نیمه گمشده مفهومی است که افراد زیاد از آن صحبت میکنند. اما آیا حقیقتی برای آن وجود دارد؟ در این مقاله با نگاهی به تاریخ و علم به بررسی این مفهوم میپردازیم. پس همراه ادامه این مقاله از زردنیوز باشید.
مقدمه
همه چیز از فیلسوف یونان باستان، افلاطون آغاز شد. یک بار او نظریهای داد که انسانها رگهایی با دو دست، دو پا و یک صورت نبودند. بهجای آن، ما چهار دست، چهار پا و دو سر داشتیم. از مفصلی به مفصل دیگر به جفت مکلمان وصل شده بودیم، ما درهم تنیده، همراه با یکدیگر در زمین سرگردان بودیم.
به عبارت دیگر، زمانی که خدای یونانی زئوس تصمیم گرفت انسانها را به دو نیم تقسیم کند و ما را به خاطر ذات خودخواهانهمان مجازات کند. ما ماندیم تا با پیچیدگیهای جاهطلبانه خود روبرو شویم و با امید به پیداکردن نیمه گمشدهمان در زمین پرسه میزدیم. بدین ترتیب، مفهوم همزاد روحی یا نیمه گمشده به وجود آمد.
برای این عقیده یک منبع معتبر که شامل بخشهایی مساوی از باور عامیانه، علم و روانشناسی باشد، وجود ندارد. اما، شواهد مجابکنندهای وجود دارد که حاکی از آن است که همدمهای روحی، با هرشکلی، واقعی هستند.
افسانه دربرابر واقعیت
صرفنظر از افکار افلاطون، ایده یافتن عشق ابدی در فرهنگ و تمدن ما بهطور مستمر درحال نفوذ بوده است. با شروع کارتونهای دیزنی که بسیاری از ما آنها را در دوران کودکی دیدهایم، به ما آموزش داده میشود که یک رابطه عاطفی بهطور قطع برای ما وجود دارد، رابطهای که ممکن است همه نیازهای ما را برآورده کند. در حالی که وجود این باور که یک نفر میتواند تمام کارهایمان را برای ما انجام دهد، آسیبرسان است. در داشتن باورهای عاشقانه مانند مفهوم همدم روحی، مزیت نیز وجود دارد.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۶ روی ۲۷۰ جوان انجام شد، نشان داد افرادی که دارای باورهای عاشقانه هستند، در رابطه عاطفی خود احساس رضایت و وفاداری بیشتری را تجربه میکنند. البته این نکته به اندازه کافی دارای اهمیت است که باورهای عاشقانه با انتظارات برآوردهنشده ارتباطی ندارند، به این معنی که رشد باورهای عاشقانه همراه با داشتن توقعات غیرممکن و زیاد همسو نیست.
بنابراین، آیا همدمهای روحی واقعی هستند؟ بستگی دارد از چه کسی بپرسید. النا بهار، درمانگر ازدواج و خانواده دارای مجوز، متخصص در حوزه روابط جنسی، ارتباطات و روابط عاطفی توضیح میدهد: «درواقع این یک مفهوم ذهنی است، زیرا عقاید در مورد آن متفاوت است.»
او با توضیح لایههای این مفهوم ادامه داد برخی از افراد فقط به یک نیمه گمشده یا همدم روحی برای تمام عمر و یا چند همدم روحی در طول زندگیشان اعتقاد دارند. او گفت: «حقیقت این است که پیداکردن کسی که بتوانید زندگیتان را با او به اشتراک بگذارید، شامل تعادل ظریفی از تفاهم، اعتماد و ارزشهای مشترک است.»
با درنظرگرفتن مفهوم حساس باور همدم روحی، ما تمایل داشتیم تا نظر یک درمانگر روابط دیگر را در مورد این عقیده بشنویم. اریک نونز، مددکار اجتماعی بالینی دارای مجوز مستقر در لسآنجلس، این سخن را با ما به اشتراک گذاشت: «من اعتقاد دارم وقتی با افرادی روبرو میشویم که میخواهند زندگیشان را بدون دودلی یا پیچیدگی بسازند، در واقع نیمههای گمشده خود را خلق میکنیم.»
به یاد داشته باشید، اینطور نیست که در این نوع رابطه سختی وجود ندارد. بلکه این بدان معناست که تمایل زیادی برای یافتن راهی به سمت جلو، به هر طریق ممکن وجود دارد.
یکی؟ یا بیشتر از یکی؟
اخیرا از یکی از دوستان نزدیکم که به تازگی با کسی همراه شده و از این بابت بسیار خوشحال است، پرسیدم که آیا او به عقیده همدم روحی باور دارد یا خیر. پس از اندکی مکث، او توضیح داد که معتقد است در زمانهای مختلف زندگیاش چندین جفت روحی داشته است، چرا که هیچکدام از ما شخصیت ثابتی نداریم، و با تکامل ما، جفتهایمان نیز به تکامل میرسند.
نونز توضیح میدهد: “من اغلب به «یک شخص» به عنوان فردی فکر میکنم که ممکن است هر کسی مایل به تعامل با او باشد، دوست داشته باشد [خود] را متعهد بداند و همیشه به او رغبت داشته باشد. با پیروی از این استدلال، ممکن است افراد زیادی وجود داشته باشند که ما تمایل به ارتباط با آنها داشته باشیم، که با گذر زمان و با تغییر ایدهآلها، نیازها و ارزشهای ما نیز تغییر میکنند.”
بهار بر ارائه دیدگاهی از درک دقیق اینکه همروحی چیست و همینطور اهمیت انتظارات واقعبینانه تاکید دارد. بهار میگوید: «چه به یک همدم روحی واقعی اعتقاد داشته باشید چه نه، نکته مهم این است که ذهن و قلب خود را باز نگهدارید تا در دنیای روابط عاشقانه بتوانید به جلو بروید.»
علم پشتیبان همدم روحی
قسمتی از جادوی ارتباط، دلیل کشش اولیه خاص ما به یک انسان دیگر است. یک ماده شیمیایی که یک مولفه علمی دارد و ممکن است شما را شگفتزده کند: بوی بدن. بوی خاص هر انسان میتواند به ما در پیشرفت روابطمان کمک کرده و به ما امکان میدهد یک همسر مناسب را تشخیص دهیم، میل جنسی خود را تعدیل کرده و احساس امنیت خود را در یک رابطه افزایش دهیم.
این اطلاعات نشان میدهد که جذابیت ما تصادفی نیست و علم بهطور اجتنابناپذیری افرادی را که ممکن است بهعنوان یک همدم روحی در زندگی ما قرار گیرند، تحت کنترل دارد.
یک نوع متفاوت از عشق
من مفهوم نیمه گمشده را از نزدیکترین و عزیزترین دوستم خواستم. او قبل از اینکه خیلی سریع نظرش را بیان کند، خیلی مختصر عقاید خود را در مورد این مفهوم بررسی کرد و گفت: “خب، تو همروح من هستی.” من تعجب کردم، متوجه شدم که دیدگاه من در مورد این مفهوم تا آن زمان یک بعدی بود. گفتههای او حقیقت دارد – ما با هم ملاقات کردیم و همه چیز خیلی خوب پیش رفت.
ما با تدبیر و توجه راه خود را از میان تعارضات پیدا کردیم. ما توانستیم با هم زندگی کنیم، با هم سفر برویم و در بردها و باختهایمان یکدیگر را تشویق کنیم. با بیش از یک دهه ارتباط نزدیک و موفقیت در آن، تردیدی ندارم که برای مدتی طولانی با هم در ارتباط خواهیم بود. سخنان او یک نکته کلیدی را آشکار میکند که اغلب به حمایت از روابط عاشقانه از آن غفلت میشود: همروحی افلاطونی.
بهار عقیده دارد: «نیمه گمشده افلاطونی فردی است که با او ارتباطی عمیق و ارزشمند دارید که صرفا عاشقانه یا جنسی نیست. او در ادامه توضیح میدهد که این روابط میتواند به اندازه یک رابطه عاشقانه موثر و ماندگار باشد.
با حس کنجکاوی در مورد کشش متقابل خاص افلاطونی که در روابط دوستانه بهوجود میآید، به برخی منابع مراجعه کردم. براساس یک مطالعه در سال 2022 که در مجله پیشرفتهای علمی چاپ شده است، ما با بوی بدن افراد میتوانیم دوستان را از غریبهها تشخیص دهیم. این مطالعه نشان میدهد که دوستان نسبت به غریبهها بوی مشابه بیشتری میدهند، و ما با کسانی که بویی شبیه به بوی ما دارند، تعاملات مثبت بیشتری داریم.
جهت تکرار، آنچه که به آن پیچوخمهای تقدیر گفته میشود، درواقع تحتتاثیر واکنشهای بیولوژیکی ما به دنیای اطرافمان است.
سخنی برای شکاکان
شاید شما قانع نشده باشید که جفت روحی یا نیمه گمشده وجود دارد. یا اینکه شما در یک رابطه فوقالعاده با کسی هستید که احساس نمیکنید این میتواند همان شخص باشد. اجازه ندهید هیچکدام از این شرایط جلوی شما را از تجربه یک عشق بادوام بگیرد.
در کار خود به عنوان یک رواندرمانگر، هم ایده رابطه عاشقانه عمیق و هم این مفهوم را که ممکن است ما بهدلیل گذشتهمان و داشتن حس امنیت یا ناامنی که در یک رابطه نزدیک داشتیم، در طول این رابطه عاشقانهمان نیز دچار تردید شویم را تشویق میکنم. این دو حس میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند، اما ممکن است به چالشکشیدن «یکی» باعث ایجاد حس سردرگمی شود.
کنارگذاشتن معناگرایی و اتکا به رابطه فعلی میتواند به شما در پیداکردن آرامش کمک کند. بهار اظهار داشت: «اجازه ندهید عقیده “همدم روحی” شما را از پیداکردن خوشبختی واقعی در روابطتان باز دارد.» او حرفهایش را با این جمله به پایان رساند: «منتظر نمانید تا “جفت روحی” شما بیاید. روی ایجاد یک ارتباط قوی با فردی که هماکنون با او هستید، تمرکز کنید.»
کاری که برای عشق انجام نخواهیم داد
به رئالیتی شو بروید، با یک شخص غریبه دیدار داشته باشید، از خودتان که در صف فروشگاه مواد غذایی هستید، عکس بگیرید و بفرستید. فرهنگ ما همچنان یک فرهنگ رمانتیسیسم مایوسکننده باقی مانده است، کسی که که شهامت دارد رویاپردازی میکند که نیمه دیگر ما منتظر دیدار ماست.
واقعیت اما کمی پیچیده است، به خصوص با کاهش درصد ازدواج و همینطور افرادی که دیر ازدواج میکنند. میزان بزرگسالان مجرد نسبت به سال ۱۹۵۰، ۱۱ درصد و همینطور میزان خانوارهای تکنفره نسبت به سال ۱۹۶۰، ۱۶ درصد افزایش یافته است.
نسلهای جوانتر با قواعد نسل بزرگتر خود مخالف هستند و بدون ترس از روابطی که با آنها همراستا نیستند، خارج میشوند. درواقع، این آمار میتواند به یک امیدواری در حال رشد نیز اشاره کند که قرار نیست فرد در رابطهای که حال او را خوب نمیکند، باقی بماند. و شاید آن رابطه شکستخورده فقط نشاندهنده این باشد که آنها هنوز آن شخص خاص را ملاقات نکردهاند.
دیدگاهتان را بنویسید