حالت تدافعی می‌گیرد و نمی تواند بازخورد دریافت کند یا به آن پاسخ دهد. آن‌ها فکر می‌کنند هیچ مشکلی ندارند تا آن را برطرف کنند.

این رفتار همیشه بد نیست. به عنوان مثال، شاید شما در حال گذراندن دوره سختی در زندگی خود هستید. شما نشانه‌هایی از این نوع رفتار را نشان می‌دهید تا به شما در مقابله با آن کمک کند.

چگونه خودمحور نشویم؟

واقعیت این است که مردم پیچیده هستند. ممکن است اولین سرنخ را نداشته باشید که نشانه‌هایی از این نوع رفتار است. کسی که رویکرد خودشیفتگی به زندگی دارد قطعا از آن بی‌خبر است.

هنگامی که یک رویداد آسیب‌زا را در زندگی تجربه می‌کنید، مهم است که همدلی خود را خاموش نکنید. همه ما روزهای سختی را پشت سر می‌گذاریم و با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنیم. در آغوش گرفتن اطرافیان از صمیم قلب و مهربان بودن بهترین راه برای عبور از آن است.

با اجازه دادن به خود محوری و عقب نشینی از مردم، الگویی از رفتار ایجاد می‌کنید که در طول زمان مارپیچ خواهد شد. قبل از اینکه متوجه شوید به آن رفتار دچار می‌شوید. هیچ‌کس نمی‌خواهد یک فرد خودمحور را تحمل کند.

چگونگی مقابله با خودمحوری

در اینجا اقداماتی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا اینقدر خود محور نباشید، یا حداقل از نگرش خود آگاهی بیشتری داشته باشید، بنابراین می توانید اقدامات لازم را برای تغییر آن انجام دهید.

به نحوه پاسخ مردم به خود توجه کنید

اگر یک ثانیه وقت بگذارید و تمرکز خود را بر روی خود متوقف کنید، می‌توانید تشخیص دهید که آیا کسی در اطرافتان احساس ناراحتی، آزرده خاطری یا بی‌حوصلگی دارد. به لحن صدای آن‌ها و اینکه آیا پاسخ‌های کوتاه می‌دهند یا خیر توجه کنید. اینها نشانه‌های آشکاری است که نشان می‌دهد آن‌ها در آستانه دور شدن از شما هستند.

به همان اندازه که احساسات گویا هستند، فراموش نکنید که به زبان بدن آنها توجه کنید. ارتباط غیرکلامی به همان اندازه در سنجش احساس دیگران نسبت به شما مهم است.

برای مثال، اگر افرادی که با آنها هستید، دست‌هایشان را ضربدری کرده‌اند، به عقب متمایل شده‌اند و ارتباط چشمی زیادی با شما برقرار نمی‌کنند، آن‌ها علاقه‌ای به ادامه مکالمه با شما ندارند.

نشانه های مثبت عبارتند از تماس چشمی زیاد، خم شدن به سمت شما و ایستادن در حالی که پاهای خود را کمی از هم باز کرده و بازوهای خود را آزاد در کناره‌های خود قرار دهید. شرکت در گفتگو نیز نشانه خوبی است.

به خاطر داشته باشید که تنها نحوه واکنش مردم به شما در لحظه حال نیست، بلکه در زمانی که از هم دور هستید نیز مهم است. برای مثال دوستان و همکاران خود را در نظر بگیرید. آیا آن‌ها با شما برای قرار ملاقات تماس می‌گیرند؟ آیا شما یکی از دعوت‌کنندگان برتر در صورت برگزاری گردهمایی هستید؟

توجه به اینکه آیا مردم می‌خواهند با شما وقت بگذرانند نیز نشانه دیگری است که نشان می‌دهد آیا شما را دوست دارند یا خیر.

خود را به جای دیگران بگذارید

فکر کنید با کسی برای خوردن قهوه بیرون رفته‌اید، و او از روز بدی که گذرانده به شما می‌گوید. به این فکر کنید که اگر جای آن شخص بودید دوست داشتید در پاسخ چه چیزی بشنوید.

آیا می خواهید آن شخص مکالمه را ربوده و همه‌اش درباره خودش صحبت کند؟ و آیا می‌خواهید آن شخص تمام آنچه را که شما گفتید نادیده بگیرد و موضوعی کاملا نامرتبط را مطرح کند؟

خوشایند به نظر نمی‌رسد، درست است؟ خوب، وقتی شما سعی می‌کنید همه‌اش خودتان صحبت کنید، این دقیقاً همان چیزی است که دیگران احساس می‌کنند.

اگر می‌خواهید کمتر خودمحور باشید، یکی از راه‌های انجام این کار این است که خود را به جای دیگران بگذارید. به آنچه دوستتان می‌گوید گوش دهید، لبخند بزنید، سر تکان دهید و مؤدبانه با پرسیدن سؤالات مرتبط و ارائه توصیه‌های صحیح بدون اینکه همه چیز را در مورد خود داشته باشید، در گفتگو مشارکت کنید.

به یاد داشته باشید که مردم نیز زندگی خود را دارند

مردم فراز و نشیب های خود را دارند که باید با آن‌ها کنار بیایند. این کاملاً طبیعی است که بخواهید در جمع افرادی باشید که دوست دارید، اما وقتی آن افراد وقت کافی برای شما ندارند، با آن‌ها بدرفتاری نکنید.

آن‌ها با رد کردن دعوت شما احمق نیستند. آن‌ها فقط زندگی خود را می‌کنند.

همیشه شرایط افرادی را که با آنها صحبت می‌کنید در نظر بگیرید، زیرا هرگز نمی‌دانید چقدر خودخواه به نظر می‌رسید، مگر اینکه آن را از زبان شخص دیگری بشنوید.

افراد اطراف خود را بشناسید

از همکاران تا همسایه‌ها گرفته تا متصدی پارکینگی که دو بار در روز می‌بینید، با آن‌ها صمیمی باشید. آیا برای شما عجیب نیست که این افراد را به طور منظم می‌بینید، اما هیچ چیز در مورد آنها نمی‌دانید؟

همه احتمالاً داستان زندگی شما را به لطف داستان‌سرایی شما می‌دانند، اما شما واقعاً داستان زندگی چه کسی را می‌دانید؟

افراد اطراف خود را بشناسید و در مورد چیزهایی که در زمانی که بیش از حد مشغول تمرکز بر روی خود بودید از دست داده اید، بینشی کسب خواهید کرد.

مغرور باشید، اما لاف نزنید

هیچ اشکالی ندارد که به دستاوردهای خود افتخار کنید. انجام کاری در دنیای بسیار رقابتی امروزی آسان نیست، بنابراین به حق، باید از کاری که انجام داده‌اید خوشحال باشید. با این اوصاف، هیچ کس خودنمایی را دوست ندارد.

همیشه هنگام تبلیغ موفقیت های خود متواضع باشید. یکی از راه‌های انجام این کار این است که کمکی که دریافت کرده‌اید را بشناسید و از کسانی که برای بالا بردن شما آنجا بودند تشکر کنید.

برای همه کسانی که به آن‌ها اهمیت می‌دهید، کار خوبی انجام دهید

همچنین می‌توانید با انجام کاری خوب برای کسانی که به آن‌ها اهمیت می‌دهید، بدون اینکه انتظاری در عوض داشته باشید، خود محوری را تا حد امکان به پایان برسانید. لازم نیست کار گزافی انجام دهید. چیزهای ساده‌ای که به آن‌ها یادآوری می‌کند که به آن‌ها اهمیت می‌دهید کافی است.

در کار داوطلبانه شرکت کنید

داوطلب شدن به شما کمک می‌کند تا به سرعت به این درک دردناک دست پیدا کنید که چیزهای بسیار مهمتری از شما در جهان وجود دارد. به یاد داشته باشید که اهدای پول نقد کافی نیست زیرا قلب داوطلبانه در زمان و تلاشی است که در واقع برای کمک به دیگران صرف می‌کنید.

چه در نهایت برای حقوق حیوانات، حقوق بشر، افزایش آگاهی در مورد اچ آی وی/ایدز یا هر چیز دیگری که به شدت به آن علاقه دارید بجنگید، به کسانی که نیاز دارند کمک کنید، زیرا چشمان شما را به دنیای کاملاً جدیدی باز خواهد کرد.

اجازه دهید نزدیکانتان بدانند که دارید چه کار می‌کنید

درست مانند ترک سیگار یا کنار گذاشتن ودکا، اگر می خواهید تغییر کنید، باید 100% آماده باشید تا از خود محوری خلاص شوید. شما همچنین باید به نزدیکان خود اطلاع دهید که به این سفر می روید تا بتوانند از شما حمایت کنند و هر بار که به نظر می‌رسد دوباره به چاله خودخواهی باز می‌گردید، از شما حمایت کنند.

بگذارید بدانند که خوب نیست با شما تماس بگیرند و به شما بگویند. فقط یادت باشه ناراحت نشی همه اینها به نفع شماست و متوجه خواهید شد که وقتی طرز فکر خود را تغییر دهید، دنیا مکان بسیار دلپذیرتری برای زندگی خواهد بود. همیشه به یاد داشته باشید که حیا را رعایت کنید و بیشتر مراقب اطرافیان خود باشید.

تغییر طرز فکر و رویکرد شما به زندگی روزمره ساده ترین چیز در دنیا برای دستیابی نیست، اما اگر تلاش کنید، دلیلی وجود ندارد که نتوانید به آنجا برسید.

نحوه برخورد با افراد خودمحور

اگر فردی خودمحور نیستید، اما افرادی را می شناسید که چنین هستند، برخورد با آنها می‌تواند دشوار باشد. به همین دلیل است که شما همچنین باید بدانید که چگونه با این نوع افراد رفتار کنید.

از برخی جهات، همه ما تا حدی سالم خود محور هستیم. این کاملا طبیعی است و حتی باید میزان خاصی از خودمراقبتی و احترام به خود داشته باشید. در غیر این صورت، خطر سوءاستفاده وجود دارد.

بسیاری از ما با فردی خود محور مواجه شده‌ایم. نکته خوب این است که افراد خودمحور به راحتی قابل تشخیص هستند. قسمت سخت این است که نمی‌دانیم چگونه با آن‌ها رفتار کنیم.

وقتی در اطراف افراد خودمحور هستید، آنها دوست دارند در مورد خودشان صحبت کنند و نظرات و دیدگاه‌های دیگران را نادیده می گیرند. به عبارت دیگر، همه چیز در مورد آنهاست به معنای واقعی کلمه. اینجاست که باید از مرزهای خود مراقبت کنید.

 بپذیرید که آنها چه کسانی هستند

مطمئنا اولین کاری که انجام می‌دهید این است که سعی می‌کنید آن‌ها را تغییر دهید. اما با این کار فقط وقت خود را تلف می‌کنید. بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که آن‌ها را بپذیرید.

نه برای آنها، بلکه برای خودتان. وقتی نوبت به یادگیری نحوه برخورد با افراد خود محور می‌رسد، باید به خاطر داشته باشید که این شخص ممکن است هرگز نیازهای شما را در نظر نگیرد. آگاه باشید و آن را تصدیق کنید.

حتی اگر این فرد یکی از اعضای خانواده یا دوست باشد، به احساس شما اهمیتی نمی‌دهد. با درک این موضوع، دقیقاً می‌دانید که در کنار آنها کجا ایستاده‌اید.

 این شخص چقدر مهم است؟

این همکاره؟ کسی که واقعاً نیازی به ارتباط با او ندارید؟ یا این شخص در زندگی شما بسیار مهم است، مانند یک دوست خوب یا یکی از اعضای خانواده؟

حتی پس از آن، به این فکر کنید که آیا این شخص برای زندگی شما ضروری است یا خیر. آیا این شخص به قطع رابطه با شما اهمیت می‌دهد؟

به گزینه‌های خود نگاه کنید

اگرچه ممکن است فکر نکنید که گزینه‌های زیادی دارید، اما دارید. همیشه گزینه‌هایی وجود دارد، اما ممکن است برای انتخاب یکی از آنها ترس داشته باشید.

شما چند انتخاب دارید. می توانید رابطه را ادامه دهید یا به آن پایان دهید. این واقعاً به شما بستگی دارد. اگر تصمیم به ادامه دادن دارید، پس باید نحوه مدیریت این رابطه را تغییر دهید زیرا در حال حاضر، این رابطه سمی است.

بخوانید: “نحوه مقابله با شخصیت سمی

ایجاد حد و مرز

نگهداری از مرزهایتان سخت است اما برای سلامت روانی شما حیاتی است. ایجاد مرزها یک چالش است زیرا این شخص احتمالاً به آن‌ها احترام نمی‌گذارد.

اما این چیزی است که در مورد مرزها وجود دارد، شما آنها را ایجاد می‌کنید تا بتوانید آنها را حفظ کنید. برای حفظ احترام و مراقبت از خود، تصمیم بگیرید که چه چیزی را تحمل نمی‌کنید و با آن تصمیمات زندگی کنید.

 از مهربانی به آنها دست بردارید

شما احتمالاً مثل یک مرغ با سر بریده به اطراف می‌دوید و بدون تشکر یا متقابل کارهایی را برای آنها انجام می‌دهید. وقت آن است که آن را متوقف کنید. شما برای آنها تشک خوش آمدی نیستید که روی آن پا بگذارند. شاید نه گفتن سخت باشد، اما اگر این کار را نکنید، آنها هرگز استفاده از شما را برای منافع شخصی خود متوقف نخواهند کرد.

به خودتان وفادار بمانید

این شخص ممکن است سعی کند دکمه های شما را فشار دهد و شما را در موقعیتی قرار دهد که بدترین چیزها را در شما نشان دهد. اما هر اتفاقی بیفتد، باید به خودتان وفادار بمانید.

گاهی مردم برای به دست آوردن آنچه می خواهند بازی می کنند، بنابراین از افتادن در دام خودداری کنید. اگر احساس خشم یا ناامیدی دارید، عقب نشینی کنید و وضعیت را دوباره ارزیابی کنید.

زمانی را که با آنها می‌گذرانید محدود کنید

اگر آنها فردی هستند که با آنها کار می کنید، این می تواند یک چالش باشد. اما مهم است که به خودتان فضایی برای دوری از آن شخص بدهید. اگر هر شب با هم به پیاده‌روی می‌روید، فواصل پیاده‌روی را طولانی کنید. شما آن را ترک نمی‌کنید، فقط فضای که نیاز دارید را اختیار خود قرار می‌دهید.

نبردهای خود را انتخاب کنید

زمان‌هایی پیش می‌آید که احساس ناامیدی می‌کنید، اما باید در نبردهایی که برای مبارزه انتخاب می‌کنید، پایدار باشید. در غیر این صورت، شما را خسته می‌کند.

دعوا بر سر هر چیز کوچکی از نظر عاطفی خسته کننده است، و صادقانه بگویم، شما به آن نیاز ندارید. نفس عمیق بکشید، مراقبت از خود را به خاطر بسپارید و آن را رها کنید.

ارتباط با افراد دیگر

این شخص هیچ لطفی به شما نمی کند. چه آنها یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا همکار باشند، روی اطراف خود با افراد مثبت و حمایتگر تمرکز کنید. به دنبال افرادی باشید که به شما توجه کنند و فعالانه درگیر زندگی شما باشند و به آن‌ها علاقه مند باشند.

از این موضوع درس بگیرید

شما با اولین فرد خودخواه خود مواجه شدید، اما میلیون ها نفر دیگر در جهان وجود دارند. شما باید از این تجربه درس بگیرید و نشانه های یک فرد خودخواه را درک کنید. از این در تجربیات آینده خود استفاده کنید زیرا با شخص دیگری درست مانند آنها ملاقات خواهید کرد. فقط زمان لازم دارید.

از آنها متنفر نباشید

هر کاری که انجام می‌دهید، از یک فرد خودمحور متنفر نباشید. واقعا ارزش وقت و انرژی را ندارد. در عوض، دلسوزی نشان دهید. اکثر افراد خودمحور تلاش زیادی می کنند تا بخشی از خود یا زندگی خود را که می‌خواهند مخفی نگه دارند، بپوشانند.

در هر صورت، آن‌ها فاقد مهارت برای برقراری ارتباط سالم هستند. بنابراین، از آن‌ها متنفر نباشید. آن‌ها را درک کنید، اما در عین حال مرزهایی نیز داشته باشید.

راه‌های مقابله‌ای پیدا کنید

گاهی اوقات، شما نمی توانید به راحتی از یک فرد خود محور دور شوید. شاید آنها والدین، خواهر و برادر، همسر، رئیس یا شریک زندگی شما باشند. در هر صورت، همچنان باید راهبردهای مقابله‌ای پیدا کنید.

می‌توانید سعی کنید دور شوید یا خودتان را با چیز دیگری مشغول کنید تا بتوانید تا جایی که ممکن است از آن‌ها دوری کنید. یا شاید حتی اگر نمی‌توانید خود را به خوبی رها کنید، برخی از درمان‌ها را امتحان کنید.

با انتظارات خود واقع بین باشید

اگر آن‌ها را همانطور که هستند پذیرفته‌اید و می‌دانید که نمی‌توانید آن‌ها را تغییر دهید فقط باید نسبت به انتظارات خود واقع بین باشید. افراد خودمحور مانند افرادی که اینطور نیستند رفتار نمی‌کنند.

بنابراین، فقط به یاد داشته باشید که رفتار خیلی خوبی از آنها نخواهید داشت. شما می‌توانید هر چقدر می‌خواهید امیدوار باشید و رویاپردازی کنید، اما آنها احتمالاً تغییر نخواهند کرد.

به آن‌ها بگویید چه احساسی دارید

افراد خودمحور نیز می‌توانند از شیوه های خودخواهانه خود غافل باشند. آنها حتی ممکن است ندانند که چگونه رفتارشان بر شما تأثیر منفی می‌گذارد. بنابراین، به همین دلیل است که باید به آنها بگویید که چه احساسی دارید. ممکن است تفاوتی ایجاد کند یا نباشد، اما حداقل شب‌ها می‌توانید بخوابید که می‌دانید تلاش کرده‌اید. انتظار نداشته باشید که آن‌ها تغییر کنند، اما اگر از خودتان دفاع کنید، حداقل فرصتی برای شما وجود دارد.

زمان قطع ارتباط

همانطور که گفتیم، شما دو راه دارید: حفظ رابطه یا ترک.

اگر این فرد از اعضای نزدیک خانواده باشد، قابل درک است، و در این صورت، مراحل بالا را دنبال کنید. اما اگر در زندگی خود به این شخص نیاز ندارید، او را ترک کنید.

خود را با انرژی سمی و خودخواهانه آنها احاطه نکنید زیرا فقط به سمت شما منحرف می‌شود.

آیا یک شخص خود محور می‌تواند تغییر کند؟

احتمال تغییر یک فرد خودمحور بسیار کم است، اما کاملاً غیرممکن نیست. و حتی اگر تغییر کنند، احتمالاً به خودی خود تغییر نخواهند کرد و شما نیز نمی‌توانید این کار را برای آن‌ها انجام دهید.

سعی نکنید آنها را تغییر دهید زیرا اگر این کار را بکنید خود را دیوانه خواهید کرد. تنها کاری که واقعاً می‌توانید انجام دهید این است که مرزهای قوی ایجاد کنید تا از شما سوءاستفاده نشود.

تنها زمانی که یک فرد خودمحور ممکن است تغییر کند این است که پیامدهای منفی زیادی از خودخواهی خود در زندگی شخصیش ببیند.

اما حتی در این صورت، آنها احتمالاً نمی‌دانند چگونه تغییر  کنند. آنها احتمالاً به کمک یک درمانگر نیاز خواهند داشت تا بتوانند رفتارها و روش های جدیدی را در جهان ایجاد کنند. این نوع تغییر کار زیادی می‌خواهد و مطمئناً یک شبه اتفاق نمی‌افتد.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *