استرس در رابطه

چگونه گذشته پارتنر یا همسر خود را بپذیریم؟

درحالی‌که همیشه آسان نیست، اما پذیرش گذشته پارتنر و همسر شما بخشی از رابطه است. خواه خود را درگیر روابط گذشته او کرده‌اید یا نگران اشتباهاتی هستید که مرتکب شده است، سعی کنید منصف باشید. به یاد داشته باشید که همه از گذشته تجربیاتی دارند و شما نمی‌توانید گذشته را پاک کنید. البته جدای از علائم خطر بزرگ، مانند خیانت به همه پارتنرهای سابق‌شان یا سابقه خشونت، که می‌توانید نسبت به او شک و تردید داشته‌باشید. روی نحوه رفتار شریکتان با خود در زمان حال تمرکز کنید و روی ایجاد یک رابطه قابل اعتماد با او کار کنید.

با ادامه این مقاله کاربردی همراه زردنیوز باشید.

فهرست عناوین پنهان

مدیریت احساسات خود

آیا شما با احساساتتان بیش از حد منطقی برخورد می‌کنید؟ پس تیپ شخصیتی شما این است!
مدیریت احساسات

به زمانی که به افکار مزاحم فکر می کنید، توجه کنید

یاد بگیرید که افکار وسواسی و سیاه و سفید را تشخیص دهید و زمانی که در حال نتیجه‌گیری سریع هستید، خود را مشغول کنید. فکرکردن به گذشته شریک زندگی یک چیز است و درگیرکردن احساسات در مورد آن یک چیز دیگر. با این حال، سعی کنید تشخیص دهید که چه زمانی افکار شما درباره این موضوع درگیر می‌شود یا این‌که آیا رویداد گذشته را برای خود تحریف می‌کنید.

  • احساساتی مانند خشم، غم و حسادت طبیعی هستند. برای مثال، طبیعی است که به‌خاطر اتفاقی که شریک زندگی‌تان در گذشته انجام داده‌است، ناراحت باشید یا گریه کنید. اگر نسبت به همسر سابق شریکتان احساس حسادت یا ناامنی دارید، اشکالی ندارد که این موضوع را با یکی از عزیزانتان درمیان بگذارید.
  • ازسوی دیگر، سعی کنید در مورد روابط گذشته شریک زندگی خود وسواس نداشته‌باشید، حساب‌های شبکه‌های اجتماعی سابق او را جست‌و‌جو نکنید، یا به اشتباه کوچکی که سال‌ها پیش مرتکب شده‌است فکر نکنید.

تفکر وسواسی یا همه یا هیچ را به چالش بکشید

وقتی متوجه افکار مزاحم یا غیرمنطقی خود شدید، آن‌ها را زیر سوال ببرید. به خود یادآوری کنید که باید منصف بمانید، به حقایق نگاه کنید و سوءظن‌های غیرمنطقی را از بین ببرید.

  • به عنوان مثال، فرض کنید مشکوک هستید که شریک زندگی شما نسبت به همسر سابق خود حس دارد، اما هیچ مدرک واقعی وجود ندارد. از خود بپرسید که اگر شروع به تمرکز بر حسادت خود کنید، به بدترین چیزهای شریک زندگی خود فکر کنید یا با وسواس به پروفایل‌های صفحات اجتماعی سابق او نگاه کنید، آیا منطقی رفتار می‌کنید؟
  • به خود بگویید: «بس کن. طبیعی است که احساس حسادت کنم، اما باید افکار و رفتارم را مدیریت کنم. من نمی‌توانم پارتنرم یا گذشته او را کنترل کنم، اما می‌توانم واکنش خود را کنترل کنم. آن‌ها هیچ دلیلی به من نداده‌اند که به آن‌ها شک کنم و من درحال نتیجه‌گیری سریع هستم. »
  • اگر شک دارید، بهتر است به جای متقاعدکردن خود به بدترین اتفاقات، با شریک زندگی خود صادق باشید.

از یک دوست یا خویشاوند قابل اعتماد راهنمایی بخواهید

احساسات خود را به یکی از عزیزانتان بگویید و از او بخواهید نظر تازه‌ای داشته‌باشد. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا بفهمید که آیا موضوع مربوط به حس شما است یا دلیل منطقی برای نگرانی. به کسی که بی‌طرف است اعتماد کنید و به‌خاطر داشته باشید هر چیزی که می‌گویید ممکن است بر نظر آن شخص در مورد شریک زندگی شما تاثیر بگذارد.

  • به عنوان مثال، فرض کنید والدین شما درحال حاضر در مورد نامزد شما دودل هستند. صحبت‌کردن با آن‌ها در مورد معایب شریک زندگی‌تان، می‌تواند نظر آن‌ها را بدتر کند. حتی اگر بعدها مسائل را حل کنید و گذشته شریک زندگی خود را بپذیرید، والدین شما هنوز هم می‌توانند از شریک زندگی شما رنجیده باشند و شما در این وسط گرفتار خواهید شد.

اگر مطمئن نیستید که چگونه با گذشته شریک زندگی خود باید رفتار کنید، به یک درمان‌گر مراجعه کنید

اگر در کنارآمدن با گذشته شریک زندگی یا مدیریت احساسات خود مشکل دارید، یک مشاوره فردی یا زوجی می‌تواند کمک‌کننده باشد. درمان‌گر می‌تواند دیدگاه جدیدی در مورد رابطه به شما ارائه دهد و درصورت لزوم به مسائل مربوط به اعتماد گسترده‌تر بپردازد.

قراردادن گذشته خود در زمینه

تفکر-نابغه-تامل
فکر به گذشته خود

به کارهایی که در گذشته انجام داده‌اید فکر کنید

خود را به جای شریک زندگی خود بگذارید. به خود یادآوری کنید که هر کسی گذشته‌ای دارد و هیچکس کامل نیست. فهرستی از افراد سابق زندگی خود، اشتباهاتی که مرتکب شده‌اید و نمونه‌های دیگری که قابل مقایسه با آن‌چه در مورد گذشته پارتنرتان شما را آزار می‌دهد، تهیه کنید.

  • تصور کنید که شریک زندگی‌تان از شما سوال کند که آیا نسبت به گذشته خود احساسی دارید یا شما را به خاطر اشتباهی که ۱۰ سال پیش مرتکب شده‌اید قضاوت کند. احتمالا فکر می‌کنید بی‌انصافی است که شما را به‌خاطر کارهایی که قبل از این‌که حتی یکدیگر را بشناسید، انجام داده‌اید، قضاوت کنند.

به یاد داشته‌باشید که نمی‌توان گذشته را تغییر داد

شریک زندگی شما نمی‌تواند گذشته خود را پاک کند، و نباید انتظار داشته‌باشید که گذشته او کاملا صاف باشد. هرکسی چمدانی از گذشته با خود به یک رابطه می‌آورد. این به شما بستگی دارد که بفهمید آیا می‌توانید چمدان شریک خود را بپذیرید یا نه.

  • اگر برای کنارآمدن با گذشته شریکتان به زمان نیاز دارید، اشکالی ندارد. اما این منصفانه نیست که از او کینه داشته باشید یا در طول دعوا گذشته او را مطرح کنید. اگر آن‌ها کار وحشتناکی انجام دادند و شما نمی‌توانید آن را بپذیرید، بهتر است به همه چیز پایان دهید تا این‌که به‌طور مداوم شریک زندگی خود را سکه یک پول کنید.

شریک زندگی خود را تنها براساس اشتباهات گذشته‌اش تعریف نکنید

درنظر بگیرید که شریک زندگی شما درحال حاضر چه کسی است و درحال حاضر چگونه با شما رفتار می‌کند. سعی کنید نمای بزرگتری را ببینید و به جای ذره‌بین‌گذاشتن روی یک عمل در گذشته، به دنبال خصوصیات کامل‌تری باشید. همه چیز را در یک چشم‌انداز ببینید و به این فکر کنید که اگر شریک زندگیتان شما را فقط براساس یک اشتباه قضاوت کند، چه احساسی خواهیدداشت.

  • می‌گویید که شریک زندگی‌تان مدت‌ها پیش به یکی از پارتنرهای قبلی‌اش خیانت کرده‌است، و او هنوز نسبت به آن احساس بدی دارد. این لزوما به این معنی نیست که شما باید به او بی‌اعتماد باشید.

از خود بپرسید که آیا کاری که او انجام داده‌است، باعث بهم‌خوردن این ارتباط شده‌است یا خیر

اگرچه همه اشتباه می‌کنند، اما اشکالی ندارد که تکلیف خود را معلوم کنید. اشتباهات کوچک و ناگهانی پیش می‌آیند. بااین‌حال، احساس نکنید که مجبور هستید علائم هشدار‌دهنده مهمی مانند یک الگوی طولانی مدت از رفتار بد یا یک جرم جدی را بپذیرید.

  • فرض کنید شریک زندگی‌تان به شما گفته‌است که در همه روابط خود خیانت کرده‌است. این یک الگوی رفتاری مشکوک است و اشکالی ندارد که در مورد توانایی او برای ارتکاب دوباره این کار شک و تردید جدی داشته‌باشید.
  • بگوید او در گذشته به‌خاطر خشونت دستگیر شده‌است، و شما دیده‌اید که او به دیوارها مشت می‌زند، درها را به هم می‌کوبد و اشیا را می‌شکند. این یک الگوی رفتار خشونت‌آمیز و قطعا توهین‌آمیز است. سایر رفتارهای توهین‌آمیز عبارتند از: فریاد‌زدن بر سر شما، تهدید به خشونت فیزیکی و تلاش برای جداکردن شما از نزدیکانتان. اگر هر یک از این هشدارهای خطر را مشاهده کردید، پایان‌دادن به رابطه احتمالا بهترین گزینه است.
  • اگر او دچار حالت عصبانیت شد، اما عصبانیت خود را به سمت شما هدایت نکرد، و اگر شما علاقه‌مند به حل مسائل هستید، باید یکسری قوانین اساسی را برای رابطه‌تان تعیین کنید. او باید در مورد مدیریت خشم خود با یک متخصص بهداشت روان مشورت کند.

با شریک زندگی خود به دغدغه‌های خود رسیدگی کنید

تفاوت بین کراش و دوست - موضوع صحبت‌ها بین دو شخص
صحبت با شریک زندگی خود

احساسات خود را با آرامش و احترام بیان کنید

از مطرح‌کردن مسائل گذشته خود در میان مشاجره خودداری کنید. وقتی هر دو آرام هستید و روحیه خوبی دارید، از او بخواهید صحبت کند. به او بگویید چیزی شما را آزار داده‌است و می‌خواهید در مورد آن با او صادق باشید.

  • چیزی شبیه این بگویید: «آیا می‌توانیم حرف بزنیم؟ از زمانی که به من گفتی چقدر مهمانی می‌دادی، احساس اضطراب می‌کردم. من نمی‌گویم که تو نمی توانی تفریح ​​کنی، اما این نوع سبک زندگی برای من مناسب نیست. آیا فکر می‌کنی این سبک زندگی را از سیستم خود خارج کرده‌ای؟»

نکته تخصصی

کلویی کارمیکل، روانشناس بالینی دارای مجوز می‌گوید:

  • وقتی با او صحبت می‌کنید، به نحوه صحبت همسرتان توجه کنید. اگر او گرم و اطمینان‌بخش صحبت کرد و به شما پیشنهاد داد که راه‌هایی بیابید تا احساس راحتی بیشتری کنید، پس این نشانه خوبی است. اگر در این مورد جبهه گرفت یا به‌نظر می‌رسد که حالت دفاعی یا تحریک‌پذیر دارد، ممکن است آن‌طور که شما نیاز دارید شفاف یا حمایت‌کننده نباشد.

به آن طرف داستان او گوش دهید

از شکتان به او بگویید و اجازه دهید موضوع را کامل با شما درمیان بگذارد. شاید او به شما درباره کاری که انجام داده‌، گفته‌است اما شما کل داستان را متوجه نشده‌اید. از نتیجه‌گیری عجولانه بپرهیزید و سعی کنید در مورد آن‌چه در سرشان می‌گذرد، فرضیاتی ایجاد نکنید.

  • به عنوان مثال، فقط تصور نکنید که شریک زندگی شما هنوز نسبت به گذشته خود احساساتی دارد. به جای این‌که اجازه دهید سوءظن شما را تسخیر کند، بگویید: «می‌دانم که تو و پارتنر سابقت برای طولانی مدت با هم بودید، و این بسیار دلهره‌آور است. این موضوع به من احساس ناامنی می‌دهد و من نمی‌خواهم حسادت کنم، اما باید بدانم که می‌توانم به تو اعتماد کنم.

حرف‌های او را بشنوید، اما به غرایز خود اعتماد کنید

به‌خاطر داشته‌باشید که بین توضیح و بهانه تفاوت وجود دارد. اگر شریک زندگی شما توضیحی منطقی به شما داده و مسائل گذشته خود را وسط قرار دهد، قابل‌قبول است. بااین‌حال، اگر فکر می‌کنید که او می‌خواهد روی سرتان شیره بمالد، به حرف دل خود گوش دهید.

  • به عنوان مثال، بگویید پارتنر سابق شما درگیر مواد مخدر یا الکل بود. او توضیح می‌دهد که چگونه اقداماتی را برای مقابله با اعتیاد خود انجام داده‌است، و این‌که او مدت طولانی است که پاک شده. گفتار و اعمال او به جای بهانه‌تراشی، اثبات می‌کند که گذشته در گذشته باقی مانده‌است‌.
  • فرض کنید شریک زندگی شما اغلب با پارتنر سابق خود به تنهایی معاشرت می‌کند. شاید او به‌طور دائم از پارتنر سابق خود تعریف می‌کند یا جملاتی مانند “این لباس مرا یاد روزی می‌اندازد که پارتنر سابقم آن را پوشید.” حتی اگر بخواهد آن را توضیح دهد، این شواهد بسیار خوبی است که او نتوانسته از پارتنر سابق خود بگذرد. عاقلانه است که بپرسید آیا او آماده برقراری رابطه با شما هست یا خیر.

بی‌پرده و رک گفتگو کنید، اما همه چیز را بیش از حد با یکدیگر به اشتراک نگذارید

همان‌طور که رابطه شما عمیق‌تر می‌شود، شما و شریک زندگی‌تان باید با هم احساس راحتی کنید و در مقابل یکدیگر انتقادپذیر باشید. به شریک زندگی خود بگویید که صحبت در مورد تجربیات، اشتباهات و پشیمانی‌های گذشته بی‌خطر است. صداقت را تشویق کنید، اما به‌خاطر داشته‌باشید که برای برخی از موضوعات، هیچ کدام از شما نیازی به گفتن همه جزئیات کوچک ندارد.

  • به عنوان مثال، گفتن مواردی که در اتاق خواب دوست دارید یا دوست ندارید به یکدیگر به ایجاد صمیمیت بیش‌تر کمک می‌کند. با‌این‌حال، هیچ یک از شما لازم نیست در مورد صمیمی‌بودن در اتاق خواب با پارتنر سابقتان به جزئیات بپردازید.
  • برخی از افراد واقعا نمی‌خواهند از روابط گذشته شریک خود چیزی بدانند. اگر می‌دانید که مستعد حسادت هستید، به همسرتان بگویید که واقعا نمی‌خواهید در مورد همسر سابقش چیزی بشنوید.

اگر نگران سابقه جنسی او هستید، درباره انجام آزمایشات STI با او گفتگو کنید

اگر قبلا این کار را نکرده‌اید، با شریک زندگی خود در مورد سلامت جنسی او صحبت کنید. ممکن است موضوعی ناخوشایند باشد، اما سعی کنید منطقی جلو بروید. بدون قراردادن او در شرایط سخت، پیشنهاد کنید که هر دوی شما برای عفونت‌های مقاربتی (STI) آزمایش شوید.

  • فرض کنید متوجه شده‌اید فردی که با او قرار می‌گذارید با افراد زیادی در ارتباط بوده‌است و شما با کنارآمدن با این موضوع مشکل دارید. در مورد آن با او صحبت کنید و بگویید که سلامت جنسی یک موضوع مهم برای هر زوجی است و می‌توان در مورد آن صحبت کرد.
  • سعی کنید بگویید: «می‌دانم صحبت‌کردن در موردش ناخوشایند است، اما می‌گویند که باید در مورد رابطه جنسی و سلامتی صحبت کرد. من مرتب آزمایش می‌گیرم، تو چطور؟ نظر تو در مورد آزمایش‌دادن با هم چیست؟»

یاد بگیرید که به شریک خود اعتماد کنید

رابطه-عشق-اعتماد
رابطه-عشق-اعتماد

روی نحوه برخورد او با خودتان درحال حاضر تمرکز کنید

از خود بپرسید که آیا شریک زندگی‌تان دلیلی برای اعتمادنکردن به خودش ارائه کرده‌است. رابطه خود را منطقی بررسی کنید و به این فکر کنید که پارتنر شما از زمانی که با هم هستید چگونه عمل کرده‌است. نحوه رفتار او با شما در زمان حال مهم‌تر از کاری است که ممکن است قبل از این‌که شما را بشناسد، انجام داده باشد.

  • طبیعی است که از اعتمادکردن به کسی بترسید، به‌خصوص اگر در گذشته آسیب دیده‌باشید. به خود بگویید وقتی مشکوک هستید یا حس حسادت در شما به‌وجود آمد، دست بردارید. منصف بمانید و روی حرف‌ها و رفتار شریک زندگی خود در زمان حال تمرکز کنید.

به حریم خصوصی پارتنر خود احترام بگذارید

هرگز وسایل پارتنرتان را زیر و رو نکنید و سعی نکنید متن‌ها یا ایمیل‌های او را بخوانید. به این فکر کنید که اگر او حریم خصوصی شما را زیرپا بگذارد، چه احساسی خواهیدداشت. اگر دلایلی برای عدم اعتماد به او دارید، به جای جاسوسی، نگرانی‌های خود را با او درمیان بگذارید.

  • اگر شواهدی پیدا کردید، نشان‌دادن آن‌ها به او اطلاع می‌دهد که به حریم خصوصیش وارد شده‌اید. هر دوی شما تدافعی عمل کرده و متهم خواهیدبود و هیچ یک از شما به اندازه کافی به دیگری اعتماد نخواهیدکرد تا گفتگوی سازنده‌ای داشته‌باشید.
  • بی‌اعتمادی لزوما ربطی به فریب‌دادن ندارد. به عنوان مثال، می‌گویید که شریک زندگی شما در گذشته مقدار زیادی نوشیدنی یا مواد مخدر مصرف کرده‌است. اگر او را درحال نوشیدن زیاد مشروبات الکلی دیده‌باشید یا ناگهان دچار نوسانات خلقی شود، ممکن است دیگر نتوانید به او اعتماد کنید.

با نامزدتان در مورد رفتارهایی صحبت کنید که باعث می‌شود به او حس بی‌اعتمادی داشته‌باشید

یک محیط آرام را برای مطرح‌کردن نگرانی‌های خود انتخاب کنید. از قبل به آن‌چه می‌خواهید بگویید فکر کنید و دلایل منطقی برای عدم اعتماد به شریک زندگی خود بیاورید. سعی کنید همان‌گونه که او را متهم می‌کنید، خودتان صدمه نبینید. اما به او اجازه دهید از اقدامات خاصی که از شما مراقبت می‌کنند، آگاه شود.

  • به عنوان مثال، به او بگویید: «لطفا احساس نکن که به تو حمله می‌کنم یا تو را به چیزی متهم می‌کنم. اما تو به من گفتی که در گذشته مشکلاتی در زمینه خشم داشتی و من متوجه شده‌ام که اخیرا خیلی عصبانی می‌شوی. آیا راهی هست که بتوانم کمک کنم؟ شاید صحبت‌کردن با کسی به تو کمک کند بتوانی خشم خود را کنترل کنی.»
  • اگر فکر می‌کنید هنوز نسبت به گذشته احساسی دارد، بگویید: «وقتی در مورد این‌که پارتنر سابقت چقدر عالی بود یا با هم چه کارهایی می‌کردید صحبت می‌کنی، من را آزار می‌دهد. احساس می‌کنم داری ما را مقایسه می‌کنی. خوشحالم که با او رابطه خوبی داشتی، اما نگرانم که هنوز نسبت به او احساسی داشته‌باشی.”

سعی کنید در حد معقول اجازه ندهید یادگاری‌های پارتنر سابقش شما را آزار دهد

برای مثال، نگه‌داشتن عکسی از پارتنر سابقش روی میز اتاق خوابش غیرمنطقی است. بااین‌حال، با هر اتفاق کوچکی از روابط گذشته شریک زندگی خود یاد نکنید. نگه‌داشتن یادگاری‌ها به این معنی نیست که شریک زندگی شما هنوز درگیر یک دوست قبلی است.

  • فرض کنید پارتنر سابق یک نقاشی واقعا زیبا از سگ شریک زندگی شما کشیده‌است. حفظ نقاشی به این معنی نیست که شریک زندگی شما هنوز دیوانه پارتنر سابقش است. اگر پارتنر سابقش لیوان موردعلاقه‌ او را هدیه داده‌باشد، استفاده از آن برای نوشیدن قهوه صبح به این معنی نیست که آرزو می‌کند هنوز با پارتنر سابقش بود.
  • به یاد داشته‌باشید، نمی‌توانید وانمود کنید که گذشته هرگز اتفاق نیفتاده است. شریک زندگی شما ممکن است به یاد گذشته باشد، اما همچنان به شما متعهد باشد. تا زمانی که او با شما درست رفتار می‌کند و هر دو خوشحال هستید، اجازه ندهید روابط گذشته آن‌ها در مسیر رابطه شما قرار بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *