اضطراب بخشی طبیعی از دوران کودکی و نوجوانی است، اما بین نگرانی روزمره و اضطراب مزمن تفاوت زیادی وجود دارد. با درک تمایزهای بین این دو، میتوانید به کودک خود کمک کنید تا اضطراب خود را بهطور موثر مدیریت کند. همراه زرد نیوز باشید تا در مورد این مسئله اطلاعات بیشتری کسب کنید.
درک اضطراب در کودکان و نوجوانان
ما به عنوان والدین همیشه آرزوی بهترینها را برای فرزندانمان داریم. ما میخواهیم آنها در مواجهه با چالشهای زندگی سالم، شاد و انعطافپذیر باشند. گفتن این موضوع اغلب آسانتر از انجامدادن آن با توجه به چالشهای روزانه و مسئولیتهای والدین است. اضطراب یک مسئله رایج در کودکان، نوجوانان و جوانان بوده که معمولا در مراحل مختلف رشد تجربه میشود. اختلالات اضطرابی را میتوان برای اولین بار در کودکان بین سنین چهار تا هشت سال تشخیص داد. اخیرا یک نظرسنجی نشان داده که حدود 32 درصد از نوجوانان در ایالات متحده به اختلال اضطراب مبتلا هستند و این تعداد در طول سالیان متمادی بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. این مطالعه همچنین نشان داده که از هر چهار تا پنج نوجوان یک نفر دارای ناتوانی شدید مربوط به اختلال اضطرابی است.
همهگیری ویروس کووید-19 با اختلال در روال عادی زندگی کودکان و نوجوانان در مدرسه، زندگی خانوادگی و روابط با همسالان، میزان اضطراب را در آنها افزایش داده است. تشخیص تفاوت بین نگرانیهای عادی و اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان، به ویژه در مواقع پراسترس، همیشه آسان نیست. به عنوان مثال، نوجوانان اغلب نگران تکالیف مدرسه یا شرکت در امتحان هستند، اما این معمولا موقتی بوده و با از بین رفتن عامل استرسزا فورا برطرف میشود. با این حال، اگر اضطراب دائمی شده و در عملکرد روزانه کودک اختلال ایجاد کند، میتواند بر کیفیت کلی زندگی او تاثیر منفی بگذارد.
در حالی که کنارآمدن با اضطراب فرزندتان میتواند برای شما به عنوان پدر یا مادر یک موقعیت دشوار باشد، اما خبر خوب این است که اضطراب یک وضعیت کاملا قابل درمان است. همچنین کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای کمک به فرزندتان انجام دهید. به جای اینکه فقط نگران باشید که اضطراب کودک شما روز به روز بیشتر خواهد شد، بهتر است هر چه زودتر اقداماتی را انجام دهید و به کودکتان کمک کنید تا با علائم خود کنار آمده و کنترل نگاهش به دنیای اطراف را دوباره بدست بیاورد.
علائم اضطراب کودکان در مقایسه با نوجوانان
علائم اضطراب بهطور قابل توجهی متفاوت است و اغلب در کودکان و نوجوانان به موقع تشخیص داده نمیشود. اختلالات اضطرابی در کودکان معمولا با تحریکپذیری، عصبیبودن، نگرانی بیش از حد، کمرویی، مشکلات خواب و یا علائم فیزیکی مانند سردرد یا مشکلات گوارشی مشخص میشود.
بچه ها به شدت تحت تاثیر اتفاقاتی که در دنیای اطرافشان میافتد، قرار میگیرند. آنها ممکن است دچار احساس خستگی و انزوا نسبت به دیگران شده و همچنین دارای ترس یا احساس شرم شوند. کودکان مبتلا به اضطراب ممکن است در دوستیابی یا شرکت در سایر فعالیتهای اجتماعی نیز دچار مشکل شوند.
از جمله شایعترین علائم اضطراب در کودکان عبارتند از:
- مشکل در تمرکز.
- مشکلات خواب یا دیدن کابوس.
- عصبانیبودن یا مشکلات خشم.
- تنش یا بیقراربودن.
- دورههای مکرر گریهکردن.
- اغلب از اینکه احساس خوبی ندارند شکایت دارند.
در نوجوانان، بیشتر نگرانیهایشان مربوط به احساسات خودشان است. این احساسات ممکن است شامل عملکرد تحصیلی و فشارها برای موفقیت در مدرسه، نحوه درک آنها توسط دیگران و نگرانی در مورد تصویر بدن خود در ارتباط با رشد فیزیکی باشد.
اضطراب در نوجوانان همیشه آشکار نیست زیرا آنها تمایل دارند افکار و احساسات خود را پنهان کنند. برخی از نشانههایی که باید به آنها توجه کرد عبارتند از:
- ترس یا نگرانی دائمی در مورد جنبههای معمول زندگی خود.
- کنارهگیری از دوستان یا فعالیتهای اجتماعی.
- تحریکپذیری یا سرزنش دیگران.
- به وجود آمدن مشکلات در مدرسه یا ضعف عملکرد ناگهانی.
- امتناع از رفتن به مدرسه.
- مشکلات خواب.
- مصرف مواد.
- دائما به دنبال اطمینانیافتن است.
علائم خاص کودک یا نوجوان شما هر چه باشد، اضطراب میتواند تاثیر منفی روی افکار، احساسات و سلامت جسمی آنها داشته باشد. و این اثر منفی به نوبه خود میتواند در توانایی آنها برای عملکرد تحصیلی و اجتماعی تداخل ایجاد کند. کمک به آنها برای مقابله با مشکلاتشان، با شناخت علل و علائم اضطراب آنها شروع میشود.
علل اضطراب در کودکان
دلایل زیادی برای مضطربشدن کودکان وجود دارد. اختلالات اضطرابی به احتمال زیاد توسط ترکیبی از عوامل محیطی و بیولوژیکی ایجاد میشوند. اضطراب معمولا در خانوادهها دیده شده و در دختران شایعتر از پسران است.
اختلالات اضطرابی انواع مختلفی از مسائل مربوط به سلامت روان را شامل میشود، از جمله اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)، اختلال هراس، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال اضطراب اجتماعی و سایر فوبیاهای خاص. برخی از کودکان نیز دچار اضطراب جدایی همراه با ترس و ناراحتی دوری از خانه میشوند.
کودکان و نوجوانان ممکن است همزمان بیش از یک نوع اضطراب داشته باشند. سه نوع رایج اضطراب در کودکان عبارتند از: اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر.
شروع یک اختلال اضطراب اغلب با رویدادهای استرسزا، مانند تغییرات ناگهانی در زندگی، مشکلات مدرسه، داشتن مسئولیتهای اضافی بیشتر از سن و سال، استرس ناشی از موقعیتهای خانوادگی، یا تجربیات آسیبزا، از جمله قلدری یا سایر اشکال سوءاستفاده ایجاد میشود.
والدینی که خودشان مضطرب هستند یا بیش از حد از فرزندانشان محافظت میکنند نیز ممکن است اضطراب کودک را افزایش دهند. تحقیقات انجامشده در سال 2021 نشان داد که چگونه حمایت والدین یک عامل مهم برای سلامت روان نوجوانان است. با تشویق فرزندتان به توسعه راهبردهای مقابلهای، مانند پذیرش، بیخیالی، و طرز فکر مثبت، میتوانید به تقویت رفاه و کاهش استرس و اضطراب او کمک کنید.
نقش رسانههای اجتماعی در اضطراب دوران کودکی
نوجوانان و جوانان، زمان زیادی را در گوشیهای هوشمند خود صرف چت و پیامدادن به دوستان خود کرده و در حسابهای اینستاگرام، فیسبوک، اسنپچت و توییتر خود درگیر میشوند. دریافت اعلانهای رسانههای اجتماعی در طول روز میتواند روی افکار و احساسات آنها در مورد خودشان تاثیر بگذارد. از برخی جهات، این موضوع میتواند یک تجربه لذتبخش و مثبت باشد، اما از جنبههای دیگر، ممکن است اضطراب و احساس انزوا و افسردگی را نیز افزایش دهد.
در حالی که رسانههای اجتماعی میتوانند به بچهها و نوجوانان کمک کنند تا با هم در ارتباط بوده و روابط نزدیکتری با دوستان و خانواده خود داشته باشند، اما از طرف دیگر میتوانند قلدری را ترویج داده و روی تصویر و عزتنفس فرد از خودش تاثیر منفی بگذارند.
یک مطالعه در سال 2019 روی بیش از 6500 نوجوان 12 تا 15 ساله در ایالات متحده نشان داد که افرادی که بیش از سه ساعت در روز را در رسانههای اجتماعی میگذرانند در معرض خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان هستند. یک مطالعه داخلی که در سال 2021 در فیسبوک انجام شد نشان داد که نوجوانان ممکن است در اثر مقایسه اجتماعی و فشار همسالان با مشکلاتی روبرو شوند که از اینستاگرام نیز به عنوان یکی از منابعی که ممکن است مشکلات سلامت روان موجود را بدتر کند نام برده شده است.
کمک به فرزندتان در مورد اضطراب
به اضطراب او به روشی صحیح پاسخ دهید
این ممکن است واضح و روشن به نظر برسد، اما به عنوان والدینی که با کودکی مضطرب سر و کار دارید، مهم است که تا حد امکان آرام و امیدوار باشید. روشی که شما به افکار و رفتارهای فرزندتان پاسخ میدهید میتواند تاثیر قابل توجهی روی توانایی او برای مقابله با اضطرابش داشته باشد.
با فرزندتان در مورد نگرانیهایش صحبت کنید
با فرزند خود گفتگو کنید و از او بخواهید احساسات خود را در مورد نگرانیهایش بیان کند. صرفا گفتن این جمله به کودک که نگران نباشد یا به مشکلات خود فکر نکند، نه حمایتکننده است و نه تاییدکننده. بهتر است به فرزندتان اطمینان دهید که ترسیدن او اشکالی ندارد و تاکید کنید که در هر مرحله به او کمک خواهید کرد.
اگر فرزندتان در توضیح احساس خود مشکل دارد، از او بخواهید که این موضوع را در قالب یک داستان بیان کند. با بیرونرفتن از نقش خود به عنوان والد، کودک شما ممکن است احساس راحتی بیشتری کرده و بهتر بتواند احساسات و عواطف خود را توصیف کند.
نگرانی و درک خود را نشان دهید
ابراز تشویق و همدلی، همراه با یک رویکرد مشارکتی برای یافتن راهحلهای قابل اجرا، میتواند ابزار قدرتمندی باشد. تحقیقات نشان میدهد که همدلی مادر تاثیر بسزایی در کاهش پریشانی کودکان دارد.
به فرزندتان اجازه دهید بداند که اضطراب چیزی نیست که از آن خجالت بکشد و شما آنجا هستید تا به او کمک کنید بفهمد چه چیزی او را مضطرب میکند و بتواند راههایی برای مدیریت آن پیدا کند. این رویکرد کار گروهی یک پیوند مشترک بین شما و فرزندتان است و در عین حال توانایی فرزندتان را برای تحمل اضطراب خود تقویت میکند.
حمایتکننده باشید اما کنترلکننده نباشید
نکته کلیدی این است که به کودک خود کمک کنید تا اضطراب خود را مدیریت کند اما در تلاش برای از بین بردن آن بیش از حد محافظهکار نباشید. بادقت گوشدادن به حرفهایش و ابراز همدردی، حمایت خوبی از او میکنید.
شما همچنین میتوانید از طریق انواع روشهای مدیریت موقعیتهای مختلف با او صحبت کنید. به عنوان مثال، اگر فرزند شما اضطراب جدایی دارد و در خانه دوستش بوده و نگران بازگشت به خانه است، راههای مناسبی را برای او در نظر بگیرید. فرزندتان میتواند از مادر دوستش بپرسد که مثلا چه ساعتی دنبال او میآیید، یا میتواند از او بخواهد که با شما تماس بگیرد تا بفهمد چه ساعتی آنجا خواهید بود. داشتن چنین استراتژیهایی میتواند به کودک شما اطمینان دهد و احساس اضطراب را کاهش دهد.
مهارتهای مدیریتی فرزندتان را تقویت کنید
به جای اجتناب از محرکهای اضطراب فرزندتان، میتوانید به او کمک کنید تا راهبردهای مقابلهای موثر ایجاد کند. دادن بازخورد مثبت مکرر، فرزند شما را تشویق میکند تا احساس توانایی و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد. اهداف کوچکی را تعیین کنید که هم واقعبینانه و هم قابل دستیابی باشند. هر بار که به هدفی میرسد، میتوانید بگویید: «من به خاطر شیوهای که با آن، موقعیت را مدیریت کردی و روی اضطرابت کار کردی، به تو افتخار میکنم.»
هر زمان که فرزندتان مقاومتی از خود نشان داد یا با ترسهای خود روبرو شد، سعی کنید تلاشهای او را تحسین کنید. اگر شکستی رخ داد، به کودک خود اطمینان دهید که این یک شکست نیست، بلکه یک تجربه یادگیری است که به او کمک میکند تا بر موانع آینده غلبه کند. با آنها در مورد آنچه میتوانند دفعه بعد تغییر دهند تا نتیجه بهتری داشته باشند صحبت کنید. وقتی کنترل اوضاع را در دست میگیرند، احساس قدرت بیشتری میکنند.
الگوی مثبتی برای فرزندتان باشید
فرزندتان به شما نگاه میکند و به راهنمایی شما نیاز دارد تا به او نشان دهید چگونه استرس و اضطراب را مدیریت کند. نحوه برخورد شما در زمانهای ناامیدی و ابراز خشم یک مثال بارز است. سعی کنید هنگام برخورد با مشکلات و موقعیتهای چالشبرانگیز تا حد امکان آرام و صبور باشید. نحوه صحبت شما و چیزهایی که در مورد آن موضوع میگویید نیز میتواند تاثیر زیادی روی ارزشها و رفتار یک نوجوان مضطرب داشته باشد.
والدینی که با خواب کافی، ورزش منظم و رژیم غذایی سالم از خود مراقبت میکنند، میتوانند فرزندان خود را نیز به انجام این کارها تشویق کنند. اگر یوگا، مدیتیشن یا سایر تکنیکهای تمدد اعصاب را تمرین میکنید، احتمالا فرزندانتان بیشتر به سلامتی خود توجه میکنند. هر چقدر میتوانید از اظهار نظرهای منفی در مورد بدن خود خودداری کنید، زیرا این کار میتواند منجر به تصور ضعف از خود و شرمساری از بدن در ذهن فرزندتان شود.
همچنین الگوبرداری از یک رویکرد سالم در زندگی میتواند به فرزندان شما درسهای ارزشمندی بیاموزد. همه ما اشتباه میکنیم و بچهها باید بدانند که اگرچه والدین نقصهایی دارند، اما هنوز هم میتوانند با موفقیت بر ناملایمات غلبه کنند. این موضوع میتواند به حذف فشارهای غیرضروری که ممکن است اضطراب کودک شما را افزایش دهد، کمک کند.
تکنیکهای آرامسازی را با کودک خود تمرین کنید
به کودک خود چند تمرین تنفس عمیق یا مدیتیشن را پیشنهاد دهید. این امر احساس آنها را تایید کرده و استراتژیهای آرامسازی را به آنها یاد میدهد که میتوانید با هم امتحان کنید. هنگامی که کودکان مضطرب هستند، تنفس آنها معمولا سطحی میشود. میتوانید تنفس عمیق شکمی را با هم امتحان کنید که در آن کودک یک دست خود را روی سینه و دست دیگر را روی شکم خود قرار دهد. هنگام دم باید شکمشان منبسط شده و هنگام بازدم شکمشان منقبض شود.
تنفس ذهنی شامل تمرکز روی نفسکشیدن و توجه به لحظه حال است. از فرزندتان بخواهید چشمانش را ببندد و به آرامی نفس بکشد. در حالی که آنها نفس میکشند، میتوانند بدن خود را در مناطقی که دچار تنش شده، بررسی کنند. سپس میتوانند احساس گرما و راحتی را برای کاهش ناراحتی در این مناطق تجسم کنند.
کودکان و نوجوانان بزرگتر نیز ممکن است از انجام انواع مختلف حرکات یوگا، مدیتیشن و سایر تکنیکهای آرامشبخش لذت ببرند.
خاموشکردن تلفنهای همراه و کاهش استفاده از رسانههای اجتماعی در ساعاتی از روز حرکت بسیار خوبی برای تمرین در هر روز است. نوجوان شما میتواند خاطره یا موقعیت خاصی را تجربه کند که به او احساس آرامش، امنیت و رضایت بدهد. شاید این احساس با گذراندن وقت در ساحل، مکانی که آرام باشد، یا رفتن در دل طبیعت در تعطیلات بدست بیاید. استفاده از روش تجسم تصاویر زیبا یا صداهای دلپذیر یک راه ایدهآل برای ایجاد یک حالت آرامش است.
بهداشت خواب خوب را ترویج دهید
از آنجایی که کودکان مضطرب اغلب مشکل خواب دارند، ایجاد یک روتین خواب قابل پیشبینی و آرامشبخش ضروری است. یک برنامه خواب منظم تنظیم کنید، ورزش را کاهش داده و قرارگرفتن در معرض نور را مخصوصا نزدیک به زمان خواب کاهش دهید و از مصرف کافئین نیز پرهیز کنید.
مطمئن شوید که کودک شما هنگام خواب احساس راحتی و امنیت کرده و حداقل حواسپرتی را برای کمک به خوابیدن داشته باشد. اتاق خواب او باید خنک، آرام و دنج باشد. زمان استفاده از صفحه نمایش چه در رایانه، تلفن، تلویزیون یا بازیهای ویدیویی باید حداقل یک ساعت قبل از خواب کاهش یابد. یک ساعت قبل از خواب، زمان ایدهآلی برای کتابخواندن فرزندتان یا گوشدادن به یک موسیقی آرام و ملایم است. یک کودک کوچکتر ممکن است با روشنکردن چراغ خواب یا داشتن یک حیوان عروسکی یا پتوی نرم احساس امنیت و آرامش بیشتری کند.
مشوق استفاده سالم از رسانههای اجتماعی باشید
بحث و گفتگو با کودکان در مورد مزایا و معایب رسانههای اجتماعی نقطه خوبی برای شروع است.
به جای اینکه خیلی راحت فقط سعی کنید فرزندتان را مجبور کنید تلفنش را کنار بگذارد – که ممکن است فقط به اضطراب او بیفزاید – میتوانید اقدامات مثبتتری انجام دهید:
- با محدودکردن زمان استفاده از انواع صفحه نمایش و میزان درگیری خود با رسانههای اجتماعی، الگوی خوبی برای فرزندتان باشید.
- فرزندتان را تشویق کنید که با دوستان خود بیشتر به صورت حضوری معاشرت کند و در فعالیتهای خلاقانه شرکت کند نه اینکه بر تعداد «لایکهایی» که پستهای رسانههای اجتماعی او جذب میکنند تمرکز کند. اگر قرارگرفتن در معرض صفحه نمایش در سنین پایین به یک عادت تبدیل نشود، کودکان یاد خواهند گرفت که چگونه خود را با روشهای دیگر مشغول کنند.
- زمان مشخصی را در نظر بگیرید که کل خانواده بدون هیچگونه استفادهای از صفحه نمایش تلفن و رایانه باشید. این کار میتواند یک فعالیت روزانه برای یک مدت زمان کوتاه باشد، مثلا در تعطیلات آخر هفته زمانی که مشغول فعالیتهای خانوادگی هستید.
- بهطور خیلی خاص به نوجوانان یادآوری کنید که تصاویری که در رسانههای اجتماعی میبینند اغلب به صورت دیجیتالی تغییر یافتهاند و نمایش دقیقی از زندگی واقعی نیستند. به طور مثال، پستهای مربوط به مهمانیها یا رویدادهایی که به آنها دعوت نشدهاند، اغلب به گونهای ساخته میشوند که بیشتر از آنچه واقعا بودند، سرگرمکننده و جذاب به نظر برسند.
- فرزندتان را تشویق کنید که رابطه خود را با کسانی که در مورد آنها نظرات منفی میدهند قطع کرده و از آنها بخواهید هنگام بیان نظرات در مورد دیگران مسئولیتپذیر باشند. به خصوص نوجوانان که ممکن است بیفکر عمل کرده و متوجه نباشند محتوایی که به اشتراک میگذارند ممکن است آسیبزا یا نامناسب باشد.
- اگر رسانههای اجتماعی روی تکالیف مدرسه، خواب یا درگیری فرزندتان در فعالیتهای بیرونی تاثیر میگذارد، زمان استفاده از صفحه نمایش را کاهش دهید.
نکات اضافی برای کمک به یک نوجوان
بسیاری از تکنیکهای ذکرشده در بالا میتواند برای کمک به کودکان و نوجوانان مبتلا به اضطراب موثر باشد. از آنجایی که نوجوانان اغلب درجات دیگری در مورد اضطراب و اختلالات اضطرابی دارند، راهبردهای دیگری وجود دارد که ممکن است به آنها کمک کند.
با نوجوان خود در مورد اضطراب صحبت کنید
به نوجوان خود اطمینان دهید که اضطراب میتواند تحت شرایط خاصی به عنوان یک احساس محافظتی عمل کند. اضطراب ما را از خطرات احتمالی آگاه کرده و به ما کمک میکند تا در امان باشیم. آن احساس ناخوشایندی که گاهی در شکممان حس میکنیم ممکن است سیگنالی از یک تهدید بالقوه باشد. از آنجایی که توجه به این علائم هشداردهنده راهی برای جلوگیری از موقعیتهای بد است، احساس اضطراب میتواند هدف مثبتی داشته باشد. همچنین میتوانید به نوجوان خود از طریق صحبتکردن با او در مورد اینکه چه چیزهایی را میتواند تغییر دهد تا وضعیت خاصی را در آینده بهتر کند، کمک کنید تا کمتر در مورد اضطراب خود احساس ترس کند.
گفتگوی راحتی با نوجوان خود داشته باشید. حفظ ارتباط موثر با نوجوانان میتواند دشوار و حتی گاهی ناراحتکننده باشد. وقتی نوجوانان مستقلتر میشوند، همیشه به والدین خود اعتماد نمیکنند. داشتن یک سبک ارتباطی حمایتی باعث افزایش اعتماد و راحتی در به اشتراک گذاشتن احساسات آنها با شما میشود.
برقراری ارتباط منظم با نوجوانان و پرس و جو در مورد روز آنها ضروری است. آنها ممکن است زیاد به جزئیات نپردازند، اما میدانند که شما واقعا به آنها علاقهمند و نگرانشان هستید. چند کلمه دلگرمکننده میتواند در این راه دراز کمک خوبی باشد. به نوجوان خود بگویید که به او و پیشرفتی که دارد افتخار میکنید. اگر آنها نسبت به موقعیت خاصی ابراز نگرانی یا اضطراب میکنند، این را فرصتی برای شروع یک گفتگوی عمیقتر بدانید. احساسات آنها را با گفتن «میدانم شرایط سختی است» یا «به نظر خیلی آزاردهنده است» تایید کنید.
از مهارتهای گوشدادن فعال استفاده کنید. نوجوانان به دنبال ارتباطات حمایتی و راههایی برای تخلیه احساسات خود نزد والدین هستند. با گوشدادن دقیق و تایید احساسات آنها بدون قضاوت یا انتقاد، میتوانید به کاهش علائم اضطراب آنها کمک کنید. میتوانید این کار را با توجه کامل به نوجوانتان، برقراری تماس چشمی برای نشاندادن علاقهتان به حرفهای او و تکاندادن سر برای نشاندادن اینکه واقعا به حرفهای او گوش میدهید، انجام دهید. از قطع صحبت نوجوان خود در حین صحبتکردن او خودداری کنید، با رعایت این موارد او احساس راحتی کرده که کاملا درباره خود و احساساتش صحبت کند.
برای نحوه برخورد در شرایط سخت آماده باشید. درباره موضوعات منطقی و غیرمنطقی و چالشهایی که نوجوانتان با آنها مواجه است، خواه مربوط به مدرسه، روابط اجتماعی یا نگرانیهای عمومی زندگی، با او گفتگو کنید. تایید کنید که برخی شرایط خاص میتوانند اضطرابآور باشند، اما یک دیدگاه مناسب نیز برای او ایجاد کنید تا این احساسات نامتناسب و اضطراب در او بیشتر نشوند. نوجوانان ممکن است عمدا یا سهوا در مورد احساسات خود و آسیب یا اضطرابی که دارند مبالغه کنند، مخصوصا اگر احساس کنند شما به عنوان والدینی که درک نمیکنید ممکن است با او مشاجره کنید.
هنگامی که در مورد نحوه واکنش آنها به یک موقعیت خاص صحبت میکنید، چند روش جایگزین هم ارائه دهید که ممکن است موثرتر باشند. به عنوان مثال، اگر نوجوان شما در امتحان نمره مردودی گرفت و با برچسبزدن به خود به عنوان احمق یا فکرکردن به این که هرگز فارغالتحصیل نخواهد شد، واکنش نشان داد، میتوانید در اصلاح این افکار غیرمنطقی به او کمک کنید. با تاکید بر اینکه این فقط یک آزمون است و میتواند با مطالعه بیشتر یا کار با معلم خصوصی نمرات خود را بهبود بخشد به او کمک کنید تا به شکل واقعیتری به مسئله نگاه کند.
در نوجوان خود عزت نفس ایجاد کنید
نقاط قوت نوجوان خود را به جای نقاط ضعف او برجسته کنید. به جای تمرکز بر اضطراب آنها، میتوانید روی ویژگیهای مثبت آنها تاکید کنید. این کار میتواند به سادگی تعریفکردن از نوجوانتان در مورد متفکربودن، مهربانی یا توجه او به دیگران باشد. نوجوان شما همچنین ممکن است ویژگیهای فکری یا شخصیتی قوی داشته باشد که او را به عنوان یک فرد متمایز میکند. به این نکته اشاره کنید که منحصربهفردبودن او چیزی است که باید از آن تجلیل شود، در مقابل احساساتی که انگار با آنها سازگاری ندارد.
- ایجاد انعطافپذیری و اعتماد بهنفس میتواند به نوجوان شما کمک کند تا تواناییهای خود را برای حل مشکلات به تنهایی تشخیص دهد. اگر او در یک امتحان یا تکلیف مدرسه خوب عمل کرد، میتوانید کارهای بیشتری از او بخواهید. همچنین میتوانید میزان زمانی را که برای مطالعه و آمادگی برای امتحان اختصاص داده را به او یادآوری کنید. این کار به او ارزش تلاش برای موفقیت را نشان میدهد نه اینکه همیشه نگران نتیجه باشد.
- اگر نوجوان شما علاقه یا استعداد خاصی مانند هنر، موسیقی یا ورزش دارد، میتوانید از این استعداد برای کمک به حفظ انگیزه او استفاده کنید. نشاندادن اینکه چقدر به او افتخار میکنید و قدردانی از تلاشهایش، اعتماد به نفس اورا تقویت میکند. تسلط بر هر نوع مهارتی باعث ایجاد عزت نفس شده و توجه را از مورد اضطرابآور منحرف میکند. به یاد داشته باشید، این نکته در مورد تلاش برای کاملبودن نیست. هدف این است که بهترین تلاش خود را برای موفقیت و بر اساس تواناییهای خود گسترش دهند.
از انتظاراتی که تعیین میکنید آگاه باشید. نوجوانان اغلب ممکن است تحت تاثیر انتظارات بالا برای رسیدن به موفقیت احساس فشار کنند. واقعبینانه نگهداشتن اهداف میتواند آنها را به سمت پیشرفت تحصیلی هدایت کند بدون اینکه بر اضطراب آنها در مورد نمرات امتحانی بیفزاید.
ارزش کمک به دیگران را نشان دهید. درگیرشدن در فعالیتهای ارزشمندی که به دیگران کمک میکند، میتواند عزت نفس نوجوانان را تقویت کرده و باعث انحراف سالم و سازنده از اضطراب شود. آنها را تشویق کنید که به دنبال فرصتهای داوطلبانه در جامعه برای دلایلی که به آنها علاقه دارند بگردند. پیوستن به یک گروه یا باشگاه با سایر نوجوانانی که علایق مشترکی دارند نیز میتواند مهارتهای اجتماعیشان را بهبود بخشیده و احساس مثبتی در آنها ایجاد کند.
چگونه به یک کودک مبتلا به حمله پانیک کمک کنیم؟
حملات پانیک میتواند بسیار ترسناک باشد، هم برای کودکان و هم برای والدین. شروع این حملات اغلب در دوران نوجوانی اتفاق میافتند، اما ممکن است از دوران کودکی نیز شروع شود. این حملات ممکن است 10 تا 15 دقیقه طول بکشد و علائم مختلفی مانند ضربان قلب سریع، تعریق، درد قفسه سینه، سرگیجه و احساس خفگی را به همراه داشته باشد. شما میتوانید به کودک خود در مورد حملات پانیک آموزش داده تا بیشتر در مورد علت وقوع آنها بفهمد – و به او اطمینان دهید که احساسات فیزیکی ممکن است ترسناک باشند، اما مضر یا تهدیدکننده زندگی نیستند.
همچنین میتوانید به کودک یا نوجوان خود در زمانی که دچار حمله پانیک میشود کمک کنید. حضور آرامشبخش و ابراز همدلی یک عامل کلیدی است. به آنها یادآوری کنید که حمله پانیک در عرض چند دقیقه تمام میشود و سعی کنید تمرکز خود را به موضوعات دلپذیرتر تغییر دهید. درگیرشدن در ورزش، بازیکردن، تماشای تلویزیون، یا انجام تکنیکهای تنفس و تمدد اعصاب یا چیزهایی که از آن لذت میبرند میتواند کمککننده باشد.
بچه ها ممکن است سعی کنند از موقعیتهای خاصی مانند رفتن به مدرسه یا ترک خانه به دلیل ترس از حمله پانیک اجتناب کنند. اما تشویق فرزندتان به ادامه روال روزمره مرتبط با مدرسه و فعالیتهای اجتماعی میتواند به او این اطمینان را دهد که ترس از حمله پانیک در رشد طبیعی او اختلالی ایجاد نمیکند.
چه زمانی باید به دنبال کمک حرفهای باشید؟
اگر در میزان اضطراب کودک یا نوجوان خود بهبود کافی نمیبینید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که از یک مشاور یا درمانگر حرفهای کمک بگیرید.
درمان شناختی رفتاری (CBT) معمولا برای درمان اضطراب در کودکان و نوجوانان توصیه میشود. این روش با تغییر طرز فکر کودک شما به منظور اصلاح رفتارها و احساسات ناکارآمد او عمل میکند. زمانی که مناسبترین درمانگر را برای کودک خود پیدا کردید، متوجه میشوید که این درمان بهترین نتیجه را دارد.
در حالی که CBT به صورت مستقیم روی کودکان کار میکند، اما والدین نیز ممکن است در این رویکرد گنجانده شوند. مهارتهای آموختهشده در این درمان میتواند مکانیسمهای مقابلهای ارزشمندی را برای کودکان و نوجوانان فراهم کند تا در طول زندگی بزرگسالی خود نیز بتوانند به آنها تکیه کنند.
همچنین میتوان از دارو برای درمان اضطراب در کودکان استفاده کرد. مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) نوعی از داروهای ضد افسردگی هستند که اغلب برای این منظور تجویز میشوند. داروهای ضد اضطراب ممکن است برای کودکان و نوجوانانی که دچار اشکال شدیدتری از اضطراب بوده به طوری که عملکرد روزانه آنها را مختل میکند استفاده شود.
این نکته را به خاطر داشته باشید که حتی زمانی که دارو ضروری باشد، اغلب توصیه میشود که کودکان و نوجوانان روش CBT را دنبال کرده و مهارتهای مقابلهای خود را توسعه دهند تا بتوانند راهحلی طولانیمدت برای مسائل اضطرابی خود داشته باشند.
دیدگاهتان را بنویسید