تا به حال به این موضوع فکر کردید که چرا اکثر اوقات دنبال یک نوع آدم میرویم و کارهای مشابهی را در روابط خود انجام میدهید، ممکن است دلیل این امر به سبک دلبستگی شما مربوط باشد. سبکهای دلبستگی یک نظریه روانشناختی است که ایجاد احساس و رفتار افراد در روابط را توصیف میکند. در ابتدا این نظریه برای بررسی روابط کودکان با والدینشان توسعه یافت. اما پس از مدتی برای توصیف انواع الگوهای دلبستگی در روابط عاشقانه نیز استفاده شد.چهار نوع دلبستگی وجود دارد. کسی که دلبستگی ایمن دارد، قادر به ایجاد روابط عاطفی سالم است. در حالی که افرادی که دارای یکی از سه سبک ناایمن مشکلاتی را تجربه میکنند. ما در این مطلب به معرفی سبک دلبستگی اجتنابی (Dismissive-Avoidant) میپردازیم.
صفات دلبستگی اجتنابی چیست؟
افرادی که دلبستگی اجتنابی دارند از صمیمت میترسند و این ذهنیت را دارند که “من به کسی نیاز ندارم”. در واقع آنها از آسیب دیدن میترسند.
به نظر آنها، احساسات نقطه ضعف هر فردی است و برای استقلال ارزش بالایی قائل هستند. در حالی که این یک مکانیسم مقابلهای است که به عنوان پاسخی برای پایین نیاوردن ارزش خود از آن استفاده میکنند. صفات افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی را دارند به شرح زیر است:
خودکفایی
آنها احساس میکنند که میتوانند نیازهای خود را تامین کنند. بنابراین نیازی ندارند که دیگران از آنها مراقبت کنند. در مواقع سخت، از جمع دوری میکنند و خودشان به تنهایی با مسائل برخورد میکنند. آنها از این میترسند که عزیزانشان به مشکلاتی که دارند اهمیت ندهند.
استقلال
آنها ترجیح میدهند خودشان بدون توجه به نظر دیگران عمل کنند و کاری را که خودشان انتخاب میکنند را انجام دهند. آنها بر نیازهای خود متمرکز هستند. به دلیل ترس از شکست، وابستگی را یک ضعف میبینند. این افراد برای حفظ استقلال روابط خود را خراب میکنند.
صمیمت
افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند از نظر عاطفی به سختی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. آنها بر این عقیده هستند که دوستی و رابطه عاشقانه آسیبپذیرشان میکند. این افراد روابط معمولی را ترجیح میدهند و به نیازهای شریک زندگی خود توجهی نمیکنند. آنها نمیدانند چگونه بر ترس خود از صمیمت غلبه کنند. بنابراین با اجتناب از ایجاد روابط آن را مدیریت میکنند.

فاصله
زمانی که افراد دیگر میخواهند به آنها نزدیک شوند، کنار میکشند. اگر همسرشان به آنها محبت نشان دهد، احساس میکنند که طرف مقابل یک نیازی دارد که محبت میکند. وقتی کسی به او نزدیک میشود و احساس دلبستگی میکنند، از آنجا که از طرد شدن میترسند از آن فرد دوری میکنند.
اجتناب از احساسات
سبک دلبستگی اجتنابی باعث میشود که فرد احساست عمیق که باعث ناراحتیش میشود را پنهان کند. آنها ترجیح میدهند به تنهایی با مشکلات مقابله کنند تا اینکه از مشکلات خود شکایت کنند. در حالی که احساسات ناراحتی دیگران باعث ناراحتی آنها میشود.
بیتقاوتی نسبت به روابط
افراد با سبک دلبستگی اجتنابی به دنبال روابط عاطفی نزدیک نیستند. آنها جذب افرادی میشوند که به نوعی در دسترس نیستند. در زندگی آنها روابط عاشقانه در الویت نیست.
ترس از تعهد
یک فرد با سبک دلبستگی اجتنابی علاقه به تعهد ندارد. دلیل این امر نیز ترس او از مسولیت بزرگ تعهد میباشد. آنها از نیاز عاطفی به دلبستگی بیاطلاع هستند و وقتی آن را احساس میکنند، یا آن را انکار میکنند و یا آن را چیز دیگر ربط میدهند.
مسائل ارتباطی
وقتی با یک مسئله محرک مواجه میشوند، صحبت در مورد احساسات خود را تقریبا غیرممکن میدانند. آنها کنار میکشند یا موضوعات ناخوشایند را نادیده میگیرند.
سرکوب خاطرات منفی
افراد اجتنابی دوست ندارند گذشته را به خاطر بیاورند زیرا از چیزی که قرار است پیدا کنند، میترسند. آنها میخواهند در پشت دیوار خودکفایی که برای محافظت از خود ساختهاند، پناه بگیرند تا آسیبی به احساساتشان وارد نشود.
تئوری دلبستگی چیست؟
قبل از اینکه به صورت کامل ویژگیهای دلبستگی اجتنابی را را توضیح دهیم، بهتر است با سبکهای مختلف دلبستگی اشنا شوید.
نظریه دلبستگی یک نظریه روانشناختی در رابطه با روابط انسانی است. این نظریه توسط روانپزشک جان بولبی برای بررسی وابستگی نوزادان به مراقبانشان ارائه گردید.
برخی از کودکان خردسال این احساس را دارند که بزرگسالانی از آنها مراقبت میکند همیشه در دسترس هستند اگر به آنها نیاز داشته باشند. این نوع از کودکان ازادانه با دیگران تعامل دارند.
اما برخی از کودکان این احساس را دارند که نمیتوانند به والدین خود تکیه کنند. بنابراین آنها تمام تلاش خود را میکنند تا توجه والدینشان را به خود جلب کنند.
براساس رفتار کودکان در هنگام جدایی از والدین، روانشناسان چهار سبک دلبستگی را ارائه کردند.
دلبستگی ایمن
اگر کودکان با یک مراقب رابطه نزدیکی برقرار کنند، دلبستگی ایمن در آنها ایجاد میشود. آنها این اطمینان را دارند که نیازهایشان برآورده خواهد شد، بنابراین به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنند.
دلبستگی مضطرب و دوسوگرا
این الگوی رابطه زمانی ایجاد میشود که کودک مطمئن نباشد که مراقب او به نیازهایش پاسخ میدهد. این افراد از خشم یا انفعال به عنوان راهی برای تاثیرگذاری بر تعامل با دیگران استفاده میکنند.
دلبستگی اجتنابی
کودک در این حالت از مراقب خود دوری میکند یا سعی میکند مراقبش را نادیده بگیرد، در حالی که ناراحت است و این ناراحتی را پنهان میکند. سبک دلبستگی اجتنابی زمانی ایجاد میشود که کودک به طور مداوم طرد شدن را تجربه میکند و مراقبان او در برآوردن نیازهای او ناکام هستند.
دلبستگی ناسازگار
والدینی که به طور همزمان منبع ترس و آرامش هستند، کودک را گیج میکنند و دلبستگی ناسازگار ایجاد میشود. کودکان هیچ رفتار دلبستگی خاصی از خود نشان نمیدهند بلکه ترکیبی از رفتارها هستند.
سبکهای دلبستگی بزرگسالان
تحقیقاتی که توسط روانشناسان انجام شده است نشان میدهد که بزرگسالان نیز در روابط عاشقانه خود از همین نوع دلبستگی پیروی میکنند. سبکهای دلبستگی هم بر انتخاب شریک زندگی و هم بر رفتار فرد در هنگام رابطه تاثیر میگذارد.
افرادی که دارای سبکهای دلبستگی ناایمن هستند، تمایل دارند افرادی را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کنند که با باورهایشان در مورد روابط مطابقت داشته باشد. همچنین زمانی که در یک رابطه هستند، به دنبال شواهدی میگردند که این باورها را تقویت کند.
به صورت کلی، افرادی که بر این باورند که عشق پایدار است، معمولا دلبستگی ایمن دارند. در حالی که به نظر میرسد افرادی که به سبکها دیگر اعتقاد دارند به این موضوع شک دارند.

سبک دلبستگی ایمن
افراد دارای سبک دلبستگی ایمن هستند با احساسات خود به درستی برخورد میکنند. آنها به راحتی احساساتشان را بیان میکنند و به راحتی با پارتنرشان ارتباط برقرار مینمائید. آنها قادر به بیان نیازهای خود و ایجاد روابط سالم هستند.
سبکهای دلبستگی ناایمن
نوع رابطه در سبکهای دلبستگی ناایمن به شرح زیر است:
مضطرب
بزرگسالان با سبک دلبستگی مضطرب، عزت نفس پایینی دارند و به دنبال تایید در روابط هستند. آنها نگران هستند که به اندازه کافی برای شریک زندگی خود خوب نیستند و ترس از رها شدن را تجربه میکنند. آنها میتوانند چسبنده و وابسته شوند.
اجتنابی
سبک دلبستگی اجتنابی در بزرگسالان باعث میشود که از نظر احساسی خودکفا به نظر برسند. آنها عزت نفس پایین را با دید مثبت نسبت به خود پنهان میکنند. آنها از صمیمیت عاطفی اجتناب میکنند و نمیخواهند به دیگران وابسته باشند.
ناسازگار
افراد دارای سبک دلبستگی ناسازگار در روابط خود با دیگران ناپایدار هستند. آنها خواهان صمیمیت هستند اما از ترس صدمه دیدن در ایجاد وابستگیهای عاطفی قوی مشکل دارند.
ریشههای سبک دلبستگی اجتنابی
در ظاهر افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند به نظر میرسد که مستقل هستند و عزت نفس بالایی دارند. در حالی که آنها در ایجاد روابط عاطفی نزدیک مشکل دارند و مدام شریک زندگی خود را نقد میکنند.
علل
یکی از علل زمینهای ایجاد سبک دلبستگی اجتنابی این است که توسط والدین غیرقابل اعتمادی تربیت شدهاند که به آنها یاد دادهاند به کسی تکیه نکنند و احساسات خود را نشان ندهند.
الگوهای دلبستگی ایجاد شده در اوایل دوران کودکی بر روابط بزرگسالان تأثیر میگذارد. اما قبل از اینکه همه آن را به گردن والدین خود بیاندازید، مهم است که توجه داشته باشید که چیزهای بیشتری در آن وجود دارد.
مراقبین غیرقابل اعتماد تنها یکی از علل احتمالی سبک دلبستگی اجتنابی هستند. تجربیات دیگری به غیر از رابطه با والدین در کودکی میتواند بر سبکهای دلبستگی در بزرگسالی تأثیر بگذارد.
به عنوان مثال، یک رابطه شکست خورده در اوایل زندگی میتواند یکی از دلایلی باشد که یک فرد به روابط اعتماد نداشته باشد. آنها احساس میکنند که در رابط صدمه میبینند و طرف مقابله به آنها خیانت میکند که این موضوع باعث ناامنی و اعتماد به نفس پایین میشود.
تاثیرات دلبستگی اجتنابی
این افراد عزت نفس پایینی دارند. افرادی که دلبستگی اجتنابی دارد به حدی عزت نفس پایینی دارند که احساس میکنند که لایق عشق نیستند و معتقدند که غیرممکن کسی آنها را دوست داشته باشد.
برای کنار آمدن با این احساسات، آنها از صمیمت دوری میکنند و سعی مینمایند به صورت مفرطی مستقل شوند. حتی وقتی وارد یک رابطه میشوند، دلبسته نمیشوند.
صمیمیت باعث میشود آنها احساس کنند که در دام افتادهاند، بنابراین با هر نشانهای از وابستگی، با انجام عمدی کارهایی که ممکن است به آنها صدمه بزند و آنها را جدا کند، از شریک زندگی خود فاصله میگیرند. آنها برای جلوگیری از نزدیکی عاطفی رابطه را خراب میکنند.

علائم دلبستگی اجتنابی نادیده انگاشته چیست؟
- هر کاری را خودشان انجام میدهند.
- تنهایی را بر داشتن رابطه ترجیح میدهند.
- به دیگران اعتماد ندارند.
- از صحبت کردن در مورد مسائل عاطفی اجتناب میکنند.
- آنها همیشه مشغول هستند.
- تحمل انتقاد را ندارند.
- به راحتی دوست نمیشوند.
- ارتباط فیزیکی را دوست ندارند.
- شریک زندگی آنها بیش از حد وابسته به نظر میرسد.
- آنها هرگز عاشق نمیشوند.
تفاوت بین فردی که دلبستگی اجتنابی دارد با یک خودشیفته چیست؟
در حالی که سبک دلبستگی اجتنابی در افراد خودشیفته رایج است، اما آنها یکسان نیستند.
خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی است که فرد تصور اغراقآمیز از خود دارد و هیچ همدلی با دیگران ندارد. خودشیفتهها متکبر هستند، حس بزرگی دارند و دائماً به دنبال تحسین هستند.
فردی که سبک دلبستگی اجتنابی دارد مدام میترسد که آسیب ببیند. آنها از مردم دوری میکنند تا در نهایت از طرد شدن جلوگیری کنند. خودشیفتهها نیاز به تحسین دارند و ترس آنها از این است که آن را دریافت نکنند.
هر دو عزت نفس پایینی دارند. افراد اجتنابی احساس ناکافی بودن میکنند، در حالی که خودشیفتهها از این که آدم کاملی که تصور میکنند نیستند احساس ناامیدی میکنند.
چگونه میتوان به یک فرد با سبک دلبستگی اجتنابی کمک کرد؟
فردی که ویژگیهای دلبستگی اجتنابی را از خود نشان میدهد قبل از هر چیز نیاز به کمک دارد. اولین گام درمان است و برای اینکه روند درمان به درستی پیش رود، باید فرد مایل به دریافت کمک باشد.
درمان حتی برای افرادی که سازگارتر هستند نیز سخت است. اما برای افرادی که احساس ناکافی میکنند، از احساسات خود دوری میکنند و از صحبت کردن در مورد آنها فرار میکنند، میتواند بسیار دشوار باشد. با این وجود، یک درمانگر با تجربه میتواند کمک کند.
مطالب مرتبط: “چگونگی بهبود زندگی مشترک“
دیدگاهتان را بنویسید